نفرت اوجیابنده که مردم در اعتراضات و تجمعات روزمره نسبت به حاکمیت آخوندی ابراز میدارند باعث وحشت سردمداران و مهرههای حکومتی شده است.
آنها با عناوینی چون بیاعتمادی، ناامیدی، نارضایتی، شکاف مردم با حاکمیت و... هراسشان را از خروش مردم نسبت به آن و سرنگونی آن ابراز میدارند.
مهر باطل مردم بر پیشانی اصلاحطلبان
در زمینه خشم مردم و نارضایتی آنها محمد شریعتمداری، وزیر کار کابینه آخوند حسن روحانی، اعتراف میکند: «آمایش اجتماعی نشان میدهد که رضایت عمومی مردم پایین» است.
او با بیان اینکه «مردم به اصلاح امور امید ندارند»، مهر باطلی هم به پیشانی اصلاحطلبان قلابی و دولت آخوند حسن روحانی میزند.(سایت مشرق ۲۴اسفند ۹۷) و اقرار میکند که مردم تمامیت رژیم را نفی میکنند و خواهان تغییر و سرنگونی آن هستند.
نفرت مردم نسبت به نهادهای آخوندی
آخوند غلامرضا مصباحی مقدم، عضو مجمع تشخیص مصلت نظام، به بیان دیگری به تنفر مردم از حاکمیت اعتراف کرد: «مردم مجموعه مهمی مثل مجمع تشخیص مصلحت هم اعتماد ندارند».
مصباحی مقدم با کینه آخوندی نسبت به مردم گفت: «چطور بسیاری از مردم به خودشان اجازه میدهند که به نمایندگان مجلس و اعضای شورای نگهبان یا مجمع تشخیص مصلحت تکلیف کنند که این کار را بکنید یا نکنید؟».(خبرگزاری ایلنا ۲۵اسفند ۹۷)
تنها محمد شریعتمداری و آخوند مصباحی مقدم نیستند که نگران بروز خشم و نفرت و... هستند، بلکه نمایندگان مجلس و عناصر دیگری از دیگر نهادهای حکومتی با بیانهای متفاوتی به این امر اعتراف میکنند.
شکاف مردم با حاکمیت
روزنامه جهان صنعت وابسته به باند روحانی ضمن اشاره به مشکلات و بحرانهایی که گریبانگیر مردم شده است و با اذعان به اینکه هیچ مدل و سیاستی قادر به درمان معضلات اقتصادی و معیشتی نیست و دولتمردان در حال حاضر تنها به گفتاردرمانی مشغولند، اعتراف میکند: «شکاف اعتماد بین مردم، دولت و حاکمیت در حال عمیقتر شدن است».(جهان صنعت ۲۶اسفند ۹۷)
هاشم زایی، یکی از اعضای مجلس آخوندی از باند موسوم به امید نیز اذعان میکند که مردم به نظام «امید ندارند» تا جایی که «در نطقهای میاندستور جلسه علنی مجلس شورای اسلامی تا خطبههای نماز جمعه و سایر تریبونها رنگی از امید دیده نمیشود» تا «اعتماد و امید مردم به نظام برگردد».
این نماینده مجلس ارتجاع مدعی است که اگر «مسئولان از حرف زدن فاصله بگیرند» میتوانند «اعتماد و امید را به جامعه بازگردانند».(خبرگزاری ایسنا ۱۱آذر ۹۷)
از نظر اسحاق جهانگیری وضعیت آنچنان نگرانکننده است که ممکن است باعث بروز «اتفاقات ناگوار» شود.
خواست اصلی مردم
مفهوم واقعی واژههایی نظیر بیاعتمادی مردم، ناامیدی مردم و... رویارویی مردم با حاکمیت، نفی و سرنگونی آن است، خصوصاً که مردم در قیامهای دیماه ۹۶ و مرداد ۹۷ در شعارهایشان با واضحترین بیان و شعار فریاد کشیدند که خواسته اصلی آنها سرنگونی است.
شعارهایی نظیر مرگ بر جمهوری اسلامی، مرگ بر خامنهای، آخوندها حیا کنید مملکت را رها کنید... بارزترین شعارهایی هستند که بیانگر خشم انباشته شده مردم است.
خواستها و شعارهایی که سراسری بود و در شهرهای بپاخواسته مردم یکدل و یکصدا آن را را فریاد میکردند.
خروش مردم بر بستری از نارضایتی
خروش مردم بر بستری از نارضایتی نسبت به سرکوب، ستم و چپاول رژیمی است که هست و نیست مردم را برباد داده است تا جایی که اکثریت مردم دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند.
از طرف دیگر رژیم نیز در سرکوب مطلق مردم از ترس انفجار خشم مردم دستبستگی بسیار بیشتری دارد و مردم مثل گذشته آن را تحمل نمیکنند و خواهان سرنگونی رژیم هستند.
این وضعیت حاصل ۴۰سال سرکوب و غارت حاکمیتی است که اکنون در تمامی زمینهها به بنبست رسیده و هر روز دچار یک بحران بزرگ و لاعلاج میشود.
آتش زیر خاکستر بحرانهای اجتماعی
در زمینه بحرانهای لاعلاج گریبانگیر حکومت آخوندی و هراس از انفجار کینه مردم یک کارشناس وابسته به باند روحانی به نام سعید معیدفر میگوید: «بر اساس تحقیقات جامعهشناختی از ۱۰۰چالش آینده ایران ۵۲چالش اجتماعی است. این مسأله بهخوبی نشان میدهد که آتش زیر خاکستر بحرانهای اجتماعی دیر یا زود سر بازمیکند و دیگر رویکردهای جامعه را نیز تحتالشعاع قرار میدهد».(روز نامه آرمان ۱۷بهمن ۹۷)
طبیعی است رژیم در واپسین مرحله عمر ننگینش و در بحرانهای همهجانبه گریبانگیرش به جد نگران این باشد که در سال ۹۸ مردم کار دست حکومتش بدهند.