جنگ نظام ولایت مطلقه فقیه با مردم ایران و ساکنان منطقه خاورمیانه، حداقل تا شب آخر حیات خامنهای ادامه خواهد داشت. هر جا زورش برسد و توانی در بازو داشنه باشد به هیچکس رحم نمیکند. چه دختری در سلول انفرادی و یا مرد جوانی پای چوبهدار، اقلیت دینی و مذهبی بیپناه و یا هنرمندی آزاده همچون بکتاش آبتین بر تخت بیمارستان... آنجا هم که بقایش در خطر باشد نرمش و چرخشی ناموزون میدهد تا مماشاتگران در توهمات خویش نشئه گردند و قاطعیت لازم برای مواجهه با فاشیسم دینی به عقب انداخته شود. مردم فلسطین را هم گوشت قربانی مطامع خود ساخته و حق و عدالت و دیگر ارزشهای انسانی را لقلقه زبانش ساخته است.
اما جنگ اصلی خامنهای با مردم ایران است. جنگ هر روزه او با سفرههای مردم ستم دیده ایران اوج تازهیی گرفته است. او ملتی را که روزگاری با غرور و کرامت زندگی میکرد، سرگردان، آواره شهرهای جهان نموده است.
صدای دور و نزدیک جنگ در منطقه هم بهانهیی برای کارگزاران حکومتی شده تا بتوانند از هر فرصتی برای به جیب زدن آخرین داراییها و سرمایههای مردم استفاده کنند. دلار به ۵۳ هزار تومان رسیده است و قیمت سکه هم در کانال ۳۰میلیون تومانی قرار گرفته است. تورم هم دیگر قابل اندازهگیری نیست، اما بار سنگینش روی دوش میلیونها هموطن تهیدست و زحمتکش چون پتک فرود میآید. گوشت هم به واقع از سفره مردم برداشته شده است تا جایی که بهدست آوردنش مانند برنده شدن در لاتاری است.
«شاید روزی گوشت جزو جدا نشدنی سفره ایرانیان بود؛ اما اکنون دسترسی به این محصول به آرزوی بزرگ بسیاری از مردم تبدیل شده است. تا جایی که خرید گوشت تنظیم بازاری از برندهشدن در لاتاری گرینکارت آمریکا هم سختتر شده و صفهای چند ساعته آن تفاوتی با بلیتهای بختآزمایی ندارد» (تجارتنیوز۲۷دی۱۴۰۲).
بختآزمایی مردم برای خرید «گوشت تنظیم بازاری»
خرید گوشت کیلویی ۶۰۰ هزار و ۷۰۰ هزار از توان بسیاری خارج است. بههمین خاطر به دست آوردن گوشت کیلویی ۳۰۰ هزار تومانی «تنظیم بازار» شانسی است که به هر کسی رو نشان نمیدهد و نیازمند ساعتهای طولانی در صف ایستادن و به هر مکانی مراجعه کردن و بحث و جدل با عوامل حکومتی است.
مهدی سروی، کارشناس اقتصادی میگوید: «مصرف گوشت قرمز برای هر نفر در سه دهک پایین جامعه، حدود ۷۰۰ گرم در یک سال است. در حالی که فائو گزارش داده است میانگین مصرف سرانه گوشت قرمز در جهان ۱۰.۹۴ کیلو گرم است. بر این اساس متوسط سرانه مصرف گوشت قرمز در جهان بیش از ۱۵ برابر مصرف سه دهک پایین جامعه در ایران است» (انتخاب۲۴دی۱۴۰۲).
گسترش فقر در ایران طی ۷۰ سال اخیر بیسابقه است
وضعیت گرانی مواد خوراکی از یکسو و اجاره مسکن از سوی دیگر، دار و ندار خلق را از دستشان گرفته است. ضمن اینکه مسأله بیکاری هم مزید بر علت است و تأمین این هزینهها از عهده همه کس برنمیآید. حسین راغفر اقتصاددان این اوضاع را چنین تصویر میکند: «طی سال گذشته، مخارج مسکن در سطح کشور، ۵۰ درصد از مخارج خانوارها را تشکیل میداد و نمیدانم که با توجه به این وضعیت اقلام غذایی، هزینههای مسکن در خانوارها چگونه تأمین میشود. نکته ناراحتکنندهتر اینکه تمامی این موارد درباره افرادی است که شغل دارند و سر کار میروند. بخش قابل توجهی از جامعه، فاقد شغل هستند و یا مشاغل ناپایدار و غیررسمی دارند. یکی از مشخصههای مشاغل غیررسمی، دستمزد نازل است. بنابراین ما با یک وضعیت بیسابقه، طی هفتاد سال گذشته در کشور روبهرو هستیم که چنین وضعیتی را هرگز بهلحاظ عمر و گسترش فقر شاهد نبودیم» (بهار۲۷دی۱۴۰۲).
وی و دیگر کارشناسان اقتصادی بر این باورند که این بحرانهای لاعلاج، تنها در حوزه اقتصاد قابل فهم و بررسی نیست بلکه شناخت درست آنها در حوزه اقتصاد سیاسی است که منافع ذینفعان و حاکمان غارتگر را مورد مطالعه و تحقیق قرار میدهد. راغفر در همان تحلیل گفته بود: «در حال حاضر «مسأله اقتصاد سیاسی تورم» در ایران، یک مسأله جدی است که بسیاری، از افزایش قیمتها سود میبرند و بنابراین، تورم، مدافعان پرقدرتی دارد. این افراد نه تنها از افزایش قیمتها استقبال میکنند، بلکه برای افزایش قیمتها، زمینهچینی میکنند».
۸۹ میلیون نفر را تنبیه میکنند که چند نفر سودهای غیرعادی ببرند!
شاهد دیگر فرشاد مومنی کارشناس حکومتی اقتصاد است که تعارض منافع عوامل بیت خامنهای و دولت آخوند رئیسی با عموم مردم ایران را تشریح کرده است. وی میگوید انتظار عبث مردم از حکومتیها این است که دروغ نشنوند و اینکه عوامل رژیم آخوندی ثروت کشور را مال خود نکنند: «مقامات کلیدی کشور، برای خود حقوقهای بالاتر از ۵۰ میلیون را ضروری میبینند، اما میگویند ای کارگران و کارمندان شریف، ما از ترس تورم حقوقتان را بالا نمیبریم! ۸۹ میلیون نفر را تنبیه میکنند، که چند نفر سودهای غیرعادی ببرند. هم حقوق مردم را چپاول میکنند و هم طلبکار هستند» (جماران۱۶دی۱۴۰۲).
جنگ خامنهای با مردم ایران و خلقهای منطقه، تنها با پیکاری سترگ و قاطع و به دست نیروهای آگاه و سلحشور به پیروزی بر این ضحاک مار بر دوش پایان میگیرد. آنگاه آغاز ساختن ایران فرداست. به جای ایستادن در صف گوشت و فریاد برای دستمزد و مطالبات بازنشستگی و... خانه را آباد میکنیم.