در یک چرخش توافق شده، باند مغلوب از تهدیدهای تو خالی اولیه مبنی بر تحریم خاموش کوتاه آمده و هماهنگ با خامنهای، ذلیلانه از مردم خواست که صندوقها را پر کنند.
روحانی که پیشتر گفته بود «وقتی همه گزینهها از یک جنس هستند، انتخاب وجود ندارد»، دو روز مانده به برگزاری نمایش انتخابات، در جلسهٔ دولت گفت: «اگر کسی بگوید در میان این همه کاندیدایی که در تهران وجود دارد من یک نفر را هم پیدا نکردم که با ذوق و سلیقهام بخواند، قابلقبول نیست».(۳۰بهمن ۹۸)
این اظهارات نشان میدهد که سردمداران رژیم، در تعادل جدید ناشی از قیام آبان، تا کجا نگران پایههای بهشدت لرزان نظامند؛ و از این رو با چه شدت و حدتی به رونق نمایش انتخابات نیازمندند.
کسادی بازار نمایش انتخاباتی و تحریم آن از جانب مردم نیز امری است که مهرههای ریز و درشت نظام هم به آن معترفند و ابایی ندارند که آنرا بر زبان برانند.
مشارکت در حد انتظار
فاطمه دانشور، عضو سابق بهاصطلاح شورای شهر تهران، این واقعیت را این طور بیان میکند:
« شرایط کشور و انباشت مطالبات بهگونهای است که به احتمال فراوان در انتخابات پیش رو شاهد رقم خوردن مشارکت در حد انتظار نخواهیم بود».(روزنامه حکومتی آرمان ۳۰بهمن۹۸)
محمدعلی وکیلی، از عناصر باند اصلاحطلبان قلابی و عضو هیات رئیسه مجلس دهم نیز با اشاره به اینکه «مردم با تردید به صندوق رأی نگاه میکنند.... حق هم دارند» نوشت: «سخت است با مردمی که زیر «فشار حداکثری» معیشتشان آب رفته است، سخن از انتخابات بگوییم».(آرمان ۳۰بهمن)
وی آب پاکی را روی دست باندهای نظام ریخت و نومیدانه اعتراف کرد: «نباید منتظر خوب شدن وضعیت اقتصادی، دست کم در کوتاه مدت باشیم. بیکاری افسارش رها شده و بوی بهبود از اوضاع نمیآید» و نتیجه گرفت: «بهراحتی میتوان تصور کرد که چقدر سخت است در این فضا، صندوق رأی را به ملت نشان داد».(همان منبع)
داریوش قنبری، نماینده پیشین مجلس ارتجاع، نیز نومیدانه به سوت و کوری محتوم نمایش انتخابات این طور اعتراف کرد: «آنچه در سطح جامعه میبینیم نشانگر این است که فضای لازم که باید ایجاد میشد ایجاد نشده و انگار نه انگار که دو روز دیگر انتخابات برگزار میشود».(ستاره صبح ۳۰بهمن ۹۸)
هیچ نگران نباشید!
وضعیت بهشدت بحرانی نظام باعث شدهاست که عناصر مختلف رژیم پشت سر هم جهت «التماس و درخواست» به صحنه بیایند؛ و تعارفات را کنار گذاشته و نسبت به وخامت اوضاع به یکدیگر هشدار بدهند.
خامنهای نیز نگرانی خود و مزدوران خارجیاش نسبت به سرنوشت نظام را اینگونه ابراز کرد: «دوستان ما هم در اطراف دنیا با نگرانی نگاه میکنند ببینند چه خواهد شد ما البته هر وقت پیغامی به یک مجموعهای از دوستانمان میدهیم بنده همیشه میگم هیچ نگران نباشید از ملت ایران نگران نباشند ملت ایران میداند چکار دارد میکند بلد است چکار کند».(شبکه خبر رژیم ۲۹بهمن ۹۸)
هشدار یک مهرهٔ کهنهکار امنیتی
حسام الدین آشنا، مهره کهنهکار امنیتی و مشاور روحانی، نیز از مهرههایی است که واضحتر از خامنهای، بدون کمترین ابهام در توئیت خود نوشت: «هشدار: قهر با صندوق، قهر با دولت یا شورای نگهبان نیست؛ بلکه در عمل یعنی: افزایش تحریم و فشار حداکثری، افزایش احتمال هجوم نظامی، افزایش عملیات تخریبی مجاهدین، افزایش بودجه رسانههای مزدور، کاهش تابآوری ملی،کاهش قدرت چانهزنی سیاسی. نباید دشمن شاد شویم!»
روشن است که منظور آشنا از «افزایش فشار حداکثری» چیزی نیست جز اینکه کسادی صندوقها، سیاست مماشات را چنان خلعسلاح خواهد کرد که دیگر نتوانند بر این توهم که در داخل افراد زیادی هستند که از رژیم حمایت میکنند، اصرار ورزند. این موجب میشود که سیاست مماشات بیشتر به محاق رفته و فشار بر رژیم بالا بهرود، که در اینصورت خفگی بیشتر اقتصادی نظام را در پی خواهد داشت.
کلید واژهٔ «عملیات تخریبی مجاهدین»!
«عملیات تخریبی مجاهدین» نیز همان کلیدواژهای است که رژیم برای اولین بار با زبان این مهرهٔ خود به آن اعتراف میکند که منظورش فعالیتهای کانونهای شورشی است که به کمیت و کیفیت جدیدی بالغ شدهاست و روحیهٔ رزمندگی و تهاجمی را به جامعه تزریق میکند. فعالیتهایی که آشکارا هیمنهٔ پوشالی نظام و سران آن را فرو میریزد و خصلت اختناق شکنانه دارد. روشن است که هر چه این فعالیتها افزایش یابد، به تغییر بیشتر سیاستهای بینالمللی در قبال رژیم منجر خواهد شد.
مشاور رئیس جمهور ارتجاع در این پیام وضعیت انفجاری جامعه را به «کاهش تابآوری ملی» تعبیر کرد؛ که معنایش این است که هر چه دیکتاتوری آخوندی بیشتر زیر ضرب قرار گیرد، مردم بیشتری ترغیب میشوند که به میدان آیند و به همان میزان نیز روحیهٔ مزدوران و لباس شخصیهای حکومتی درهم میریزد؛ بهنحوی که توان مقابله با مردم را از دست خواهند داد.
«کاهش چانهزنی سیاسی» از جمله ترمهایی است که مشاور روحانی در توئیت خود بکار بردهاست. آشنا میخواهد بگوید چنانچه رژیم نتواند بهطور نسبی هم که شده از سوت و کوری مراکز آرا ممانعت کند، در تعادل با همان تتمهٔ سیاست مماشات هم که شده پایینتر قرار میگیرد و برای حفظ وضع موجود ناچار میگردد که امتیازات باز هم بیشتری به طرفحسابهای خارجی بدهد.
کمی بیشتر از «شرکت ضعیف»
بر اساس آنچه اشاره شد، میتوان وضعیت وخیم نظام را تصور کرد؛ و دریافت که رژیم تا کجا به رونق صندوقهای آرا و در واقع نمایش مشروعیت نیازمند است؛ و بدون آن، چه افق تاریکی در تقدیر اوست.
از این رو اگر چه عناصر رژیم نسبت به کسادی محتوم صندوقها ابهامی ندارند و به آن معترفند، با این وجود همهٔ تلاش خود را بهکار میبرند تا حداقل به صحنهسازی پای صندوقهای رأی و ضریب زدن در اتاق تجمیع آرا از «شرکت ضعیف» ممانعت کنند! آنها نیک میدانند که در شرایط فعلی «شرکت ضعیف» به منزلهٔ تحریم نمایش انتخابات خواهد بود.
بهعلاوه سردمداران رژیم بهخوبی متوجهاند که تحریم وسیع مردم را ترغیب میکند که بیشازپیش به صحنه بیایند، و خط سرنگونی را دنبال کنند.
این همان وحشتی است که خامنهای را مجبور کرد تا شرکت در نمایش انتخابات را یک وظیفهٔ شرعی اعلام کند؛ و با زیر پا گذاشتن تبختر کذایی خود التماس کند: «ممکن است کسی از بنده خوشش نیاید، اما اگر ایران را دوست دارد، باید به پای صندوق رأی بیاید».(۱۶بهمن ۹۸)
در مقابل این مردم ایران هستند که به خامنهای ولیفقیه درماندهٔ نظام ضدبشری میگویند که از قضا بهخاطر اینکه «ایران را دوست» دارند، نمایش مفتضح او را به سخره میگیرند و تحریم آنرا یک فریضهٔ و نبرد ملی میدانند. تا روزی که او را به زیر کشند و به این حاکمیت ضدایرانی خاتمه دهند.