نفرت مردم از حاکمیت آخوندی و خواست آنها برای سرنگونی آن، رسانهها و مهرههای باند روحانی را نگران آینده برخورد مردم با نظام جنایتکار آخوندی کرده است.
آنها با بیانهای مختلف به این واقعیت اذعان میکنند که مردم به بالاترین درجه خشم و کینه نسبت به نظام رسیدهاند، اما از آنجایی که نه میتوانند و نه میخواهند به صراحت به این امر اعتراف کنند، از خشم عمومی مردم بهعنوان بیاعتمادی آنها نام میبرند.
روزنامه جهان صنعت ضمن اشاره به فقر گسترده در میان مردم و تاثیر کرونا و افزایش نارضایتی آنها، نگران است که این نارضایتی «دست از کشورداران برنخواهد داشت» و در آینده نیز ادامه خواهد داشت.
نتیجهگیری نویسنده جهان صنعت از نارضایتی و بیاعتمادی عمومی مردم این است که «نارضایتی اجتماعی راه به نارضایتی سیاسی میبرد که خطرناکتر از نارضایتی اجتماعی است».(جهان صنعت ۲۴اسفند ۹۸)
روزنامه همدلی نیز به این واقعیت اعتراف کرده که نارضایتی اجتماعی مردم از رژیم «نمادها و نمودهای خود را در عرصه سیاسی بروز و ظهور» داده که در نتیجه آن رژیم «با شکافها و گسستهای درونی بسیاری روبهروست» و «فرصت طلایی» از دست رفته است. (همدلی ۲۴اسفند ۹۸)
روزنامه آرمان ازقول وزیر کشاورزی در سالهای اول حاکمیت آخوندی مینویسد: «امروز در کشور جو بیاعتمادی وجود دارد و این درست برعکس جوی است که در اوایل انقلاب وجود داشت و این موضوع زنگ خطری برای مسئولان است که این معضل و واقعیت غیرمعمول را حل کنند».(آرمان ۲۴اسفند ۹۸)
محمدعلی وکیلی، یکی از اعضای مجلس ارتجاع، از باند روحانی با صراحت بیشتری به خشم مردم از حکومت آخوندی اشاره میکند و در زمینه کارنامه ننگین آن نیز مینویسد: «اگر نظم اجتماعی را از ریل عدالت خارج کردیم، شورش اجتماعی رخ خواهد داد. اگر حق و تکلیف را از نهج عدل خارج کردیم، کائنات شورش خواهد کرد و روزگار بر ما سخت خواهد گرفت... ما بیش از سقفِ ظرفیتِ کائنات، مرتکب ظلم شدهایم. هیچ چیز مانند ظلم، خشم هستی را برنمیانگیزد».(روزنامه انتخاب ۲۴اسفند ۹۸)
رویگردانی مردم از حاکمیت آخوندی آنچنان محرز است که روزنامه اعتماد یکی دیگر از رسانههای باند روحانی اذعان میکند که از همان ابتدای انقلاب ضدسلطنتی رژیم گرفتار آن شده است: «اعتماد عمومی در جامعه ما از همان ماههای اول انقلاب به تدریج ضعیف شده است. توجه داشته باشید که اعتماد محصول یک فرآیند است. آنی بهوجود نیامده و آنی هم از بین نمیرود. بسیاری از قول و قرارها گفته و شنیده شده اما عمل نشده است. همه اینها موجب آسیب زدن به اعتماد عمودی در جامعه است».(روزنامه جهان صنعت ۲۴اسفند ۹۸)
واقعیت این است که خمینی بهعنوان بنیانگذار این حکومت جهل و جنایت اولین کسی بود که به اعتماد مردم خیانت نمود.
آن دجال تا زمانی که بر اریکه قدرت ننشسته بود و در پاریس همواره از مردم و حکومت مردم سخن میگفت، اما وقتی به قدرت رسید به تمامی قول و قرارهایش به مردم خیانت کرد، کارکرد چندین دهه گذشته ورثه سیاسی او هم استمرار این خیانت به مردم است.
رویگردانی و خشم مردم نسبت به رژیم نتیجه ظلم و جنایتی است که در این ۴۱سال در حق مردم کرده و اکنون در حال درو کردن نتیجه آن است.
حاکمیتی که هرگز با مردم صادق نبوده و همواره به آرمان و آرزوهای آنها خیانت کرده است.