بهنوشته روزنامه حکومتی ابتکار شنبه ۶مهر ۹۸ روزنامه گاردین انگلستان در گزارشی با اشاره به توافق اتحادیه اروپا با ۳کشور انگلیس، فرانسه و آلمان اعلام کرد اروپاییها روز چهارشنبه در نشست فوقالعاده ایران و ۱+۴ که در نیویورک برگزار شد، هشدار دادهاند در صورت محسوس بودن گام چهارم هستهای تهران، اتحادیه اروپا هم از برجام خارج خواهد شد.
همین روزنامه اضافه کرده گاردین در ادامه مطلبش نوشته است رژیم تصریح کرده گامهای خروجش از برجام قابل بازگشت است اما اگر آنها(یعنی آخوندها) بتوانند به بمب اتمی دست پیدا کنند، چنین امری برای ما(یعنی اروپاییهایی که به رژیم هشدار دادهاند) قابل بازگشت نخواهد بود!
غم برجام!
غم برجام!
لحن گاردین و منظورش از بیان هشداری که داده، روشن است و نیازی به تفسیر ندارد. این رسانه انگلیسی تلاش میکند به رساترین شکل اروپاییها را از حتی دادن یک هشدار به رژیم ترسانده و به سکوت وادارد!
جدای از آنچه که گاردین و نشریاتی از این دست در قبال فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران تبلیغ میکنند و فارغ از تمامی تلاشهایی که برای امتیاز دادن به دیکتاتوری آخوندها از سوی برخی کشورهای غربی صورت میگیرد، باید در آیینه تمامی چنین مواضعی مختصات واقعی سیاست استعماری مماشات را دید که پایش تا کجا در «گل و لای» همگامی با سیاهترین ارتجاع مذهبی تاریخ معاصر فرورفته که اکنون تلاش میکند شهروندان خودش را با ترساندن از بمب اتمی آخوندها به مددرسانی به همان آخوندها واداشته! و آنها را حتی از ارسال خشک و خالی یک هشدار سیاسی به آخوندها هم باز دارد! این دیگر نهایت «آخوندبازی» درآوردن در عالم سیاست و تبلیغات است آن هم از سوی یک نشریه انگلیسی!
هیچکس شکی در «بد» بودن بمب اتمی ندارد اما بهشرطی که خلافش اثبات نشود!
رسانههایی که مسالمتآمیزترین روشهای مجاهدین خلق و مقاومت ایران در مقابله با ماجراجویی اتمی آخوندها را حتی انعکاس هم نمیدهند و با سکوت از کنار تقلاهای اتمی خامنهای و باندش میگذرند و بدتر آن که به نیابت از آخوندها پاچه مجاهدین را هم هرازگاهی میگیرند، بعید است حقیقتاً مخالف اتمی شدن آخوندها باشند!
و اگر کسی میخواهد تلاشهای پرهزینه مجاهدین بر ضد اتمی شدن آخوندها را نادیده بگیرد، هنگام موضعگیری در برابر حرص و ولع ددمنشانه آخوندها برای دستیابی به بمب اتمی باید حداقل اندکی شرم و حیا هم از خود بارز کنند و صرفاً به «ترساندن» هشداردهندگان اروپایی نسبت به اتمی شدن آخوندها اکتفا نکند.
گورودن براون و ژاک شیراک و یکی دو نفر دیگر از سران اسبق اروپا جستهوگریخته موافقت خود را با اتمی شدن آخوندها اعلام کرده بودند و تنها ایستادگی مردم و مقاومت ایران باعث شد که این پروژه ضدانسانی و ضدملی آخوندها با وقفه و دستانداز روبهرو شود اما آنچه که در این میان نفرتانگیز است مواضع برخی رسانهها از قماش گاردین است که حتی ظرفیت تحمل شنیدن یک تذکر به آخوندها را هم ندارند! رسانههایی که آخوندها دستهای خونین خود را با کاغذ آنها پاک میکنند.
یادآوری یک خاطره تاریخی
روزگاری بود که برخی رسانهها از بازتاب دادن به خبرهایی که افشاگر جنایتهای فاشیستها بود، حسی انسانی پیدا میکردند، رسانههایی که در گذر زمان بسا که غم نان، آن حس انسانی را از یادشان برد!
آزادیخواهانی که در جنگ داخلی اسپانیا و در هیات بریگادهای بینالمللی، به کمک مردم اسپانیا شتافته بودند، معتقد بودند و این اعتقادشان را هم گزارش کردند که اسپانیا و جنگ داخلی آن میدان مشقی بود برای هیتلر و متخصصانش تا بتوانند در آن صحنه، دو آزمایش مهم انجام دهند:
اول: آزمایش کردن نظریههای جنگی و فناوریهای ضروری آن نظریهها در صحنه عمل
دوم: بهدست آوردن برآورد کاملی از روانشناسی سیاستمداران حاکم و تودههایی که به آنها رأی داده بودند
فاشیستها از یکسو نظریهٔ جنگ برقآسا و هجوم گسترده و سریع یکانهای تانک به اعماق خطوط دشمن را آزمایش کردند.
و از سوی دیگر تاثیر عملیات همهجانبه و ویران کردن کامل یک شهر و بازتاب روانی آن بر روحیهٔ سربازان خط مقدم را آزمودند.
سربازان هیتلر در عمل ضعفها و کمبودهای جنگافزارهای هوایی و زرهی خود را دریافتند و به رفع آنها پرداختند.
و همزمان به درک کاملی از تسلیم پذیری تودههای مردم اروپا در مقابل تهاجم و اشغال رسیدند.
هیتلر در آزمایشگاه جنگهای اسپانیا توانست بهراحتی نتیجهٔ بمباران هوایی شهرهای بیدفاع و کشتار گستردهٔ غیرنظامیها را تجربه کند.
برای او فهم تاثیر روانی خردکنندهٔ این کشتارها بر روحیهٔ سربازان و رزمندگان حاضر در جبههها، یک تجربه مهم بود.
تجربهای که ۴سال بعد، یعنی در سال ۱۹۴۰ در نابودی کامل روتردام، پایتخت هلند، آن را بکار گرفت. نازیها همزمان توانستند به تصحیح اشکالات نظریههای جنگی و نیز برطرف کردن معایب فنی – تسلیحاتیِ نیروهای خود بپردازند. هیتلر ابتدا از شهر اسپانیایی «گوئرنیکا» آغاز کرد و پس از آن بود که نابودی روتردام و دیگر شهرهای اروپایی را در دستور کارش قرار داد.
در حقیقت در سال ۱۹۳۶ درگیریهای خونین جهانی آغاز شده بود. د۲سال تمام اروپا در برابر تهدیدهای جنگی مداوم هیتلر که از نظر فنی تواناییاش را نداشت، فرصت از دست داده بود.
اگر دولتهای غربی در آن مرحله به فکر سرکوب فاشیسم میافتادند، شاید دنیا با فاجعهٔ جنگ دوم جهانی روبهرو نمیشد.
استمرار مماشات در قرن ۲۱
شاید اکنون نیز برخی سران یا رسانههای اروپایی مشکلی در گسترش آتشی که آخوندها در خاورمیانه بهپا کردهاند، نداشته باشند اما مردم ایران مصمم هستند که مشکل خود با وحشیترین دیکتاتوری تاریخ معاصر جهان را حل کنند.
در یک مورد دیگر خوب است بهیاد آوریم روز ۱۳آذر سال ۱۳۸۲ بود که مریم رجوی با صدای بلند نسبت به خطر مداخله آخوندها در عراق هشدار داد و گفت:
«بگذارید از سوی مقاومتی که افشاگر منحصر بهفرد پروژههای اتمی و تسلیحات ممنوعهٔ کشتارجمعی رژیم آخوندها بوده است با صراحت از همینجا بهدنیا اعلام کنیم که: خطر روزافزون دخالتهای و توطئهها و تروریسم رژیم ملایان در عراق اکنون صدبار از خطر اتمی این رژیم بیشتر است. تکرار میکنم: خطر روزافزون دخالتهای و توطئهها و تروریسم رژیم ملایان در عراق اکنون صدبار از خطر اتمی این رژیم بیشتر است».
شاید بد نباشد آنان که آنروز آن هشدار را نشنیدند، برای جلوگیری از گسترش آتشی که به دامان مردم ایران افتاده، به خانههای خودشان، امروز اندکی در مقابل فاشیسم مذهبی آخوندی بایستند.
یا اگر جربزه چنین کاری را نداشته یا عقل «کوتاهقد» و منافع «کوتاهمدت»شان ایجاب میکند که مبلغ آخوندها باشند و یا با دامن زدن به «ترس و وحشت»ی که آخوندها تلاش میکنند جهانی کنند، نان شب خود را تهیه کنند، حداقل اندکی هم به راههای حقیقی جلوگیری از اتمی شدن آخوندها فکر کنند، نه اینکه با ترساندن هشداردهندگان، به مددرسان سیاستهای جنایتکارانه آخوندها تبدیل شده و آخوندها را در درک روانشناسی ترس خودشان به طمع ماجراجوییهای بیشتری بیاندازند.