اتاق فکر خامنهای برای خنثیکردن دامنه و نقش اثرگذار مقاومت ایران بر تحولات داخل ایران بهخصوص در بحبوحهٔ هلاکت رئیسی به شگردهای مختلف روی آورده است؛ یکی از آنها لیچاربافی در بارهٔ منبع مالی مجاهدین است.
«تاکنون گزارشها، مستندها و شواهد متعددی درباره ترورها، بمبگذاریها، مزدوری برای دشمنان کشور و جاسوسی برای آنها، زندانها و شکنجههای غیرانسانی،... (مجاهدین) منتشر و ارائه شده است.
با وجود این، موضوع مهمی که درباره این گروهک تروریستی تا حد زیادی از نظرها دور مانده، اتفاقهایی است که درون دیوارهای بلند اشرف چه در عراق و چه در آلبانی گذشته و میگذرد؛ هنوز اطلاعات دقیق و کاملی درباره زندگی (مجاهدین) در سه دهه آوارگی وجود ندارد؛ اینکه آنها تحت چه قوانینی زندگی میکنند؟ چگونه تأمین مالی میشوند؟... یکی از مهمترین موضوعهایی که بررسیهای جسته و گریختهیی درباره آن وجود دارد، موضوع تأمین مالی این گروهک تروریستی است که تاکنون بارها میزبان سخنرانهای با دستمزدهای بالایی از کشورهای غربی مدعی حقوق بشر! بهویژه آمریکا بوده است.» (خبرگزاری قضاییهٔ آخوندی، «میزان». ۲۰ خرداد ۱۴۰۳)
یک ادعای نخنما و بیاعتبار
شیطانسازی در بارهٔ منبع مالی مجاهدین، یک پروپاگاندای بیسابقه نیست. بارها در رسانههای زنجیرهیی تکرار شده است. بارها گفته شده است که مجاهدین توسط آمریکا تأمین مالی میشوند. پروژههای سیاسی، گردهماییهای بزرگ و کمپینهای مختلفی که برگزار میکنند با پولپاشیهای بزرگ پشتیبانی میشود. آنها شخصیتهای مختلف سیاسی را با بذل دلارهای فراوان میخرند و برای سخنرانی در پشت تریبون مینشانند.
در جهانی که بهیمن وفور رسانه و انفجار اطلاعرسانی، به آکواریومی بزرگ تبدیل شده و صدای بال پشهیی را در آن نمیتوان کتمان کرد، این ادعا سخیفتر از آن است که نیاز به پاسخ داشته باشد، اما بیانگر استیصال خامنهای در برابر پیشرویهای تصاعدی مقاومت ایران و پراتیک کانونهای شورشی است. در واقع او با زبانی معکوس به این پیشرویها رسید میدهد. بهعبارت دیگر جلو جلو میدود تا پس نیفتد. همه میدانند که خلیفهٔ شاخشکسته بعد از هلاکت رئیسی، نگران از شکلگیری قیام در داخل ایران است. او سلسلهجنبان و زمینهساز این قیام را مجاهدین و کانونهای شورشی میداند.
اشاره به یک مورد مشابه
یادآوری میشود که در کارزار ملی چهارشنبهسوری در اسفند۱۴۰۱ این شگرد یکبار دیگر بهکار رفته بود. در آن سال، عملیات کانونهای شورشی به اوج خود رسیده و دیگر قابل انکار یا کوچکانگاری نبود. در آن کارزار، آنها با انجام ۲۴۶۸پراتیک انقلابی در ۷۳شهر و ۳۸منطقه در تهران خوش درخشیدند. دستگاه امنیتی ـ اطلاعاتی خامنهای برای مقابله با اثرگذاری آنان در جامعهٔ انقلابی ایران مدعی شد که «یکی از بزرگترین ضربهها را به شبکهٔ مالی و تجهیزاتی این تیمهای عملیاتی» وارد کرده است.
فارسپلاس در این رابطه نوشته بود:
«این ضربه نه تنها بازوهای مالی مجاهدین را در ایران قطع کرد، بلکه امکان جذب نیروی انسانی این گروهک را نیز بهشدت ضعیف کرده است، ضربه وزارت اطلاعات به این ساختار مجاهدین در واقع مانع فعالیتها و امکانهای این گروه در اجرای عملیات تروریستی شده است»!
در ادامهٔ خبر آمده بود که «فرآیند پولرسانی» به کانونهای شورشی برای انجام عملیات، مجاهدین را بر آن داشته است که «اقدام به تأسیس چند شرکت پوششی»! بنمایند. «بخشی از این شبکه در اروپا و مشخصاً کشور هلند، بخشی در امارات و در نهایت بخشی نیز در درون ایران ایجاد شده بود».
«خود گویی و خود خندی»!
منشأ تولید این قبیل ترهات، وزارت بدنام و سایتهای تابع آن هستند. آنها آن چیزی را که خود تولید میکنند بهعنوان واقعیت جار میزنند و برای اثبات آن باز به همان منابع خودساخته استناد میکنند.
به یک نمونه از این صنعت سخیف اشاره میکنیم.
پیشتر دستگاه شیطانسازی خامنهای از قول «مسعود خدا بنده»، یک مزدور پیشانی سیاه خود مدعی پشتیبانی مالی عربستان از مجاهدین شده بود.
«همان روزها من در یکی از سفرها به عربستان سه کامیون طلا (هر کدام بهمیزان یک تن) و انبوهی هدایا از جمله ساعتهای رولکس طلا با مارک سلطنتی و اقلام دیگر به بغداد آوردیم که بعدها بهکمک تعدادی از تجار اردنی وابسته به دربار عربستان اینها را به پول تبدیل کردیم» (تسنیم. ۲۶آذر ۱۴۰۱)
حال این خبر مجعول را غنیسازی کرده و دوباره به خورد مخاطبان اندک خود میدهد:
«مسعود خدابنده، مسئول سابق تیم حفاظتی منافقین، سال ۲۰۱۸ در مصاحبهیی با خبرگزاری اردنی البوابه یکی از راههای پنهانی که از طریق آن به تأمین مالی این گروهک کمک میشد، افشا کرد؛ او گفت که طلا و دیگر کالاهای با ارزش در بازارهای سیاه به فروش میرسید؛ درآمد حاصل از این معاملات پس از آن در حسابهای خارجی مرتبط با منافقین قرار میگرفت و برای تأمین اعتبار عملیات آنها استفاده میشد.» (میزان. ۲۰ خرداد ۱۴۰۳)
آویختن خامنهای به حبابهای خبری
علت چیست؟ چرا خامنهای برای مقابله با دشمن اصلی خود به حباب خبری ناپایدار میآویزد؟
علت را باید همانگونه که اشاره شد در دامنه و نقش اثرگذار مجاهدین بر تحولات داخل ایران دید.
در روزهای باقیمانده به گردهمایی سالیانهٔ مقاومت ایران (کهکشان)، پخش هزاران پراتیک از کانونهای شورشی وضعیت جدیدی را رقم زده است. این وضعیت قبل از هر چیز بیانگر استقبال مردم از آلترناتیو دموکراتیک در موقعیت شکنندهٔ نظام ولایت فقیه است. کسانی که دستشان در کار است میدانند که به دست آوردن یک حمایت از داخل ایران چه اندازه دارای اهمیت است، چه رسد به انجام پراتیکهای اختناقشکن در ابعاد حیرتآور و دارای رشد تصاعدی. این میزان از اقبال و محبوبیت را هم دوست فهم میکند و هم دشمن. بنابراین طبیعی است که خامنهای و اتاق فکر شیطانی او در برابر آن به جنون گاوی دچار شوند و به پرت و پلاگویی بیفتند.
آنها دانسته یا نادانسته، بهاکراه یا اختیار، خود با دست خود افکار عمومی را متوجه تأثیرگذاری مجاهدین و مقاومت ایران میکنند.