در ادامه تلاشهای رژیم برای حفظ توافق اتمی، پس از خروج آمریکا از برجام، ظریف، وزیرخارجه رژیم، روز۲۲اردیبهشت سفر خود را ابتدا به چین و روسیه آغاز کرد و روز ۲۴اردیبهشت هم راهی بروکسل میشود تا با مقامهای اروپایی دیدار و گفتگو کند. محور این گفتگوها چیست؟ و آیا خود ترتیب این سفر اول پکن، بعد مسکو و بعد بروکسل معنی و پیام خاصی دارد؟
هدف از سفر ظریف: گرفتن تضمین از اروپا بهدنبال خروج آمریکا از برجام
مطابق گزارش رسانهها، ظریف روز یکشنبه(۲۳اردیبهشت) در پکن مهمترین هدف رژیم را «گرفتن تضمین» اعلام کرد و گفت اگر قرار باشد برجام ادامه پیدا کند باید منافع مردم ایران هم از برجام تضمین شود.
خبرگزاری فارس مینویسد حسن روحانی در جلسه ستاد اقتصادی دولت بار دیگر بر ضرورت تحقق منافع اقتصادی ایران از توافق برجام تأکید کرده و از وزارتخارجه خواسته که با اعزام فوری هیأتهایی به چین، روسیه و کشورهای اروپایی در مورد الزامات تداوم برجام وارد گفتگو شود.
بنابراین هدف اول ظریف اقتصادی است و اینکه این کشورها، در تحریم با آمریکا همراهی نکنند. در مورد ترتیب سفر هم بهنظر میرسد ظریف میخواهد به اروپاییها بگویدکه ما چین و روسیه را در کنار خودمان داریم و خلاصه آنها را ترغیب به حمایت از رژیم بکند. در همین رابطه روزنامه شرق(۲۳اردیبهشت ۹۷) مینویسد: یادمان نرود در جبهه خارجی، فقط صف واحد اروپا، روسیه و چین با ایران میتواند خنثیکننده طلسم ترامپ بهاضافه نتانیاهو باشد.
اما این انتظارات یا آنچه فرضا روزنامه شرق مطرح میکند، بیشتر به آرزوهای تخیلی شباهت دارد، چرا که روشن است نه چین هیچ تمایل و انگیزهیی برای سرشاخ شدن با آمریکا در حمایت از رژیم دارد و نه روسیه و این را در سوریه هم بهوضوح نشان داد و سامانه اس ۳۰۰ را که قبلاً گفته بود با پول رژیم به سوریه میدهد، اخیراً اعلام کردکه نمیدهد. در خود رژیم هم روزنامههای باند روحانی مینویسند که تنها اروپا پتانسیل ایستادن در برابر آمریکا را دارد.
در همین رابطه روزنامه جهان صنعت در تاریخ ۲۳اردیبهشت مینویسد: بهنظر میرسد به چند دلیل نمیتوان به نقش پکن و مسکو در حفظ برجام آنگونه که بر آن تأکید شده، امیدوار بود:
اول آن که منطق رئالیستی حاکم بر سیاست خارجی روسیه اجازه نمیدهد تنش موجود میان مسکو و واشینگتن پایدار بماند... بنابراین و تحت این شرایط انتظار از روسیه بابت چالش با آمریکا و نقد سیاستهای مداوم آن از سوی مقامات کرملین بیهوده است.
توجه و امید به پکن هم بسیار ناامیدکنندهتر از حمایتهای مسکو است، بهویژه آن که پکن قرار است از واشینگتن بابت مذاکره با پیونگیانگ امتیاز بگیرد و واشینگتن نیز دل به امید پکن در ازسرگیری روابط با پیونگیانگ بسته است و گوشهچشمی به بازار ۳۰۰میلیونی واشینگتن دارد. به این ترتیب استراتژی نگاه به شرق و اتکا به حمایتهای مسکو و پکن مسیر دشوار و پرهزینهیی برای مقابله با آمریکاست و با توجه به معادلات جدید بینالمللی نمیتوان روی مساعدتها و حمایتهای آنها حساب باز کرد. به این ترتیب تنها مسیر مطمئن برای حفظ برجام، همراهی با اروپاست.
روزنامه آرمان در تاریخ ۲۲اردیبهشت هم تحلیلش را در ۲کلام خلاصه میکند: «تنها نیرویی که در جهان از نظر سیاسی قادر است در مقابل آمریکا بایستد، اروپا است و روسیه و چین چنین پتانسیلی ندارند».
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که مقصد اصلی ظریف در این سفر اروپاست.
هدف رژیم از چنگزدن به دامن اروپا نخست آن چیزی است که خامنهای فردای خروج آمریکا از برجام طرح کرد.
خامنهای میگوید برای ماندن در برجام، اروپا تضمین بدهد و باند او هم این را مرتب تکرار میکنند و پاسدار جعفری هم همین را گفته است. منظور آخوندها از تضمین اروپا چیست؟
منظور رژیم از «تضمین اروپا» چیست؟
آخوندها سعی میکنند صورتمسأله را وارونه جلوه بدهند، این اروپاست که علاوه بر تصحیح نارساییهای برجام ۳شرط جلو رژیم گذاشته و ماندن خود پای برجام را به جواب رژیم به آنها مشروط کرده است و از رژیم میخواهد که در مورد این شروط تضمین بدهد. این شروط عبارتند از دست برداشتن از برنامه موشکی، توقف دخالتهای بیثابت کننده و بحرانآفرین در کشورهای منطقه و حمایت از گروههای تروریستی و مسأله حقوق بشر. این وارونهگویی که اروپا باید تضمین بدهد چنان رسوا است که یکی از روزنامه حکومتی موضوع سفر ظریف به اروپا را نه گرفتن تضمین از اروپا، بلکه اتمامحجت اروپا با رژیم خواند و نوشت: سفر به بروکسل و ملاقات با ۳وزیر خارجه انگلیس، فرانسه و آلمان میتواند بهمثابه یک جلسه اتمامحجت با ایران باشد که چنانچه به تعهدات عمل نشود، اتحادیه اروپا بیرون از متن برجام، تحریمهایی علیه ایران اعمال خواهد کرد که هیچ ارتباطی با برجام ندارد.(روزنامه حکومتی آرمان - ۲۳اردیبهشت ۹۷) با این وجود رژیم باز مدعی است که این اروپا است که باید تضمین بدهد.
بخشی از آن چیزی که رژیم ملتمسانه بهدنبال آن است که از اروپا بهدست بیاورد و اسم تضمین را روی آن گذاشته این است که:
اروپا قول بدهد که برای تداوم برجام جلو آمریکا بایستد و از برجام حمایت کند. این حمایت بیشتر ناظر به جنبههای اقتصادی برجام است. به این معنی که دولتهای اروپایی با استفاده از ابزار دیپلوماسی به کمپانیهای اروپایی بالاخص در بخش نفت، تضمینها و تسهیلاتی بدهند که این کمپانیها از آثار تحریمهای آمریکا در امان خواهند ماند و بنابراین ناچار از پایان دادن به فعالیتهای اقتصادی خود با رژیم و از جمله توقف خرید نفت از رژیم نیستند. فروش نفت رژیم به کمپانیهای اروپایی بهدنبال برداشته شدن تحریم نفتی بر اثر برجام، در سال ۲۰۱۷ میلادی بیش از ۲برابر سال پیش از آن بود و به بیش از ۵۰۰هزار بشکه در روز رسید. یکی از راههایی که رژیم پیش از این برای در امان ماندن کمپانیهای نفتی اروپا از تحریمهای آمریکا پیشنهاد کرده بود انجام معاملات به شکل غیردلاری است که لازمه آن قبول این شیوه توسط تمام کشورهای اروپایی طرفمعامله با رژیم و روسیه و چین است.
اما نیاز رژیم به اروپا جنبههای سیاسی نیز دارد. رژیم میخواهد اروپا موضوع دست کشیدن رژیم از برنامه موشکی و پایان دخالتهای منطقهیی را بهعنوان یک خواسته از رژیم از روی میز بردارد و بالاخص بابت این موضوعات باب تحریمهای تازهیی را علیه رژیم باز نکند و به همین برجام کنونی بسنده کند.
روحانی هم در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با رئیسجمهور سریلانکا گفت: اگر ۵کشور دیگر طرف جمهوری اسلامی در این توافق با ایران همراه باشند و به توافقات خودشان عمل کنند و تضمین دهند که منافع ایران با تداوم برجام محقق خواهد شد، این توافق برخلاف میل آمریکا و رژیم صهیونیستی باقی خواهد ماند.
توقع از اروپا برای حفظ برجام، خام خیالی آخوندها
با این وجود، اینها همه خیال خامی است. روزنامه حکومتی وطن امروز روز ۲۳اردیبهشت نوشت: این هم تضمین! هشدار صدراعظم آلمان درباره انتظارات از اروپا برای مناقشه با آمریکا بهخاطر توافق هستهیی با ایران – آنگلا مرکل: ما نباید خود را قویتر از آنچه هستیم نشان دهیم، اروپا به تنهایی نمیتواند.
پاسدارجعفری هم نظرش را اینطور بیان کرد: «مرکل (صدراعظم آلمان) دیروز اعلام کرده نباید انتظار مقابله با آمریکا از اروپا داشت. اروپاییها بارها اعلام کردند که نمیتوانند مقابل تحریمهای آمریکا بایستند. حالا به هر ترتیب، فرصتی به اروپا داده شده اما باید تضمین بدهند که بعید میدانیم تضمین بدهند و در آن صورت باید مسیر خودکفایی ملی و صنعت هستهیی را با ظرفیتهای داخلی دنبال کنیم».
رسانههای حکومتی نیز اذعان میکنند که اساسا انتظار و توقع رژیم از اروپا و چین و روسیه غیرواقعی است:
«تصور اینکه اروپاییها با استانداردهای اخلاقی بخواهند رفتار خود را در توافقی که ممکن است موجبات رویارویی آنان را با آمریکا فراهم کند ادامه دهند، تصوری از پیش شکست خورده است که هیچ نسبتی با واقعیت معادلات موجود بینالملل ندارد و طبیعی است در این شرایط اروپاییها بیش از هر زمان دیگری بخواهند با ایفا کردن نقش پلیس خوب، فضای توافق را به سمت گزارههای جدیدی همچون مسائل موشکی و حضور ایران در منطقه پیش ببرند».(روزنامه حکومتی وطن امروز ۲۳اردیهشت)