آخوندها در نمایشهای انتخاباتی گذشته، برای فریب افکار عمومی، تلاش میکردند به زور و ضرب هم که شده برای مدتی قیمت کالاها و اجناس را کنترل کنند و بهطور خاص روی ارزانتر شدن مواد خوراکی مانورهای مهوع میدادند که البته پس از پایان نمایش هم قیمتها بالاتر میرفت و جبران آن را از جیب مردم در میآوردند. اما در این نمایش پیش رو چنان کفگیر نداری و تهی شدن انبارها به صدا درآمده است که هیچ راهی از اعلام گران کردن عامدانه قیمت کالاها و مواد خوراکی ندارند.
از گرانی مخفی نان و میوه تا گرانی علنی شکر و روغن
از اوایل این هفته وزارت صمت رژیم اعلام کرد: «قیمت خردهفروشی شکر در بستههای یک کیلویی پیش از این ۸۷۰۰تومان بود و الآن شکر عمده فروشی ۱۱هزار و ۵۰۰تومان و شکر یک کیلویی خرده فروشی ۱۵هزار تومان شده است. وزارت صمت با تأمین شکر اجازه افزایش نرخ آن را نمیداد اما الآن میزان ذخایر کاهش یافته و نمیتوان با قیمتهای پایین توزیع کرد، بنابراین قرار بر افزایش قیمت شکر شده است. افزایش قیمت روغن از دیروز اعمال شده و افزایش قیمت شکر نیز از امروز یا فردا اعمال میشود. رئیس اتحادیه فروشندگان میوه و سبزی تهران نیز درباره افزایش قیمت میوه گفت: «ما بر اساس دستورالعمل و قوانین اتحادیه افزایش ۳۵درصدی را بر میوه خریداری شده از میدان مرکزی میوه و ترهبار اعمال میکنیم» (ایلنا۲۶اردیبهشت۱۴۰۰)
خبرگزاری حکومتی مهر (۲۶اردیبهشت۱۴۰۰) هم نوشت اگر چه هنوز خبری رسمی در خصوص افزایش قیمت نان از سوی متولیان امر اعلام نشده، اما بررسیهای میدانی نشان میدهد که طی یکی دو ماه اخیر نانواییها راساً اقدام به افزایش قیمت نان تا حدود ۵۰درصد کردهاند. بهعنوان نمونه برخی از واحدها نان لواش را با قیمت ۴۵۰تومان میفروشند.
رکورد تورم ۷۵ساله ایران شکسته شد!
از سوی دیگر یک عضو مجلس نیز اعلام کرد: بهتازگی رکورد ۷۵ساله تورم در ایران شکسته شد؛ او تأکید کرده که ایران فقط در سالهای اِشغال، شاهد تورم بالاتر از ۵۰درصد بوده است. با این وجود، اعضای دولت روحانی به جای ثبت نام برای دولت آینده آیا نباید خجالتزده باشند؟» (تسنیم۲۶اردیبهشت۱۴۰۰)
می بینیم که دیگر هیچ شرم و خجالتی نمانده است که ولو صوری ابراز شود. اما بار گرانیها و تورم کمرشکن همچون آواری بر زندگی مردم فرود میآید و سفرههای بیشتر دهکهای جامعه بهویژه حقوق بگیران دیگر حتی باز نمیشوند. امروزه در حالی شاهد گرانی چراغ خاموش و در برخی موارد علنی هستیم که علی ربیعی سخنگوی دولت آخوند روحانی قول داده بود در سهماهه نخست امسال هیچ تغییرات قیمتی اعمال نشود، اما از ابتدای سال، قیمت بسیاری از کالاها و خدمات افزایش داشت که از آن جمله میتوان به گرانی کرایه حمل و نقل، قیمت خودرو، گوشت، لبنیات، مرغ و بسیاری موارد دیگر اشاره کرد. «بدتر اینکه گویا قرار نیست برای این سومدیریت، چارهاندیشی شود و در همین ایام انتخابات با کمال افتخار، روغن ۳۵درصد گران شده و زمزمه افزایش ۵۰درصدی قیمت نان نیز به گوش میرسد» (تجارت۲۷اردیبهشت۱۴۰۰).
شکر نیمایی؛ پایان شکر جهانگیری
حالا دیگر پای منابع آگاه! در مورد کالاهای اساسی هم به میدان باز شده است که اعلام کنند، قبلاً برای اینکه قیمت شکر افزایش نیابد، برای این کالا ارز ۴هزار و ۲۰۰تومانی تخصیص میدادند که از اواخر سال۹۸ تخصیص ارز ۴هزار و ۲۰۰تومانی به شکر متوقف شد. در این یک سال و نیم گذشته هم از ذخایر موجود در انبارها به بازار روانه میشد. حالا همان ذخایر هم به پایان رسیده است و قیمت شکر از کیلویی ۸هزار و ۷۰۰تومان به کیلویی ۱۵هزار تومان به فروش خواهد رسید!
«با توجه به اتمام ذخایر مذکور و با توجه به اینکه شکرهای بعدی با استفاده از ارز نیمایی وارد شده، به ناچار قیمت نهایی محصول نیز افزایش یافته است» (جوان۲۷اردیبهشت۱۴۰۰).
عدهیی خوراک خود را از سطل زباله پیدا میکنند
یکی از مهرههای سرکوب کارگران در ایران که سابقه جنایت هایش به اندازه طول عمر این رژیم است و در کسوت نماینده کارگران و دبیرکل حزب اسلامی کار! بساط خبر چینی و آدم فروشیاش همچنان باز بوده است حسین کمالی است. او که در این چهل سال همواره بر طبل حمایت از سرکردگان رژیم آخوندی میکوفت و پز طرفداری از کارگران میداد، اکنون تزویرش فرو افتاده و مجبور به اعترافات ناگزیر شده است.
«در دوران کرونا شاهد هستیم که افرادی بدون دریافت حقوق زندگی میکنند. عدهیی هم هستند که خوراک خود را از سطل زباله پیدا میکنند. خیلی از ما طعم گرسنگی را نچشیدهایم و نمیدانیم که کسی که ماهها حقوق نگرفته چگونه در دوران کرونا از پس هزینههای زندگی برمیآید» (ایلنا۲۲اردیبهشت۱۴۰۰).
تشدید فقر و عقبگرد اقتصاد ایران؛ «معجزه مدیریت»
مدتی پیش هم جهانگیری معاون آخوند روحانی و نامزد رئیس جمهوری با وقاحت تمام اعلام کرده بود اداره جامعه و گردش اقتصادی در این شرایط «معجزه مدیریت» است و باید از اینکه وضعیت از این هم خرابتر نشده است به دولت آفرین گفت! البته وقتی پای آمار و ارقام های حتی دستکاری شده هم به میان میآید آدمی به این فکر میافتد که دیگر وضعیت خرابتر از این چه میتواند باشد؟
«بررسی عملکرد ۸ساله دولت نشان میدهد تولید ناخالص داخلی در سال۹۹ همچنان کمتر از سال۹۰، صادرات غیرنفتی و قدرت خرید مردم کمتر از سالهای ۹۰و ۹۱ بوده است. سال۹۸یکی از بدترین سالهای اقتصاد ایران از لحاظ افت قدرت خرید خانوار است. در سال۹۸ مصرف خصوصی ۷.۷ درصد کاهش یافته است. آمار بانک مرکزی نشان میدهد از سال۷۷ تاکنون هیچگاه قدرت خرید مصرف کننده چنین افتی را تجربه نکرده است. سرمایهگذاری در اقتصاد ایران نسبت به سال۹۰ حدود ۴۵درصد و نسبت به سال۹۱ حدود ۳۲درصد کاهش یافته است» (الف۲۳ فروردین۱۴۰۰).
شعارهای پوچ ندهید؛ مردم به اندازه کافی بدبین شدهاند
با مرور نمایی کوچک از اقتصاد ورشکسته در رژیم آخوندی که حتی فهرست بحران هایش حیرتآور است، بازگردیم به نمایش انتخاباتی در این روزها که نامزدهای بیشمارش حتی برای خواندن انشا هایشان وقت نگذاشتهاند و عجله عجیبی برای رفتن به پاستور دارند. در این باره عباس عبدی از مهرههای باند مغلوب نظام، بهخصوص نامزدهای اصلی رژیم را به سخره گرفته است که در حوزه اقتصاد چیزی بارشان نیست!
وی به آنها میگوید، شعارهای پوچ ندهند. چرا که مردم به اندازه کافی بدبین شدهاند. و اینکه با این همه تنش، غیرممکن است که مسائل کشور را بتوان مدیریت کرد. او به آنها یادآوری میکند: «سرجمع تورم سه سال گذشته، از ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۰، معادل حدود ۱۳۳درصد رشد قیمتها بوده که اگر وضعیت فعلی ادامه یابد، این رقم در پایان سال به ۲۲۰درصد میرسد و این بالاترین نرخ تورم طی چهار سال متوالی است. در همین ۵سال گذشته حدود ۱۵درصد از سرانه درآمد مردم ایران کاسته شده است. این کاهش برای مردم فقیر و کمدرآمد بیشتر است. طی دو سال جمعیت زیر خط فقر از ۱۵درصد به ۳۰درصد افزایش یافته است» (انتخاب۲۷اردیبهشت۱۴۰۰).
او در ادامه سؤال میکند که» اول از همه اینکه چگونه میخواهد امید و اعتماد از دست رفته را میان مردم زنده کند؟
راهحل مشخص شما برای کاهش تورم چیست و چگونه میتوان اطمینان داشت که محقق میشود؟ حرفهای کلی زدن بیفایده است.
بهعلاوه چگونه میتوان با کنترل تورم، درآمد مردم را آن اندازه زیاد کرد که امیدوار شوند؟
تولید را چگونه میخواهید حل کنید؟ در همین ۵سال حدود ۱۵درصد از سرانه درآمد مردم ایران کاسته شده است. این کاهش برای مردم فقیر و کمدرآمد بیشتر است».
بعد خود عبدی در پاسخ اعتراف میکند که هیچکدام از این نامزدها نمیدانند و نمیتوانند پاسخی به این ابر چالشها بدهند.
آری، کسانی که خود عاملان ایجاد این وضعیت هستند چگونه میتوانند راهحل باشند؟
کسانی که جنایات و غارتگریهایشان کمر اکثریت بالای مردم ایران را زیر بار گرانی و تورم و بیکاری خم کرده است و در فاجعه کرونا بساط مرگ را برای این مردم پهن کردهاند چگونه میتوانند پاسخگوی این همه بحران باشند؟
جواب روشن است، جوابی که مردم ایران سالهاست دادهاند که تمامیت این رژیم از اصولگرا و اصلاحطلب باید گورشان را گم کنند. پشت کردن قاطع مردم به صندوقهای جنایت و تزویر تحت عنوان رأی، که این روزها همه مهرهها و رسانههای رژیم به آن اعتراف میکنند، مبین همین واقعیت است. واقعیتی که عزم راسخ مردم ایران را برای سرنگونی این رژیم برجسته میسازد.