کانون شورشی، یک پدیده جدید و خلقالساعه بهدست سازمان مجاهدین برای پیش برد هدف سرنگونی نبوده و نیست. نگاهی کوتاه و گذرا به این موضوع نشان میدهد که این تیمها و کانونهای شورشی که امروز در خیابانها و کوچهها زنجیروار با هم شعار میدهند، ثمره بذری هستند که بنیانگذاران سازمان ۵۳سال پیش از تأسیس سازمان مجاهدین خلق در تاریخ معاصر ایران کاشتند.
از یک هسته تا یک جنبش
محمد حنیفنژاد، سعید محسن و علیاصغر بدیعزادگان ۳جوان فارغالتحصیل دانشگاه بودند و از زمان مصدق، جزو فعالان جنبش دموکراتیک بودند. آنها در سال ۱۳۴۴ با بررسی شرایط روزگار و خفقانی که در جامعه حاکم بود اقدام به تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران کردند.
یک تیم ۳نفره سرآغاز این مسیر بود. آنها با جمعبندی جنبشهای آزادیخواهانه پیشین مردم مردم ایران و کشف دلائل ناکامی و شکست آنها، به این اعتقاد رسیدند که بنبست مبارزات مردم ایران برای آزادی را میتوان با دستزدن به یک مبارزه تمامعیار حرفهیی در هم شکست. چنین مبارزهیی در شرایطی که دیکتاتوری امکان مسالمتی باقی نگذاشته است، تنها از طریق یک سازمان انقلابی و بر اساس مشی مسلحانه، قابل پیشروی و گسترش خواهد بود. بنیانگذاران سازمان یک برداشت نو و صحیح از اسلام را بهعنوان مکتب راهنمای عمل خود انتخاب کردند.
آنها یک هدف عمده و مشخص داشتند: سرنگونی نظام دیکتاتوری شاه و برقراری یک حکومت دموکراتیک
آنها مسیرهای مختلف را مطالعه و بررسی کرده بودند و دریافته بودند که هیچ راه مسالمتآمیزی برای رسیدن به خواستهها و آزادیهای بر حق یک ملت وجود ندارد؛ لاجرم تنها مسیر، مبارزه مسلحانه است.
به این ترتیب سازمان مجاهدین خلق ایران با پرنسیپهای ایدئولوژیک-سیاسی و تشکیلاتی، آغاز به فعالیت میکند. هر کار و فعالیت و هر کلمه با ”به نام خدا و به نام خلق قهرمان ایران“ آغاز شد.
که این اعتقاد عمیق سازمان را به وجود و بینش توحیدی و همچنین پشتوانهٔ عظیمش به مردم را نشانگر است.
در امتداد یک مسیر تا کانونهای شورشی
از آن روز تاکنون است که همان تیم و جنبش ۳نفره تبدیل به سازمانی عظیم با هزاران هزار عضو و هوادار در جایجای میهن اسیر تا اقصی نقاط جهان شده است. سازمانی که از شهریور سال ۱۳۴۴ تا به امروز که ۵۳سال از عمر آن میگذرد انبوه فراز و نشیب و خطر را پشت سر نهاده، خنجر و خیانت، مماشات و معامله، جابهجایی و تهدید، حمله و موشکباران، دزدی و غارت اموال، گرفتن سلاح و دستگیری رهبران و محاصره و محدودیت هیچکدام از این موارد ذرهای خلل و سستی در این سازمان وارد نکرد و از قضا آن را شکوفاتر و آبدیدهتر کرده است.
و امروز کانونهای شورشی در امتداد همان هسته و تیمی بودند که روزی بهدست ۳جوان دانشجو در یک اتاق کوچک با سوگند خوردن تا پیروزی نهایی، تشکیل شده بود.
کانون شورشی امروز هم یک هسته کوچک و پیشبرنده یک خط در جهت سرنگونی رژیم دیکتاتوری ولایت فقیه با هدف آزادی و حاکمیت مردمی است.
کار تیمی که بیانگر یک کیفیت جدید و نشان از یک سازمانیافتگی در مسیر مبارزه است.
پس یک تیم اعم از ۳ الی ۵نفر میتواند پایه اصلی کانون شورشی را تشکیل دهد که در اساس عضوی از ارتش آزادی در داخل خاک میهن اشغالشده میباشند.
پس در یککلام باید گفت: پیش بهسوی تشکیل کانونهای شورشی نبرد.
***
وینان دل ﺑﻪ دریا افکناﻧﻨﺪ،
ﺑﻪ پای دارﻧﺪﻩی ﺁﺗﺶها
زﻧﺪگاﻧﯽ دوشادوش مرگ پیشاﭘﻴﺶ مرگ
همارﻩ زﻧﺪﻩ از ﺁن ﺳﭙﺲ ﮐﻪ با مرگ و همواره ﺑﺪان نام ﮐﻪ زﻳﺴﺘﻪ ﺑﻮدﻧﺪ، ﮐﻪ تباهی
از درگاﻩ ﺑﻠﻨﺪ خاطرشان شرمسار و سراﻓﮑﻨﺪﻩ ﻣﯽﮔﺬرد.