صفحات اول روزنامههای حکومتی در روز دوشنبه بیست و هفتم دیماه را تیترهایی ضدونقیض در مورد علت صدای انفجار در پنج استان غربی کشور همراه با اظهارات ضدونقیض در مورد چشمانداز مذاکرات دیده میشود. ابراز وحشت و هشدار نسبت به شرایط انفجاری جامعه حرف اول در مطالب مربوط به بررسی بحرانهای اقتصادی اجتماعی در روزنامههای هر دو باند حاکم و مغلوب است.
هر دو روی سکهٔ بنبست و بیراهحلی نظام
«فضای مجازی بر خیمه رسانههای رسمی میکوبد» عنوان مطلبی در ابتکار است که هم نوا با باند حاکم برای بستن فضای مجازی از تهدید نزدیک سرنگونی صدایش را به آسمان بلند کرده و از جمله نوشته است: «وقتی دشمن دارد به تاخت به سوی شما میآید و تیغ آخته در هوا میچرخاند و فرق سر شما را هدف گرفته است، قاعده هم تغییر میکند و با همه توان و سرعت به دفاع برخاستن را اقتضا میکند. بهویژه که میدانیم اگر به ما برسد، به ضربتی ما را خواهد انداخت. اصلاً قدرت رفتن را از ما خواهد گرفت و به خاک مذلت خواهد نشاند». در ادامه این وحشت نامه نوشته است این دشمن «بوی آلبانی» میدهد و به نظام هشدار داده «با این شتاب که میآید، نه تنها خیام شان را فتح خواهد کرد که گلیم پاره باقی مانده از دوران اوج شان را هم از زیر پایشان خواهد کشید، همین!».
آنروی این ابراز وحشت در روزنامهٔ جوان وابسته به سپاه دیده میشود که در مطلبی با عنوان «ادامه راه سرخ نواب در برابر کسرویهای امروز» از اینکه در نظام کسی مدافع ولایت نیست نالیده و از جمله نوشته است: «ماندگاری نظام اسلامی نیازمند نظریهپردازی است. کاری که ادامه دهندگان راه خونین نواب باید با حفظ انسجام تشکیلاتی و محوریت بخشی اطمینان بخش به اردوگاه فکری خود ادامه دهند. ادامه راه نواب در برابر تلاشهای پیچیده تغییر طلبان ساختاری که ارکان نظام اسلامی را با هدف شوم تضعیف جایگاه ولایت فقیه مورد توجه قرار دادهاند نیازمند اندیشه تبیینگران جهادی است».
ستاره صبح هم در این راستا اعترافات معاون وزیر کشور را انعکاس داده که از جمله گفته است: «ظرف سالیان گذشته به شاخصهایی دست پیدا کردیم که تا حدود زیادی نگرانکننده هستند. از جمله میل به ایجاد تغییرات اساسی در کشور در حال افزایش است. شاخص میل به اعتراض نیز از نشانگرهای مهم است. این اعتراض میتواند در قالب رفتارهای هنجار شکنانه یا کج روی خود را نشان دهد. از سوی دیگر ظرف سالیان اخیر با افزایش فشار اقتصادی و معیشتی تاب آوری مردم کاهش پیدا کرده است».
اعترافات ناگزیر
روزنامههای حکومتی در عرصههای مختلف هشدار نسبت به «کاهش تاب آوری مردم» و «شرایط خطیر جامعه» را به نظام گوشزد کردهاند. چه در زمینه حذف ارز ۴۲۰۰تومانی و چه در زمینه تأخیر در به نتیجه رساندن لغو تحریمها در مذاکرات وین. در کنار این هشدارها اعترافات حول ابعاد فساد و چپاول سران نظام موج میزند.
«زنگ خطر بدرفتاری اجتماعی» عنوان مطلب شرق است که در مورد علت ناهنجاریهای اجتماعی به نقش «بالا» ی نظام اشاره کرده و نوشته است: «دیدهایم که بهراحتی در مقابل مردم در سیما دروغ میگفتند. به دیگران نسبت اسراف بیتالمال میدادند، اما خودشان با جمعیت حدود ۲۰۰ نفری با خانواده به آمریکا جهت شرکت در اجلاس سازمان ملل میرفتند، به تفریح و تفرج میرفتند و هزینههای بالایی بر بیتالمال بار میکردند! وعدههای دروغ در باب مسکن، بیکاری و تورم میدادند که در مدت کوتاهی مشکلات را حل خواهند کرد و بهصورت افراطی در تریبونها حمایت نیز میشدند!».
«در پاسخ حداد عادل» عنوان مطلب روزنامه مستقل است که در پاسخ به حداد عادل که گفته بود «برخی عطش شیطانی برای تصدی مقام دارند» نوشته است: «نماد ابوالمشاغلی و تعدد زیاد شغل و سِمت در ایران، با فاصله زیاد از همسلکان، به آقایان حداد عادل و ولایتی تعلق دارد حداد عادل، بهدلیل عهدهدار بودن مشاغل زیاد در پستهای کلیدی و مهم نظام و تخصیص بودجههای کلان، داشتن بیش از ۱۲ مدرسه غیرانتفاعی، تصدی مشاغل و عناوین مهم برای فرزندان و خانواده خود تا سطح فرزند باجناق، ایشان عملاً بهعنوان یکی از متصدیان سرقفلی کشور معرفی شدهاند!».
«ستاره صبح» در مطلبی با عنوان «دولت نقشه راه مشخصی در حوزهٔ اقتصاد و سیاست ندارد» بهنقل از علی صوفی مهرهٔ باند مغلوب ابتدا اسامی برخی از بستگان رئیسی و سایر وزرایش را که در پستهای بالای حکومتی گماشته شدهاند به رخ کشیده و در ادامه نوشته است: «وضعیت خطرناکی که اکنون متوجه انتصابات است، کشور را به پرتگاه نزدیک میکند».