اینروزها با بالاگرفتن بحرانهای داخلی رژیم از جمله بحران بیراهحلی ناشی از تحریمها، جنگ و دعوا در حوزه، موج برملا شدن فساد و اختلاسهای نجومی کارگزاران حکومتی و نیز آغاز مانور پوشالی «گام سوم کاهش تعهدات برجامی» شاهد تشدید تضاد باندهای رژیم حول موضوعی به اسم «دوقطبی شدن» هستیم.
این بحران جدید با صحبتهای پناهیان در نمایش جمعه رژیم علیه باند روحانی گرگرفت. او با دیکتاتور خواندن جناح مقابل گفت: «دوقطبیسازی موجب دیکتاتوری روانی میشود خدا لعنت کند کسانی را که به این دوقطبیسازیها دامن میزنند... خدایا اونهایی که انتقادهای کارشناسی را تبدیل میکنند به دعواهای جناحی و جناحبندیهای دروغین بر ملت و فضای سیاسی جامعه تحمیل میکنند اگر قابل هدایت نیستند ریشهکن بگردان».(رادیو تهران ۲۲شهریور ۹۸)
در همان نمایش جمعه آخوند ابوترابی افزود: «جامعه دوقطبی نمیتواند اقتدار خلق کند. باید همه در کنار هم بایستیم».(همان منبع)
پاسدار جلالی، رئیس سازمان پدافند غیرعامل رژیم نیز گفت: «به همه اصحاب رسانه توصیه دارم در دام دوقطبی دروغین رسانههای معاند اسیر نشوند».(خبر آنلاین ۲۱شهریور ۹۸)
روزنامه رسالت رژیم روز ۱۳شهریور ۹۸ با خیانت دانستن فضای دوقطبی نوشت: «ایجاد دوقطبی در کشور و راهانداختن مناظره مذاکره و عدممذاکره صرفاً بهدلیل برداشت امتیازات سیاسی از آن حتی میتواند خیانت به کشور قلمداد شود».
پیشتر آخوند علمالهدی نیز با وحشت گفته بود: «جریانهای منفعتطلب در تلاش برای دوقطبی کردن جامعه هستند».(خبرگزاری حکومتی مهر ۱۸مرداد ۹۸)
وحشت از «دوقطبی شدن» در باند موسوم به اصلاحات
از آنطرف در باند موسوم به اصلاحگرا هم پرهیز از «دوقطبی» کردن بهگوش میرسد. آنها فردای صحبتهای پناهیان به او پاسخ دادند: «سخنرانی علیه دوقطبی کردن جامعه آن هم از سوی علیرضا پناهیان عجیب است. بسیاری او را یکی از نمادهای دوقطبیسازی در جامعه ایران میدانند. سخنان او بهمثابه مردی است که شبها خود آشغال را جلوی در خانه میگذارد و بعد بر روی تابلویی بزرگ مینویسد لعنت به پدر و مادر کسی که در این جا آشغال بریزد».(عصر ایران ۲۳شهریور ۹۸)
خبرگزاری حکومتی ایرنا با زیر ضرب بودن صدا و سیمای ولیفقیه نوشت: «درست در شرایطی که با تصمیم راهبردی نظام، گام سوم کاهش تعهدات برجامی برای الزام طرف مقابل به بازگشت به برجام برداشته شده، رسانه «ملی» به جای تقویت فضای وحدت، باز هم در حال پیادهسازی سناریو دوقطبیسازی است».(۱۶شهریور ۹۸)
حقیقت «دوقطبی شدن»
مردم ایران طی ۴دهه حاکمیت آخوندی، به تعداد غروب و طلوع آفتاب دریافتهاند که جنگ گرگها و سگدعواهای جناحهای مختلف رژیم هیچ ربطی به ملت و منافع مردم ندارد. تنها اختلافشان در شیوههای سرکوب و اختناق و چپاول سرمایههای ملی است. از همین رو هشدارهای مقامات رژیم و دعوت به احتراز از «دوقطبی شدن» که این روزها بهطور گستردهای در رسانهها منعکس میشود، چیزی جز هراس و وحشت از قیام و خروش مردم بهجان آمده را نمیرساند. نگرانی از رویارویی در قطب واقعی یعنی مردم و حاکمیت است. همین وحشت را روزنامهٔ جمهوری اسلامی ۹تیر ۹۸ بهزبان حکومتی بیان کرده و نوشته است: «دوقطبی بودن و آثار شوم آن در شهرستانها بسیار بیشتر از تهران نمایان میشود، در محیطهای کوچک، اختلافنظرها جلوه بیشتری دارند و بسیار سریعتر آثار مخرب خود را نشان میدهند. این وضعیت، باعث خوشحالی مخالفان انقلاب و نظام و جسورتر شدن آنها نسبت به اصول، آرمانها و ارزشها میشود».
ولی واقعیت این است که جامعه ما نه امروز و دیروز که ۴۰سال است بین «حاکمیت استبدادی ولایت فقیه» و «مردم ایران» دوقطبی است و یک جنگ و تضاد آشتیناپذیر در این مدت جریان دارد. حالا هر موقع خیزشهای اجتماعی و اعتراضات مردمی افزایش مییابد سردمداران رژیم از هر دو باند، در سگدعوا و برخورد منافع، دیگری را متهم میکنند که عامل این خیزشها هستند و از آن باند میخواهند که بهنفع خواستههای این باند کوتاه بیایند تا به یک وحدت نسبی در سرکوب موقت این اعتراضات و گذراندن موج برسند. یعنی هشدارهای مستمر اخیر حول «دوقطبی شدن» یکی از نشانههای وحشت و ناتوانی نظام در برابر افزایش مجدد شعله قیام مردم است.
کارگزاران رژیم میدانند در شرایطی که رژیمشان از یکسو در چمبره تنگناهای داخلی و بینالمللی و از سوی دیگر در معرض اعتراضات گسترده و روزافزون اجتماعی قرار گرفته، لاجرم هر جرقهای مردم را به کف خیابانها خواهد کشاند. قیام دی ۹۶ نمونه گویایی است که نشان داد چگونه اعتراضات تودهای که با شعار «مرگ بر گرانی» آغاز شده بود، ظرف ۲۴ساعت به «مرگ بر خامنهای» منجر شد.
اما آنچه که بیش از هر چیز سردمداران تبهکار رژیم را به وحشت میاندازد، این است که از قضا در خلال همین قیامها بود که استقبال عمومی از کانونهای شورشی در داخل کشور به نقطه کمال و اوج خود رسید. این همان کابوسی است که آخوندهای جنایتکار هیچوقت از آن خلاصی نداشتهاند و جابهجا نسبت به آن هشدار میدهند که مبادا با دوقطبی کردن موضوعات اجتماعی زمینه حضور مردم در خیابانها فراهم گردد چرا که «فضای دوقطبی، قتلگاه مصالح کشور [بخوانید نظام] است».(فارس ۳اردیبهشت ۹۸)
بیتردید زمان تحقق این کابوس فرارسیده و دیر نیست که خلق قهرمان ایران در پیوند با مقاومت و با کانونهای شورشی قهرمان بهپاخاسته همه باندها و جناحهای رژیم را با هم جارو و روانه زبالهدان نموده و به عمر ننگین حکومت آخوندی خاتمه دهند.