حاکمیت ننگین ولایتفقیه در کارنامه ۴۰ساله خود علاوه بر قتلعام و کشتار میلیونها نیروی انسانی، لکه سیاهی نیز در نابودی قوا و نیروهای طبیعی دارد. این قتلعام طبیعت، این روزها از رودها و دریاها و جنگلها گذشته و دامنه و تبعاًتش باعث شده است حشراتی مانند ملخ و سیرسیرک و عقرب هم تبدیل به بلایی خانمانسوز برای مردم محروم ایران شوند.
این در حالی است که از ماهها قبل سازمان خاروبار جهانی «فائو» هشدار داده بود و سایت حکومتی افکار نیوز در ۲۸فروردین ۹۸نوشت:«فائو نسبت به کشورها درباره ملخ صحرایی که اکنون مهمان ۶استان جنوبی کشور ما هستند، هشدار داد، ملخهای صحرایی آفت بزرگی برای کشاورزی است و میتواند امنیت غذایی کشورها را به خطر بیندازد...»
به این ترتیب میبینیم که هجوم ملخها ماههاست که۶استان کشور را درگیر خود کرده است. روز ۱۵خرداد ۹۸رئیس سازمان جهاد کشاورزی رژیم در استان فارس از احتمال ورود بین ۱۰تا ۲۰توده ملخ صحرایی به کشور خبر داد و یادآور شد که جمعیت هر توده ملخ حدود ۵۰میلیون برآورد میشود.
۳روز بعد در ۱۹خرداد ۹۸معاون بهبود تولیدات گیاهی استان بوشهر اعتراف کرد: «ملخ ها به ۶۰۰هکتار از باغ ها و کشتزارهای این استان بین ۱۵تا ۲۰درصد خسارت وارد کردند».
در شبکههای اجتماعی، فیلمی در همین روز از روستای ریگ آباد شهرستان قلعه گنج پخش شد که نشان میداد این روستا مورد هجوم گسترده ملخها قرار گرفته است.
در مجموع، افتضاح این بحران بهحدی رسید که موضوع به مجلس ارتجاع هم کشیده شد و کرم پور عضو این مجلس روز ۲۰خرداد با تهاجم به آخوند روحانی گفت: «آقای رئیسجمهور! هجوم ملخ ها به استان فارس و شهرستانهای فراشوند و قیر و کارزین و فیروزاباد تبدیل به سونامی ملخ شده و زندگی مردم و کشاورزان و باغداران را تهدید به نابودی مینماید».
پیشتر هم اخباری از هجوم سیرسیرکهای مشکی رنگ به اهواز شنیده شد که بهقول کارشناسان از تبعاًت سیل و تاثیرات منفی آن بر محیطزیست است. نکته مهم تاثیر دومینویی این امر بر وضعیت کشاورزی و تشدید بحرانهاست چرا که این حشرات همهچیزخوار هستند و به عبارتی قادر هستند تا از هر ماده دارای مواد آلی تغذیه کنند و توانایی زندگی در زیستگاههای مختلف را دارند و جوانه محصولات کشاورزی را هدف قرار میدهند و قطعاً که در آینده نزدیک باید شاهد بحرانهای بیشتر اقتصادی در زمینه کشاورزی هم باشیم.
در این بین افزایش موارد عقرب گزیدگی هم میتواند هشداری برای تغییر اکو سیستم و بر هم خوردن همزیستی گونههای مختلف گیاهی و جانوری در کشور باشد. روز ۱۸خرداد ۹۸منابع مطلع محلی خبر از مرگ کودک شش ساله در روستای «دسک» دادند و علت آن را عقرب گزیدگی و نبود آمپول ضد عقرب در مراکز بهداشتی بنت و بیمارستان نیکشهر ذکر کردند که این نیز نمونه دیگری از نابسامانی در کشوری ثروتمند است که چطور نیش یک حشره باعث مرگومیر میشود.
بدیهی است هر کدام از این موارد بالا ممکن است در هر کشور مترقی و متمدنی هم اتفاق بیفتد ولی بهدلیل اینکه پیشاپیش در مدیریت بحران کشوری آمادگیها و آمادهسازیهای لازم را کسب کردهاند به سرعت میتوانند بحران را مدیریت کنند و ظرف مدتی کوتاه و برنامهریزی شده شرایط را کنترل کرده و بهبود بخشند. کما اینکه امواج ملخ از خیلی کشورهای جنوبی خلیج هم عبور میکنند اما هرگز ماندگار و نهادینه نمیشود و موجب گسترش فاجعه به سایر زمینههای اجتماعی و اقتصادی نمیگردد ولی در کشور آخوندزده ما هر کدام از این بحرانها تولیدکننده فجایع و حوادث بعدی است. ابتدا سیلی میآید و ماهها زندگی مردم را تحتالشعاع قرار میدهد و میلیونها نفر را در دهها استان آواره میکند. سپس بهدلیل بیعملی سران و بیتفاوتی مسئولان رژیم، کماکان آلودگی و گلولای سیل در شهرها باقی مانده و ساماندهی صورت نمیگیرد. در نتیجه تبعاًت بعدی سیل مانند گسترش آلودگی و بیماریها و هجوم حشرات شروع و اقتصاد و زندگی و کشاورزی نابود میشود و به این ترتیب بحران روی بحران سوار میشود
البته بعد از چند ماه بر همگان روشن شده که منشأ اصلی سیل در کشور دستکاری تجاوزگرانه ارگانهای سرکوبگر و مشخصاً سپاه پاسداران ضدمردمی در طبیعت و سدسازیهای بیرویه برای پروژهای مختلف کشاورزی و صنعتی است که در تیول خودشان است.
تجربه همه بحرانها از جمله زلزله هم همین بوده که از بازسازی و بهبود اوضاع خبری نیست. با وجود گذشت بیش از یکسال از زلزله کرمانشاه هنوز اهالی شهرهای مصیبزده در چادر و کانکس هستند بهطوریکه احمد صفری نماینده مجلس ارتجاع از کرمانشاه روز ۱۸خرداد ۹۷در گفتگو با خبرگزاری فارس (متعلق به سپاه) ، اعتراف کرد: «هنوز نه هزینهای برای جبران خسارات کشاورزان پرداخت شده و نه کار بازسازی واحدهای مسکونی شروع شده است». از سیل هم که چندماه گذشت و خود رسانههای رژیم از «بلاتکلیفی مردم سیلزده» و «وعدههای عملنشده» سخن میگویند.
سونامی ملخ هم که شروع شده و به چندین استان گسترش یافته است و چشماندازی برای حل آن دیده نمیشود. البته سایر فجایع اقتصادی اجتماعی هم از این قاعده مستثنی نبوده و گرانی و بدبختی و فقر و فحشا روزبهروز در حال گسترش است.
بیتردید تنها راهحل اساسی و ریشهای، جایگزینی این دستگاه جهنمی و غارتگر با یک حکومت مردمی و دموکراتیک است. بیتردید این راهحل در سونامی خشم ملت ایران برای جارو کردن نظام ولایتفقیه و بازوی اجرایی آن یعنی سپاه تجسم یافته و طنین آن در همه ایران شنیده خواهد شد.