در پی تظاهرات و اعتراضها و حمایتهای گسترده کارگران و سایر اقشار مردم، رژیم آخوندی کارگران دستگیرشده را(بهجز ۴نفر) با وثیقه آزاد کرد. چرا رژیم به این عقبنشینی تن داد؟ آیا این اقدام ناشی از توانمندی رژیم است یا حاکی از وحشت آن؟
خبر آزادی کارگران دستگیرشده را شب گذشته ۲۸آبان کانال رسمی کارگران هفتتپه مربوط به سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه اعلام کرد. این خبر حاکی از آن است که کارگران بازداشتشده بهجز ۴نفر شامل نمایندگان کارگران: اسماعیل بخشی، محمد خنیفر، مسلم آرمند و سید حسن فاضلی آزاد شدهاند. پیش از این کارگران اعلام کرده بودند که تا زمانی که کلیهٴ کارگران آزاد شوند، اعتراض ادامه خواهد داشت.
بسیاری از دستگیر شدگان روز ۲۸آبان دستگیر شدند اما از آنجا که کارگران اعتصابی اعلام کردند که روز سهشنبه نیز تا آزادی آخرین نفر و رسیدن به خواستههایشان به اعتراض و تظاهرات ادامه میدهند، رژیم از ترس شعلهور شدن قیامها، سرآسیمه کارگران بازداشتشده را آزاد کرد.
در پی تداوم اعتراض و اعتصاب کارگران هفتتپه که همبستگی کارگران فولاد اهواز و سایر اقشار این شهر را بهدنبال داشت و راهپیمایی و تظاهرات و شعارهای آنها و حاکمشدن فضای قیام در اهواز، رژیم بهشدت سرآسیمه گردید. این سرآسیمگی در رسانههای حکومتی روز ۲۹آبان بهوضوح دیده میشود.
روزنامهٔ رسالت سرمقاله خود را به اعتصاب کارگران هفتتپه اختصاص داده و از جمله نوشت: «اعتراض کارگران کارخانه نیشکر هفتتپه شوش حالا وجههای نمادین به خود گرفته و هفتتپه به یک ماجرای ملی تبدیل شده است».
رسالت نسبت به عواقب تداوم این اعتصاب به دولت روحانی هشدار داده و میافزاید: «با توجه به تحریمها و همچنین ضعفهای دولت در حوزه تولید، پیشبینی میشود از این دست اتفاقات و تحصنها هر روز بیشتر از قبل شود و دولت و رسانهها باید فکری برای مدیریت آنها کنند. نمیتوان بهراحتی از کنار آنها گذشت... اگر از این اتفاق تجربه نگیریم و رویکردها را اصلاح نکنیم ممکن است به مشکلات لاینحلی برای کشور تبدیل شوند».
همین روزنامهٔ رسالت در گزارش دیگری به شرایط غیرقابل تحمل کارگران هفتتپه که ۴ماه تا حتی یک سال حقوق و دستمزد خود را دریافت نکردهاند پرداخته و دربارهٔ سایر مطالبات کارگران علاوه بر حقوق معوقه مینویسد: «مسأله هفتتپه تنها معوقات مالی کارگران را در برنمیگیرد، بلکه عدمشفافیت در امر خصوصیسازی، تأکید کارگران بر واگذاری مجدد شرکت به بخش دولتی و البته اختلاس و متواری شدن مدیران این شرکت را هم شامل میشود».
خبرگزاری حکومتی ایلنا نیز بهنقل از یک وکیل دادگستری نسبت به عواقب سرکوب و برخورد قهری با کارگران هشدار داده و مینویسد: «متأسفأنه شرایط ناگوار معیشتی مزدبگیران به جایی رسیده که این اقشار زحمتکش جامعه در تأمین مایحتاج اولیه زندگی درماندهاند و «ناگزیر» از اعتراض صنفی هستند... بنابراین برخورد قهری با اعتراضات صنفی بههیچوجه پاسخگو نیست».
برخی عناصر و مهرههای رژیم هم که نگران پیامدهای رشد و گسترش حرکتها و خیزشهای کارگران و سایر اقشار به جان آمده هستند نسبت به عواقب دستگیری معترضان به رژیم هشدار دادند:
از جمله صادق زیباکلام در حساب توئیتر خود با لحن طعنهآمیزی نوشت: «برای برخی از مسئولان و اصحاب قدرت در ایران، راهحل مؤثر بسیاری از مشکلات اجتماعی، پاک کردن صورتمسأله است. اگر دانشجویان معترضند، معلمان مجبور به اعتصاب شدهاند، کارگران نیشکر هفتتپه که ماههاست حقوق دریافت نکردهاند به جان آمدهاند و موارد مشابه را میتوان با بازداشت رهبران آنها جمع کرد».
واقعیت این است که رژیم ضدکارگری آخوندی تنها زبان ایستادگی و مقاومت که موجودیتش را به خطر میاندازد فهم میکند. اینکه مهرهها و رسانههای رژیم اینگونه زبان به اعتراف گشودهاند بیانگر عمق نگرانی آنها نسبت به عواقب حتمی خیزش کارگران و سایر اقشار مردم ایران در سرنگونی رژیم فاسد ولایت فقیه است.