یکی از هموطنان گزارش داده است که در کازرون همچنان جو امنیتی برقرار است. اما رژیم سعی دارد آن را آشکار نکند و در خفا اقدامات سرکوبگرانه خود را پیش ببرد.
گزارش این هموطن همچنین حاکی است که تا همین چند روز پیش دستگیریهایی وجود داشته و افرادی که در فضای مجازی خصوصاً اینستاگرام فعال بودند دستگیر و بعد از چندین روز بازداشت و بازجویی، اکثراً برای آنها جریمههای نقدی و وثیقههای سنگین تعیین شده و بهصورت مشروط تعدای را آزاد کردهاند و از آنها خواسته شده که در این رابطه با هیچکس صحبتی نکنند و سکوت اختیار کنند. تعداد کثیری هم که نتوانستهاند وثیقه را تهیه کنند بلاتکلیف ماندهاند.
برخی نیز که بنا بهگفته عوامل دادستانی بهاصطلاح جرایمشان سنگینتر است همچنان تکلیفشان مشخص نیست.
این گزارش میافزاید: در خصوص دستگیر شدگان موبایلها را بهدقت چک کرده که ببینند از کجا پیامها رد و بدل میشده و با چه کسانی در ارتباط بودهاند.
همچنین بنا به گزارشات عینی از هموطنان، نیروهای نوپو با بلندگو در سطح شهر بهاصطلاح کلماتی در دلجویی از مردم میگویند و گاها حتی صورت مردم را میبوسند و میگویند ما برای امنیت شما باید حضور داشته باشیم تا اشرار مجدداً اغتشاش نکنند و به شما آسیب نرسانند. همین شهروند گفت، این نیروها آنقدر وحشتزده هستند که نمیدانند چکار باید بکنند.
کازرون ۳۸سال پیش در همین روزها
در جریان قیام کازرون جوانان قهرمان این شهر با رشادت تمام در برابر نیروهای سرکوبگر سینه سپر کردند. مبارزه این جوانان از یک پشتوانه تاریخی برخوردار است و دلاوری آنها حاصل یک مبارزه ۳۸ساله مردم این شهر قهرمانپرور در برابر ارتجاع و دیکتاتوری مذهبی است. در جریان قیام کازرون سایت مجاهد یاد شهیدان مجاهد خلق از کازرون را که در دوران حاکمیت آخوندی پرچم مقاومت را برافراشتند و جان خود را فدیه آزادی میهنشان کردند با درج یادواره این شهیدان گرامی داشت. همین یادواره به تنهایی کافی است تا نشان داده شود که چه گنجینه تاریخی از دلاوری در راه آزادی در دل این خاک نهفته است.
رژیم آخوندی تمامی تلاش خود را کرده است تا ارتباط جوانان این مرز و بوم را با این گنجینه مبارزاتی از بین ببرد و نگذارد جوانان ما از فضای سیاسی ایران در سالهای آغازین دهه ۶۰ و پس از سقوط دیکتاتوری شاه مطلع باشند. هر آنچه که آخوندها در این باره تبلیغ میکنند تماماً جعلیات دستساز آخوندهاست که سنگ را بسته و سگ را گشودهاند و تمامی منابع و اطلاعات آن روزها را یا از بین برده یا به هر حال از دسترس جوانان امروز دور نگهداشتهاند.
متنی که در ادامه خواهید دید، مطلبی است از سرویس خبری نشریه مجاهد شماره ۹۸ که در تاریخ ۵تیر ۱۳۵۹ چاپ و منتشر شده است.
خواندن آن برای یادآوری واقعیتهای آن روزگار و از زبان مجاهدین(نه از زبان آخوندها) مفید است. مفید از چند نظر: نخست اینکه ریشههای عمیق و تاریخی قیام امروز جوانان میهنمان را که هر روز در گوشهیی شعلهور میشود نشان میدهد و آشکار میکند که چگونه یک خلق نزدیک به ۴۰سال است برای رسیدن به آزادی، فرزندان رشید خود را روانه میدان کرده و میکند و یک دم از پا ننشسته است. ثمره دیگر این یادآوری آن است که برای بسیاری از جوانان روشن میکند که مجاهدین خلق چه مسیری را برای طی مسالمتآمیز زندگی سیاسی در این حاکمیت طی کردند اما این رژیم آخوندی بود که نشان داد کوچکترین ظرفیتی برای تحمل آزادیها ندارد و یگانه راه رویارویی با آن، مقاومت تمامعیار است. جالب است که شگردهای رژیم برای تخطئه کردن جنایاتش در آن موقع از قبیل دروغپردازی، قلب واقعیت، جنایت مزدوران حکومت را بهحساب مجاهدین گذاشتن و... هنوز به همان شکل البته در ابعادی جنونآمیزتر ادامه پیدا کرده است.
و دیگر اینکه دستیابی به واقعیت خبر و تاریخچه مبارزات مردم میهنمان یکی از ضروریات هر حرکت سیاسی است.
این متن برای دقایقی چند شما را به کازرون در تیرماه سال ۱۳۵۹ میبرد. مردم ایران بهویژه کازرونیهای دهه ۶۰، مفهوم صحنههای تشریحشده در خبر زیرین را بهتر میتوانند توضیح دهند.
در شهرستانها چه میگذرد؟ از نشریه مجاهد شماره ۹۸ – ۵تیر ۱۳۵۹
کلیشه نشریه مجاهد شماره ۹۸ در مورد وقایع ۲۸ و ۲۹خرداد ۱۳۵۹ در کازرون
واقعیت حوادث کازرون چیست؟
چند روزی از حوادث اسفبار کازرون میگذرد، همانطور که اطلاع دارید در روزهای ۲۸ و ۲۹خرداد اوباش، فارغالبال از بیتفاوتی مقامات مسئول، با آتشافروزی و تحریک دهها نفر را زخمی نمودند. لازم به توضیح است که این اعمال ارتجاعی به همان ۲روز محدود نبوده و از یک هفته قبل تداوم داشته است، فیالمثل در ساعت ۹ شب شبنه(۲۴خرداد ۵۹) طبق نقشهٔ قبلی، یکی از اوباش راه را بر ۳نفر از هواداران سد میکند. او ضمن تفتیش وقتی متوجه میشود آنها نشریه مجاهد همراه دارند، با علامت حسابشده حدود ۲۰ الی ۲۵نفر از اوباش مسلح به چاقو، پنجهبکس و زنجیر را به جان آنان میاندازد. در این ماجرا ۲تن از هواداران موفق به فرار شده و نفر سوم بهشدت مجروح میشود بهطوریکه پزشک برای او یک ماه طول درمان تجویز میکند.
این تحریکات و توطئهها و عوامل آنها مسألهیی نیست که از چشم مردم قهرمان کازرون مخفی باشد، ولی آنچه مهم است دروغپردازی و قلب واقعیت و ایجاد تحریک توسط روزنامه جمهوری است که خود زمینه را برای آتشافروزیهای بعدی آماده میکند. ما برای روشن شدن واقعیت حوادثی که در ۲روز فوق اتفاق افتاده، عین اطلاعیه انجمن دانشآموزان مسلمان کازرون را درج کرده و قضاوت را به مردم کازرون و همچنین خلق قهرمان ایران واگذار میکنیم.
اطلاعیهی انجمن دانشآموزان مسلمان کازرون در مورد حوادث روزهای چهارشنبه و پنجشنبه(۲۸ و ۲۹خردادماه)
بنام خدا
و
بنام خلق قهرمان ایران
ساعت ۶ بعدازظهر روز چهارشنبه هنگامی که ۲نفر از برادران ما مشغول فروش نشریه در سهراه نظنج بودند با یکی از سردستههای چماقداران کازرون به نام قربانعلی مؤذنی روبهرو میگردند. نامبرده که بهخاطر جرایم گذشتهاش تحت تعقیب بود، در آن روز با چرخاندن زنجیر در هوا قصد تحریک و ایجاد درگیری داشت که برای جلوگیری از هر گونه تشنج توسط برادران تحویل شهربانی میگردد. زیرا برادران ما بهرغم همهی صدمات و ضربوجرح هایی که از ناحیهی وی برای آنها ایجاد شده بود، تصمیم گرفتند با ارجاع قضیه به مقامات مسئول، جریانها مسیر قانونی خود را طی نماید. پس از تحویل وی مقرر گردید تا شاکیان و متشاکی، فردای آن روز یعنی پنجشنبه جهت دادرسی در محل دادگستری حاضر گردند ولی عناصر چماقدار که ماهیت آنها دیگر بر همه روشن است، در همان روز چهارشنبه عصر شروع به حمله به هواداران و منازل آنها نمودند که با استمداد از مأموران انتظامی پس از حدود یک ساعت این درگیریها با بهجای گذاشتن عدهیی مجروح و مصدوم به پایان رسید.
فردای آن روز یعنی روز پنجشنبه نیز هنگامی که چند تن از برادران برای ادای شهادت و دادخواهی در دادگستری حاضر میشوند، در آنجا نیز چماقداران حرمت دادگاه را رعایت ننموده و در همان محل به برادران ما حمله نمودند بهطوریکه وقتی یکی از برادران به اتاق دادیار پناه میبرد، چماقداران شناختهشدهیی از قبیل قربانعلی و خداداد مؤذنی(معروف به قبرکن) و منصور مؤذنی(معروف به منصور سیاه) و کریم پرنده بهدنبال وی وارد اتاق شده و او را با زنجیر و پنجهبکس و... از نواحی مختلف سر و صورت و کتف شدیداً مجروح نمودند و متأسفانه پاسداران حاضر در محل نه تنها خود برای جلوگیری از این اعمال اقدامی نمینمودند بلکه حتی مانع کمک سایر برادران و خواهرانی که در محل حاضر بودند برای نجات وی از دست چماقداران گردیدند تا اینکه سرانجام تحت فشار حاضرین مجبور به دخالت شدند، البته این نکته قابلذکر است که چماقداران نتوانستند از همهی وسایل خود که در زیر پل مخفی کرده بودند استفاده نمایند زیرا در حین درگیری توسط برادران ما کشف و ضبط گردید که در صورت تشکیل دادگاه و درخواست مسئولان تحویل داده خواهد شد.
سپس برادران ما برای طرح مجدد شکایت خود در شهربانی عازم آنجا میگردند که در جلوی درب شهربانی چماقدار شناخته شده یی به نام رضا کوشکی با زنجیر به آنها حمله میکند که وقتی برای جلوگیری از ایجاد درگیری برادران به داخل شهربانی میروند در آنجا نیز مجدداً با خداداد مؤذنی(معروف به قبرکن) روبهرو میشوند که با پنجهبکس به طرف آنها آمده و بهاصطلاح ادعای بازرسی بدنی آنها را دارد در حالی که مأموران شهربانی نیز در محل حاضر بودند و اعمال او را شاهد و البته بر ما معلوم نشد چه کسی چنین مقامی را در شهربانی به او سپرده است. به هر حال در شهربانی به جای رسیدگی به شکایت برادران، چند پاسدار آمده و آنها را که در حقیقت شاکی بودند بازداشت نموده و همراه خود میبرند و حتی فرصت پانسمان جراحتهای آنها را نیز نمیدهند.
البته این دستگیریهای بیرویه به همینجا خاتمه نیافته بلکه در عصر همان روز نیز ۲تن دیگر از برادران ما در خیابان و بدون حکم و اجازه و با روشی که اعمال مأموران رژیم گذشته را تداعی میکرد، بازرسی و بازداشت میگردند که طبق آخرین اطلاعات رسیده به ما ۳نفر از برادران بازداشتی را به تهران منتقل نموده و یکی از آنها را آزاد نمودهاند.
و اما روزنامهٔ معلومالحال جمهوری اسلامی که در حقیقت ارگان چماقداران است، طبق روال همیشگیاش به تحریف حقایق پرداخته و اخبار را آنطور که منافع واپسگرایانهاش اقتضا مینموده، ساخته و پرداخته است و البته از حزب جناب آقای آیت که یکی از توطئههایش اخیراً برملا گردید و از آغاز تأسیس نیز هدفی جز تفرقهافکنی و فعالیت علیه نیروهای انقلابی نداشته است، این برخورد دور از انتظار نیست.
........
انجمن دانشآموزان مسلمان کازرون
۵۹/۴/۳