ابومهدی مهندس تروریست دست پروردهٔ رژیم آخوندی از جمله کسانی بود که همراه با پاسدار قاسم سلیمانی در اولین ساعات بامداد روز ۱۳دی ماه به هلاکت رسید.
از او به‌عنوان دست راست یا نسخهٔ عراقی پاسدار قاسم سلیمانی اسم می‌برند.
ساده‌ترین و کامل‌ترین تعریف از هویت و ماهیت ابومهدی مهندس تعریف خود او است که گفته است: «جسمم عراقی و روحم پاسدار است».
این پاسدار عراقی نظام ولایت از سال ۱۳۶۱در جریان جنگ ضد مینهی به استخدام نیروی تروریستی قدس درآمد و تا پایان عمر به‌مثابه بازوی عراقی این نیروی تروریستی، و حلقه‌به‌گوش پاسدار قاسم سلیمانی در خدمت نظام آخوندی بود. وی با شروع جنگ ضدمیهنی، کارش را با به‌استخدام در آوردن عناصر فراری حزب الدعوه، برای نیروی تروریستی قدس در کویت شروع کرد.
ابو مهدی مهندس در سال ۱۳۶۲به‌خاطر شرکت در انفجار سفارت آمریکا در کویت مورد تعقیب قرار گرفت اما به دست عناصر نیروی قدس از زندان کویت فراری و به ایران آورده شد.
تا قبل از سقوط دولت سابق عراق، کار اول ابو مهدی مهندس، تشکیل تیم های تروریستی و تهاجم به قرارگاهها و رزمندگان ارتش آزادیبخش در عراق بود. وی با تأسیس واحد مزدوران عراقی موسوم به‌سپاه ۹بدر مزدوران عراقی رژیم را در نهاد وابسته به سپاه پاسداران سازماندهی کرد.
این سپاه مزدور در عملیات کبیر فروغ جاویدان برای مقابله با ارتش آزادیبخش ملی ایران به صحنه گسیل شد.
ابومهدی مهندس در مورد نقش این سپاه مزدور در مصاحبه به خبرنگار رژیم می‌گوید: «ما تشکیلات داخل راه انداختیم، عملیات داخل راه انداختیم، سپاه مستقل شدیم، ما گروه‌های جهادی داخل عراق بر قرار کردیم
خبرنگار: بر علیه منافقین هم توی عراق عملیات می‌کردید؟
ابومهدی مهندس: بله ما مهم‌ترین عملیات مثلا پادگان حبیب کردیم. بعد از شهادت شهید صیاد شیرازی. به ما گفتند که ۱۳نفر کشته شده. تمام ساختمان کامل تقریباً منهدم شد».
از سال ۲۰۰۳و پس از سرنگونی دولت سابق عراق مزدور ابومهدی مهندس که تحت تعقیب نیروهای آمریکایی به‌خاطر انفجار در سفارت این کشور در کویت بود، به‌صورت مخفیانه به عراق تردد می‌کرد و در منزل فالح الفیاض یکی دیگر از مزدوران عراق نیروی تروریستی قدس به‌صورت مخفیانه به‌سر می‌برد. در اثر فشارهای ابو مهدی مهندس، فالح الفیاض به منصب مشاور امنیت ملی در دولت نوری المالکی رسید. خود نوری المالکی مزدور دیگر از نیروی تروریستی قدس است.
پس از این‌که در اثر سیاست مماشات چشم بر جنایات ابومهدی مهندس بسته شد او به‌صورت علنی وارد فعالیت‌های ظاهراً سیاسی شد. او سیاست‌ها و خطوط نیروی تروریستی قدس در انهدام زیرساختهای عراق را ـ برای به‌اشغال در آوردن پنهان این کشور توسط رژیم ـ پیش می‌برد.
با شروع آثار توفان تغییر به‌خصوص پس از تظاهرات گسترده مردم عراق در ۶اسفند ۸۹در بغداد و ۲۳شهر دیگر که جمعه خشم نامیده شد مالکی به‌شدت احساس خطر کرد. از این‌رو در اسفند ماه ۸۹فالح الفیاض را برای چاره‌جویی به تهران فرستاد. وی در ملاقات با پاسدار جلیلی دبیر وقت شورای عالی امنیت رژیم، نگرانی مالکی را از قیامهای مردم عراق تشریح کرد و از جلیلی خواست با نفوذی که روی جریانهای شیعه عراقی دارد اوضاع را به نفع مالکی آرام کند. جلیلی هم متقابلا خواستار همکاری مشترک فالح الفیاض و ابومهدی مهندس برای جمع کردن قرارگاه اشرف شد.
از این نقطه سلسله جنایتهای ابو مهدی مهندس و فالح الفیاض زیر نظر قاسم سلیمانی دژخیم برای کشتار مجاهدان اشرفی آغاز شد.
حمله به اشرف در روزهای ۶و ۷مرداد ۱۳۸۸و ۱۹فروردین ۱۳۹۰و قتل‌عام ۵۲اشرفی در ۱۰شهریور ۱۳۹۲و حملات موشکی متعدد به لیبرتی با کشتار دهها مجاهد خلق، همه و همه در حمله مشترک سرکردگان نیروی تروریستی قدس به سرکردگی قاسم سلیمانی و مزدوران عراقی‌اش که تحت فرمان فالح الفیاض و ابو مهدی مهندس و جانشین فعلی او هادی عامری بودند صورت گرفت.
به این ترتیب ابومهدی مهندس و همراهانش دنائت و سرسپردگی خود به نظام آخوندی را به‌اتم وجه به نمایش گذاشتند.
سرانجام این جاده صاف کن نظام ولایت، همراه سرکرده‌اش پاسدار قاسم سلیمانی در روز ۱۳دی به هلاکت رسید.
