بیش از ۲هفته از قیام مردم عراق میگذرد. در این مدت رژیم آخوندی در دو مسیر علنی و مخفی با این قیام برخورد داشته است. در مسیر مخفی پاسدار قاسم سلیمانی افسار نهادهای سرکوبگر عراق را برای خاموش کردن قیام بهدست گرفت. اما در واکنشهای علنی رژیم طیفی از اقدامات دیده میشود. از یکسو قیام را کوچک و بیاهمیت جلوه میدهند از سوی دیگر آن را وابسته به کشورهای خارجی معرفی میکنند و از طرف دیگر جوانان قیامآفرین را بازیچه دست گروهها و نهادهای پنهان و پیدا معرفی میکنند. اما در هر صورت نتوانستهاند وحشت خود را پنهان کنند. این وحشت بهصورت بحران در درون رژیم هم سرریز کرده و در مواضع مختلف مقامات و مهرههای رژیم دیده میشود.
وحشت از غافلگیر شدن از سیر تحولات در روز ۱۴آبان، آخوند رئیسی، سردژخیم قضاییه رژیم، را به صحنه کشاند تا در اجلاس «پدافند غیرعامل» رژیم به کارگزاران حکومتی هشدار بدهد: «هیچکس نمیتواند در کشور عذری بیاورد بگه ما نمیدانستیم پیشبینی نمیکردیم حوادث قضایا تهدیدها توطئهها فتنهها در این رابطه بسیار است».
یکی از این عرصهها که رژیم برای نسبت دادن قیام مردم عراق به خارجی از آن نام میبرد، فضای سایبری است. تأکید بر این موضوع خود زمینهسازی برای سرکوب بیشتر در این فضا در داخل کشور است. پاسدار زارعی، جانشین سازمان پدافند غیرعامل رژیم روز ۱۱آبان در تلویزن رژیم گفت: «امروز تهدید در همه حوزههای زیستی حوزههای سایبری ارتباطات شبکههای اجتماعی توسعه پیدا کرده و ما بایستی بتوانیم رصد بکنیم فناوری را هر فناوری جدیدی که امروز دارد میآید».
پاسدار هادی محمدی هم در تلویزیون رژیم(۱۳آبان) برای مخدوش کردن چهرهٔ قیام مردم عراق که عمق استراتژیک رژیم را در معرض فروپاشی قرار داده، به صحنه آمد و گفت:
«مجری: شاید مثلا اون فیسبوکه داره نقش اون ناو جنگیه رو بازی میکنه.
هادی محمدی: شما ببینید توی عراق و در لبنان که همین روزها این حوادث هستش از طریق جعل و دروغسازی تلاش میکنند اون هدف را بهوجود بیاورند و یک روایت دروغ را به خورد جوانهای ۱۷ تا بیستوچند سالهای که صدام را تجربه نکردند و تصور دقیقی از تاریخ گذشته نزدیک خودشان ندارند بهوجود بیاورند اینها را بکنند پیادهنظام خودشان».
هادی افقهی، کارشناس باند خامنهای، هم در همین برنامه تلاش میکند از جوانان قیامآفرین عراق چهرهای بدون هویت و بدون ریشه ترسیم کند: «الآن نسل چهارم بحث جنگ فضای مجازی است که الآن یک نسلی بهنام نسل عنکبوتی یا نسل فضای مجازی کاملاً مهار شده کاملاً مدیریت شده آموزش داده شده بکارگیری شده که حالا نمونههایشان در همین اغتشاشات اخیر بغداد که آمدند سوار موج تظاهرات مطلبی و صنفی مردم شدند. در بیروت مخصوصاً حالا در شهرهای دیگه لبنان مخصوصاً در پایتخت باز همین نسل چهارم که اینجا جنگ هوشمند را در واقع اسمارتوار را دارند مطرح میکنند که آقا آنجایی که لازم باشد ما یک اقدام نظامی کوچکی میکنیم ولی باید برویم به سمت اینی که اونی که ما میخواهیم محقق بشود بدون حتی شلیک یک گلوله خود جوانان اون کشور برای ما این کار را انجام بدهند».
پاسدار سعدالله زارعی هم روز ۱۴آبان در کیهان خامنهای با بیان اینکه «واشنگتن با استفاده از فضای بیدروپیکر مجازی تلاش میکند گروههای نوپدید و رنگپذیری بهوجود آورده و از طریق آنان حکومتها و سازمانهای مقاومت را تحت فشار شدید قرار دهد» اذعان کرد هدف در هر صورت کوتاه کردن دست رژیم و ایادیش از منطقه است. وی نوشت: «آمریکاییها راهبرد رسیدن به زمینگیر کردن ایران را محاصره دوستان منطقهای ایران قرار دادهاند. این محاصره از یکسو دارای ابعاد حقوقی است، یعنی از طریق توسل به ساختارهای نظام بینالملل و قطعنامهها، تلاش میکند آنان را در شرایط دشوار قرار داده و متهمسازی آنان به «فقدان مشروعیت» را تسهیل نماید و از سوی دیگر از طریق اجتماعی تلاش میکنند تا یک جبهه ظاهراً بیمهار را در مقابل آنان فعال کنند و در نهایت از طریق چانهزنی افرادی در حکومت، دوستان ایران را از اریکه به زیر بکشند. در واقع ما این ۳وضعیت را بهطور همزمان در عراق، لبنان و یمن شاهد هستیم».
در این میان زیدآبادی، از مهرههای حاشیه رژیم در دعوای باندی به نفرت مردم عراق از دخالتهای رژیم در کشورشان اذعان کرده و از جمله نوشت: «طبعاً میتوان با نسبت دادن تظاهرات به توطئه آمریکا و عربستان و امارات برای کاهش یا قطع نفوذ ایران در عراق، معما را حلشده تلقی کرد، اما این بهنحوی پاک کردن صورت مسأله است. گیریم که دستهای پنهانی در کار هدایت تظاهرات باشند، اما چه زمینههایی سبب شده است که عراقیهای شیعه دستهای پنهان را نبینند و اگر هم ببینند، از بازیکردن در زمین آنها هراس نداشته باشند»؟
این کارشناس حکومتی در ادامه افزوده است: «به نظرم سرشت رابطهای که ایران با عراق حتی در حوزه رسمی برقرار کرده، تا اندازهای زمینهساز این مسائل شده است. در واقع نگاه ایران به عراق تکبعدی است و صرفاً از زاویه اشتراک مذهبی مردم دو کشور نگریسته میشود. اشتراکات مذهبی طبعاً میتواند بهعنوان عاملی مهم در همبستگی بین دو کشور تعریف شود، اما اگر بهصورتی اغراقآمیز و خارج از عرف جهانی مورد تأکید قرار گیرد، میتواند تحتالشعاع احساسات ملی قرار بگیرد».