728 x 90

خامنه‌ای؛ زلزله و شکاف در پایه‌های نظام

سخن روز
سخن روز
دیدار علی خامنه‌ای با گروهی از طلاب حوزه‌ها و اظهارات او در این دیدار (در روز دوشنبه 6شهریور) شایان توجهی ویژه است. نخست این‌که این دیدار با دیدارهای معمول خامنه‌ای که او متکلم وحده است و حرفهایش را یک طرفه می‌زند و می‌رود تفاوت داشت و در آن، ابتدا تعدادی از طلاب در سطوح مختلف صحبت کردند و اظهارات خامنه‌ای در جواب به‌حرفهای آنها بود. ثانیاً توجیه ناشیانه‌یی هم که برای انجام این دیدار درست کرده بودند (شروع سال تحصیلی در حوزه‌ها) نشان می‌داد که ضرورت و فوریتی این دیدار را ایجاب و تحمیل کرده است.

از حرفهای خامنه‌ای برمی‌آمد که او با نارضایتی گسترده و عمیقی در حوزه‌ها روبه‌روست که گاه رنگ عصیان می‌گیرد و دیگر در چارچوب جنگ و جدال باندی قابل تبیین نیست. شاید ضرورت این دیدار از آن جاناشی می‌شود که هشدارها و تهدیدهای پشت‌پرده دیگر کارساز نبوده و خامنه‌ای ناگزیر شده موضوع را علنی و اجتماعی کند؛ آن هم با این ژست دجالگرانه که گویا او از وضعیت حوزه‌ها و طلبه‌ها بسیار راضی و خشنود است و مطالبی هم که «به‌عنوان اعتراض یا به‌عنوان درخواست مطرح کردند، همهٴ اینها مطالب خوبی بود و برای بنده امیدوار کننده» است.

در این صورت معلوم نیست که چرا این «مطالب خوب و امیدوار کننده» از تلویزیون پخش نشد و به‌اطلاع عموم نرسید؟! اما در قدم بعد، خامنه‌ای همین «مطالب خوب و امیدوار کننده» و «پیشنهادات اصلاحی برای حوزه‌های علمیه» را با عباراتی از قبیل غیرعملی که «بر اساس واقعیتها تنظیم» نشده و «موانع احتمالی و راه‌حلها در آن گنجانده و پیش‌بینی» نشده و «راه و جاده‌یی که به‌سمت مقصد» نیست، تخطئه کرد. به‌ این ترتیب آشکار می‌شود آن مطالب نه تنها امیدوار کننده نبوده بلکه خامنه‌ای را عمیقاً نگران و مکدر کرده است.

پس از چند جملهٴ دیگر، ولی‌فقیه ارتجاع، نتوانست خشم و غیظ خود را پنهان کند و گفت: «این که بعضیها این‌جور القا کنند، این‌جور بنویسند و بگویند که انقلاب یک حادثه‌یی بود، تمام شد، برگردیم به‌زندگی عادی، این خیانت به‌ انقلاب است».

این اولین بار نیست که خامنه‌ای با کلماتی نظیر «خیانت» به حوزه اشاره می‌کند، او پیش از این نیز مخالفان خود را با عنوان «تشیع انگلیسی» مورد حمله قرار داده و یکی از گماشتگان او، آخوند اراکی عضو هیأت‌رئیسه جامعه مدرسین حوزه قم طی مصاحبه‌یی هنگامی که در مورد این تعبیر مورد سؤال قرار گرفت، گفت: «سرویسهای جاسوسی دشمن در حوزه‌های علمیه قم و نجف فعال هستند». (1)

اما حرف خامنه‌ای در مورد برگشتن به‌ «زندگی عادی» آن‌چنان که گویی او تاکنون در سنگر بوده، آن هم از زبان کسی که خودش و اطرافیانش و مهره‌های نظامش در کاخهای شاهانه، سور و سات افسانه‌یی برای خود تدارک دیده‌اند، خنده‌دار است، عبارت بازگشت از « انقلاب» به‌شرایط عادی، می‌تواند به‌معنی دست شستن از دعاوی و ژستهایی باشد که اساس فاشیسم مذهبی موسوم به ولایت فقیه بر آن بنا شده است. ادعاهای مسخره‌یی از قبیل «رهبری مستضعفان جهان» و «رهبری جهان اسلام». یک نمونه از این ژستها زمانی بود که خمینی دجال که با شم ضدانقلابی خود افول اتحاد شوروی را بو کشیده بود به گورباچف نامه نوشت و او را به اسلام فراخواند. بعداً‌ نیز خامنه‌ای در ادامه همان دعاوی و همان ژست و الگوی امام دجالش دو نامه (در بهمن 93 و آذر ۹۴) خطاب به جوانان غربی نوشت و دستگاه تبلیغاتی رژیم می‌کوشید وانمود کند این نامه‌ها بازتاب گسترده‌یی در جوانان تشنهٴ غرب داشته است. اما اکنون از درونی‌ترین لایه‌های نظام فریادهای اعتراض شنیده می‌شود که این ادعاها و ژستهای دین‌پناهانه، جز سرپوشی برای شنیع‌ترین جنایتها، چه در داخل کشور و چه در کشورهای منطقه و افسارگسیخته‌ترین چپاولها نبوده و حاصلی جز خشم و انزجار انفجاری تمام مردم و اقشار جامعه نداشته است.

این معنا را اظهارات و اعترافات برخی مهره‌ها که هنوز در درون رژیم هستند و حرفهایشان در رسانه‌ها و حتی گاه در تلویزیون رژیم هم انعکاس می‌یابد، تأیید می‌کند.

به‌عنوان نمونه، یکی از مهره‌های رژیم به‌نام سعید زیباکلام در گفتگویی با تلویزیون رژیم (2) ضمن اعتراف به‌این‌که آنچه در این 40سال تحت عنوان دین و اسلام و خدا و پیغمبر انجام گرفته جز جنایت و تجاوز به‌حقوق مردم و کارگر و کشاورز و دانشجو و غیره نبوده، می‌گوید: «تا کی از سرمایهٴ عظیمی به‌نام دین، ما باید سوءاستفاده کنیم؟!... ما از صبحدم 22بهمن مدام از اسلام داریم حرف می‌زنیم، مدام از آرمانها و ارزشهای اسلامی داریم حرف می‌زنیم، خب واقعاً چی شده تو این 40سال؟ چه کردیم؟ چه دستاوردی داریم؟. ما بد کردیم ما سوءاستفاده‌های وحشتناکی از دین خدا کردیم. من نظرم این است که متوقف کنیم این روند را».

مهم این است که این اظهارات رسواگر، نه از زبان معاندان نظام، بلکه توسط مبلغان و تئوریسینهای نظام که دربارهٴ «نظام مقدس جمهوری اسلامی» کتابها و مقالات متعدد نوشته‌اند، بیان می‌شود و روشن می‌کند که چرا خامنه‌ای این چنین برآشفته شده است.

ابراز مخالفت از درون حوزه‌ها علیه خامنه‌ای پدیدهٴ جدیدی نیست. پیش از این نیز برخی گماشته‌های خامنه‌ای مانند شیخ محمد یزدی و آخوند احمد خاتمی از انتشار شبهات توسط «دشمنان ولایت» شکوه کرده و برای «برخی که به‌دنبال ترویج تفکر سکولاریسم در حوزه هستند» خط‌ و نشان کشیده‌اند. در جریان انتخابات اخیر نیز هیچ‌یک از آخوندهای دانه‌درشت حوزه حاضر نشد، از خامنه‌ای و کاندیدای مورد نظر او آخوند رئیسی حمایت کند؛ اما آنچه وضعیت کنونی را نسبت به‌ این پیشینه، متمایز و برجسته می‌سازد این است که این شکاف اکنون چنان عمیق و بارز شده که حتی به‌تلویزیون حکومتی راه یافته و به‌خامنه‌ای نیز تحمیل کرده (گر چه با ایما و اشاره) در علن به‌آن اعتراف کند.

حرف مخالفان که اکنون دیگر حالت عصیان به خود گرفته این است که جنایتها و غارتگریهای حکومت که تماماً تحت پوشش دین و مذهب و با توجیهات شرعی صورت می‌گیرد، باعث تضعیف جدی روحانیت و همهٴ نهادهای دینی شده و مشروعیت حکومت دینی را به‌کلی از بین برده است. اکنون مبلغان حکومت نیز صراحتاً اعتراف می‌کنند که نظام ولایت فقیه به‌آخر خط خود رسیده و هیچ راه پس و پیشی برایش متصور نیست. همان مبلغ هراسان و ریزشی رژیم (سعید زیباکلام) موقعیت کنونی نظام را چنین تصویر می‌کند: «حرف این است که ما باید این بساط را جمع کنیم. بد مسیری داریم می‌رویم. بد مسیری رفته‌ایم و الآن یک مقداری به‌ته‌های دیگ رسیده‌ایم». (3)

پانویس: ‌ـــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ روزنامه رسالت ـ 8شهریور 96

2 ـ شبکهٴ افق رژیم ـ 5شهریور 96

3 ـ همان

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/c9eeb4c2-bcbb-42be-9d23-7ec36c62150c"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات