کمیسیون تحقیقات دفاعی و استراتژیک شورای ملی مقاومت ایران، ۲۳مهرماه طی اطلاعیهیی دربارهٔ «دستور خامنهای برای تکمیل و تسریع تولید سلاح هستهیی برای تضمین بقای رژیم»، اعلام کرد: «خامنهای همزمان با روی کارآمدن پزشکیان، به سپاه پاسداران دستور داده است پروژهٔ ساختن بمب اتمی را تکمیل و تسریع کند. زمینهسازیها در مجلس و نمایشهای جمعه و مواضع کارشناسان و کارگزاران باند غالب رژیم تماماً در این راستاست».
«زمینهسازیها»ی مورد اشارهٔ کمیسیون تحقیقات دفاعی و استراتژیک از جمله موارد زیر است:
- حرفهای حسن خمینی که تأکید کرد «بازدارندگی نظامی ما باید یک سطح بالاتر برود» (۱۴مهر).
- نامهٔ ۳۹نمایندهٔ مجلس رژیم در ۱۸مهر که از شورای عالی امنیت ملی نظام خواستار «تغییر دکترین دفاعی» رژیم و وارد کردن سلاح هستهیی در آن شدند.
- مصاحبهٔ خرازی رئیس شورای راهبردی روابط خارجی رژیم با تلویزیون الجزیره که گفت: «در صورتی که رژیم صهیونیستی به تأسیسات هستهیی ایران لطمه بزند... ناچاریم دکترین هستهیی خود را تغییر دهیم» (۲۰مهر).
- ویک دوجین حرفها و مواضع مشابه دیگر در یک بازهٔ زمانی مشخص که روشن است نه تصادفی و موضعی شخصی، بلکه یک خط و دستور از بالاست.
مقاومت ایران از ۳دههٔ پیش نخستین افشاکنندهٔ برنامهٔ بمبسازی اتمی خامنهای بود. همان موقع جرج بوش، رئیسجمهور وقت آمریکا اذعان کرد: «بهخاطر افشاگری گروه مقاومت ایران بود که جهان نسبت بهبرنامهٔ اتمی رژیم ایران مظنون شد».
به گزارش بی. بی. سی در ۱۵آذر۸۲: «سخنگوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت، ایران در حال انجام آزمایشهای متعددی بود. آنها بهعنوان مثال تنها چیزی کمتر از یک گرم پلوتونیوم را بهدست آورده بودند و از چند دستگاه سانتریفوژ استفاده میکردند. برای بازرسان، بدون اینکه اطلاعاتی در این مورد داشته باشند، کشف این آزمایشها ساده نبود، چرا که ایران کشور بسیار بزرگی است و هر قدر هم کار بازرسی دقیق انجام میشد، لزوماً نمیشد انتظار داشت که این موارد کشف شوند. ما به اطلاعات نیاز داشتیم و در نهایت از طریق یک گروه مخالف ایرانی، که بهعنوان مثال در مورد تجهیزات نطنز و اراک اطلاعات دادند، این اطلاعات را بهدست آوردیم. از ماه اوت بود که آژانس بینالمللی انرژی اتمی با دنبال کردن این اطلاعات گامبهگام پیش رفت و در مورد یافتهها از ایران توضیح خواست و جزء جزء این معما را کشف کرد».
بعدها هاینونن، معاون وقت مدیرکل آژانس نیز گفت: «افشاگری هستهیی مقاومت ایران ناگهان همه چیز را عوض کرد و همهٔ ما را» دربارهٔ نیات رژیم ایران «متعجب و شوکه کرد» (مرداد ۱۴۰۱).
احمدینژاد هم وقتی رئیسجمهور رژیم بود، میگفت: مجاهدین گزارشهایی (از برنامهٔ هستهیی) منتشر کردند و حساسیت درست شد و بعد هم قطعنامهها (علیه نظام) پیدرپی و پیدرپی صادر شد!
افشای «دستور خامنهای» توسط مقاومت ایران و «زمینهسازیها»ی مربوطه نشان میدهد که خلیفه درمانده تا کجا وضعیت نظام را بحرانی میبیند و از چشمانداز شکست استراتژیک در هراس است.
همان وضعیت خطرناکی که مشاور پاسدار قالیباف در تلویزیون حکومتی ضمن بیان «نگرانیها» بهآن اعتراف کرد و گفت: «ما وارد دوران پرتنشی شدهایم، وارد دورانی شدهایم که در آن احتمالاً رویدادهای غافلگیرکننده بیشتری در آینده وجود خواهد داشت» (مهدی محمدی-۲۱مهر).
اکنون سؤال این است که آیا تقلا برای تضمین بقا و تهدیدهای علنی در خصوص «دکترین اتمی» برای رژیمی که در باتلاق شکست دست و پا میزند، مفید فایده است؟ پاسخ را از درون رژیم هم میدهند. از جمله زیدآبادی از اصلاح گران ولایت در حساب ایکس خود با ترس و لرز بسیار از جمله یک ائتلاف نظامی مجهز و قدرتمند، خطاب به ۳۹نماینده مجلس رژیم که خواهان تغییر دکترین و ساخت سلاح اتمی شدند، نوشت:
«حرف از تغییر دکترین اتمی نه فقط کمترین بازدارندگی بهوجود نمیآورد، بلکه حتی طرح بحث آن در این وضعیت، نوعی دعوت برای حمله نظامی به کشور از سوی یک ائتلاف نظامی مجهز و قدرتمند است. همین را میخواهند؟» (۱۹مهر۱۴۰۳).