728 x 90

درخشش گردهمایی بزرگ مقاومت و درماندگی و وحشت رژیم در برابر آن

پایان اطلاح‌طلبی و عوام‌فریبی
پایان اطلاح‌طلبی و عوام‌فریبی

پس از گذشت ۵روز از برگزاری گردهمایی سالانه مقاومت در پاریس(برگزاری شکوهمند کهکشان) هنوز هم رسانه‌ها و مهره‌های حکومتی نسبت به آن سوزوگداز می‌کنند، ریش می‌سوزانند و عمامه بر زمین می‌کوبند.

آه‌وفعان آنها نسبت به این گردهمایی آنجا مضاعف می‌شود که که بمب ناکام و ارسالی از طرف خامنه‌ای به قصد انفجار در محل گردهمایی هم کشف شد و یک رسوایی بزرگ و جدید را در سطح بین‌المللی برای رژیم به‌بار آورد.

در زمینه واکنش‌های هیستریک نسبت به این گردهمایی دولت روحانی، رسانه‌ها و مهر‌های هر دو باند در پرت‌وپلاگویی از یکدیگر گوی سبقت ربوده‌اند.

وزارت‌خارجه روحانی سفرای فرانسه و بلژیک و کاردار آلمان را فرامی‌خواند و «عباس عراقچی نسبت به دستگیری دیپلومات-تروریست آن اعتراض می‌کند»، او «با تأکید بر مصونیت دیپلوماتها بر اساس کنوانسیون وین، خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط دیپلومات جمهوری اسلامی ایران گردید».(خبرگزاری تسنیم ۱۳تیر ۹۷)

دستیار وزارت‌خارجه نیز با احضار سفیر فرانسه «حمایت این کشور از فعالیتهای سازمان مجاهدین را شدیداً مورد اعتراض قرارداد»!

این مقام وزارت‌خارجه آخوندی در این دیدار همچنین با اشاره به تجمع اخیر مجاهدین در پاریس به «حضور مقامات تندرو و افراطی آمریکایی در آن، به حضور تعدادی از مقامات سابق و ایراد سخنان مداخله‌گرانه و تفرقه‌افکنانه علیه مردم ایران اعتراض کرد».(خبرگزاری تسنیم ۱۳تیر ۹۷)

برق پیروزی مقاومت در برگزاری این گردهمایی تنها مقامات رسمی حکومتی را جن‌وجنون نکرده است، بلکه موقعیت اعتلا‌یابنده مقاومت قدرتمند آن‌چنان است که عناصر باند مغلوب و اصلاح‌طلبان قلابی را هم به آه‌وفغان وا داشته و قلم‌به‌مزدان آن ریش می‌سوزانند و آسمان به ریسمان می‌بافند.

نویسنده روزنامه جمهوری ۱۳تیر ۹۷ هراسش را از برگزاری جلسات «سازمان مجاهدین در روزهای اخیر در فرانسه و آلمان» ابراز می‌دارد، خصوصاً که سازمان این جلسات را «با حضور برخی چهره‌های نزدیک به قدرت در آمریکا و برخی کشورهای اروپایی تشکیل داد».

این رسانه حامی دولت روحانی در ادامه آه‌وفغانش نسبت به جلسات مجاهدین به بدیل بودن مقاومت ایران برای جایگزینی حاکمیت آخوندی چنین اعتراف می‌کند: « این آرزو طی روزهای اخیر به تکرار عنوان شده که آنها گزینه‌های آلترناتیو موردنظر غرب جنایتکار برای آینده ایرانند».

مصطفی تاج‌زاده، از باند موسوم به اصلاح‌طلب هم دست‌به‌دامان سناتورهای آمریکا شده است تا مجاهدین را دموکراتیزه کنند!

این مهره موسوم به اصلاح‌طلب در توئیتی می‌نویسد: «اگر سناتورهای آمریکایی اول خواهان دموکراتیک شدن خود مجاهدین خلق می‌شدند، ادعای آزادی‌خواهی‌شان برای همه ایرانیان برابر جنگ‌طلبی‌شان رنگ نمی‌باخت».

ملاحظه می‌شود که این پاسدار دهه شصتی و این مقام امنیتی که خودش در دهه ۶۰ جزو عناصر مهم در سرکوب مجاهدین بوده‌است، از بد روزگار و در زمانی که رژیم مطلوبش به پیسی افتاده است، چگونه مانند سایر همگنانش در باند موسوم به اصلاح‌طلب رنگ عوض کرده و دموکرات شده تا جایی که از سناتورهای آمریکایی می‌خواهد درس دموکراسی به مجاهدین یاد بدهند!

اما سوزوگداز رسانه‌ها و مهره‌های باند موسوم به اصلاح‌طلب به آنچه اشاره شد محدود نمی‌شود، عمادالدین باقی، از دیگر مهره‌های این باند نیز در مورد گردهمایی مقاومت در پاریس چنین آه‌وفغان می‌کند: «خبر میتینگ گروه رجوی در فرانسه با حضور مقامات آمریکایی در ایران خشم نیروهای مستقل، ملی و آزادی‌خواه در ایران را برانگیخته است... به‌عنوان یک فعال حقوق‌بشر نیز دعوت رهبر این گروه به شورش را که به‌معنای دامن‌زدن به خشونت و به‌هم‌ریختگی و سوریه‌‌یی شدن ایران است جنایتی علیه حقوق‌بشر می‌دانم».

صرف‌نظر از اظهارات رسانه‌ها و مهره‌های موسوم به اصلاح‌طلب که این همه از برگزاری این مراسم سوخته‌اند، تا جایی که سوابق مشعشع خود در امر سرکوب یادشان رفته و حتی نظیر عمادالدین باقی که در شکل‌گیری سپاه پاسداران ضدخلقی شرکت داشته و در دوره آغازین تشکیل سپاه پاسداران حدود ۲سال و نیم عضو دفتر سیاسی یا در امور پژوهشی و آموزشی آن بوده، این سابقه را فراموش کرده است.

واقعیت این است که عناصر باند موسوم به اصلاح‌طلب که تلاش داشتند خود را به‌اصطلاح آلترناتیو رژیم جا بزنند، اکنون به این واقعیت پی برده‌اند که دیگر آلترناتیو‌تراشی پوشالی هم چاره‌‌یی از دردهای بی‌درمان این حاکمیت پابه‌گور را درمان نمی‌کند و تق آن درآمده است.

به این دلیل است به‌رغم دادن این‌همه پز دموکراسی‌طلبی از طرف عناصر این باند در مقابل باند غالب که البته برای بردن سهم هر چه بیشتر از حاکمیت و غارت مردم است، وقتی که به‌ مجاهدین می‌رسند بدون هیچ محذوریت و تعارفی به‌یکباره ماسک به‌اصطلاح اصلاح‌طلبی از نقاب برمی‌اندازند و به اصل اصیل خود یعنی دوران دهه ۶۰ برمی‌گردند.

اما از بدبیاری روزگار برای آنها فرق این بار با دهه ۶۰ این است که مقاومت مردم ایران در اوج اعتلا است و نظام زهوار در رفته آخوندی در اوج حضیض و اضمحلال است.

بنابراین یقه‌درانی‌های عناصر وابسته به باند موسوم به اصلاح‌طلب و رجعت به اصل اصیل دهه شصتی خود نیز هیچ افاقه‌‌یی به‌حال نظام نمی‌کند و لاجرم می‌بایست به زباله‌دان تاریخ بپوندند.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/f7fc1d0a-573a-47b6-80ed-d54c7df06ca3"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات