یکشنبه ۱۳اسفند ۹۶آخوند روحانی در سخنرانی خود در مجمع عمومی بانک مرکزی ادعاها اعترافهای قابلتوجهی در مورد وضعیت اقتصادی و بهخصوص وضعیت بانکها کرد. او گفت: «بزرگترین اعتماد مردم در بخش اقتصادی باید به بانک مرکزی و بانکها باشه، به اعتقاد من امروز این اعتماد بهمراتب بیشتر از چند سال پیشه. چون در این مدت هم نظارت بانک مرکزی دقیقتر شده، هم برخی از غدههای سرطانی از بدن این اقتصاد خارج شده و هم سرمایه بانکها بیشتر شده و هم رابطه بانکها با بانکهای خارج از چند سال پیش بیشتر و بهتر است.» (تلویزیون رژیم ـ ۱۳اسفند ۹۶)
رئیسجمهور رژیم در همین سخنرانی تمام مخالفان خود و دولتش را به بیعقلی متهم کرد که این موضوع در جنگ باندی، جنجال جدیدی در رژیم ایجاد کرد و باند رقیب هم حسابی از خجالتش درآمدند.
اما نکتهٴ دیگر در صحبتهای وی ادعاهای مسخره و وقیحانه او مبنی بر اینکه گویا نظارت بانک مرکزی دقیقتر شده، سرمایهٴ بانکها بیشتر شده و خلاصه وضع بانکها بهتر شده است بود. البته روحانی ادعاهای مسخره دیگری هم کرد، مانند «مهار تورم و رساندن آن به محدوده تکرقمی» و «رشد اقتصادی ۱۲/۵درصدی اقتصاد ایران در سال گذشته» و «اعتماد مردم در بخش اقتصادی به بانک مرکزی و بانکها... بهمراتب در سالهای اخیر بیشتر شده است». که البته جواب این ادعاها را هر روز مردم با شعارهایی که در خیابانهای تهران و سایر شهرهاى کشور طنینانداز میکنند دادهاند:
«مرگ بر سیف»
«این بانک مرکزیه، یا مرکز دزدیه»
«بانکهای ایران دزدن، پولامونو میدزدن»
و...
روحانی علاوه بر این ادعاهای وقیحانه، یک سری اعتراف هم کرد که آنها هم قابل توجهند:
«بانک رفاقتی حتماً بانک خوبی نخواهد بود؛ اینگونه نباشد که بانک پول مردم را به بنگاهها و شرکتهای خود وام بدهد» یا «چرا اینقدر بنگاهداری بین بانکها رواج پیدا کرده است» یا «بانک پولی را که از مردم میگیرد، باید عادلانه به مردم تسهیلات بدهد، نه اینکه به مؤسسات و بنگاههای خودش وام بدهد» یا «اضافه برداشت بانکها از منابع بانک مرکزی» که منظورش چاپ اسکناس و رشد سرطانی نقدینگیه که به هزاران عوارض شوم اقتصادری دارد».
در جای دیگری روحانی از بانک مرکزی خواست تا به مردم «اطمینان خاطر از آینده اقتصاد ایران بدهد تا اضطراب و ناآرامی از بازار رختبربندد» او با این بیان به وضعیت بحرانی بانکها اعتراف کرد.
به این ترتیب میتوان فهمید که چرا روحانی ابتدا مخالفت با دولتش را با این همه کارهای مشعشعی که انجام داده، بیعقل خطاب کرد. او میخواست با جنجالآفرینی در اینباره و مشغول کردن حریف به این حرف، سایر اعترافهای خودش را که کاملاً در نقطهٴ مقابل ادعاهایش بود، کمرنگ کرده و تحتالشعاع قرار بدهد. اعتراف به وضعیت بهشدت وخیم بانکها که آنها را در لبهٴ پرتگاه ورشکستگی قرار داده و مردم هم با درک این واقعیت شروع به بیرون کشیدن پولهای خود از بانکها و تبدیل آنها به سایر کالاهای سرمایهیی مانند ارز و طلا و مستغلات و غیره کردند.