این روزها صفحات روزنامههای حکومتی و سایتها و حتی رادیو-تلویزیون حکومتی آکنده از اخبار مربوط به مبارزه با فساد اقتصادی و دستگیری و بازداشت رانتخواران و تک و توکی فرزندان وزرا است.
اگر دقت کرده باشید متقابلاً حتی کمترین خبری از سران اصلی فساد و سلاطین واقعی چپاول و غارت در میان نیست.
آنچه که دستگاه تبلیغاتی آخوندها افشا کرده و سیستم قضایی آنها به سرکردگی رئیسی جلاد ۶۷ با بوق و کرنا دستگیریهایش را اعلام میکند، تا چه حد اصالت دارد؟ چقدر نمایشی است؟ چگونه میتوان به پشتپرده این بازی پیبرد؟
آنهم در نظامی که کشمکشهای باندهایش به هر علتی و از هر نقطهای که شروع شود بلافاصله به روشدن غارت و چپاول تحت عنوان «فساد» ختم میشود. حتی آنجا که دعوا بر سر بهاصطلاح «منافع ملی» و مذاکره کردن و نکردن با آمریکا بالامیگیرد، ریشهٔ این دعوا با عناوینی که دو طرف نثار هم میکنند، مانند «کاسبان تحریم» از یکطرف و «کاسبان مذاکره» از طرف دیگر رومیآید. امری که البته با ماهیت سردمداران رژیم و باندهای پیرامون آنها، کاملاً همخوانی دارد و هر روز بیشازپیش روشن میشود که ساختار این حاکمیت اساساً متشکل از مشتی باندهای غارتگر است و دعواهای سیاسی باندها نیز انعکاس دعوای آنها بر سر سهم بیشتر از قدرت و غارت است.
نگاهی به چند نمونه افشاگری باندی
بهعنوان نمونه سایت حکومتی الف وابسته به احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، سیاستهای دولتها را عامل فساد و همچنین «فقرزا» خواند و از جمله نوشت: «سیاستهای اقتصادی قبل از انقلاب را در این ۴۰سال ادامه دادیم که روحشان فقرزا یعنی تولید فقر است نه فقرزدا».
این سایت حکومتی «سیاست و برنامه دولتها» را عامل گسترش فقر خواند و نوشت «بخش قابلتوجهی از مردم با مشکلات اقتصادی سروکار دارند در مقابل فساد و شبکههای مافیای فساد، سفتهبازی رشد کرده».
سایت حکومتی الف بهنقل از میثم موسایی، یک کارشناس حکومتی، میافزاید: «با توجه به فساد گسترده، عدهای دارای درآمدهای بادآورده میشوند و طبقات نوکیسه شکل میگیرد و این حس را به مردم میدهد که برخورداری از رفاه و درآمد بیشتر ارتباطی با کار و تلاش بیشتر ندارد و باید به مافیای فساد نزدیک شد و از مناسبات ناسالم استفاده کرد، همین وضعیتی که اکنون در جامعه ما وجود دارد». این کارشناس حکومتی در ادامه گفته است: «مناسبات اقتصادی به فساد آلوده و تمام تلاشهای مبارزه با فساد توسط دوقلوی قدرت و ثروت در جامعه خنثی میشود».
البته اعتراف به فساد و چپاول در حیطهٔ زیردست دولت در روزنامههای شرکای روحانی هم که از وی سرخورده شدهاند دیده میشود، وضعیتی که باعث شده کار به افشاگریهای «درون باندی» نیز کشیده شود.
بهعنوان نمونه روزنامهٔ حکومتی جهان صنعت روز ۱۷شهریور در این مورد نوشت: «در توضیح چگونگی رشد لجامگسیخته تورم کالاهای وارداتی و صادراتی میتوان انگشت اتهام را بهسمت نظام توزیع هدایت کرد. بر این اساس بهجای آن که نظام توزیع به کنترل قیمتها در اقتصاد منجر شود، به محلی برای سوءاستفاده عدهای از افراد تبدیل شده است. چنین موضوعی بهجای آنکه ریشه فسادها و رانتخواری را بخشکاند، زمینه مناسبی برای ثروتاندوزی گروههای خاص شده است».
از سوی دیگر روز ۱۶شهریور آخوند پناهیان، یک مهرهٔ باند خامنهای، دست روی فساد در مجلس ارتجاع گذاشت و گفت: «هر چی نماینده انتخاب میکنی اکثریت رأی میدن به اینکه رأی نمایندهها شفاف نباید باشه. چه خبرتونه... بگو چه غلطی دارید میکنید. چی رو از ملت دارید پنهان میکنید»؟
همین یک اشاره کوتاه به فساد اعضای مجلس آخوندی کافی بود، تا آنها هم به گوشهای از فساد این روضهخوان بیت خامنهای اشاره کنند.
«فلاحتپیشه، رئیس قبلی کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع، در توئیتر خود آخوند پناهیان را «منبرنشین پاکتی» لقب داد و نوشت: «باید بهحال و روز مجلس گریست که برخی منبرنشینهای پاکتی اینگونه بیادبانه به آن توهین میکنند. کاش خودشان جهت روشنگری ملت شفاف بگویند برای پراکندن این عربدههای غیراخلاقی، پاکت چند میلیونی دریافت میکنند»؟
توئیت فلاحتپیشه، رئیس قبلی کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع
بهدنبال این داستان، پرونده فساد قالیباف، شهردار سابق تهران و مهرهٔ دیگر باند خامنهای، در کشمکشهای باندی مجدداً روی میز آمد. سایت حکومتی انتخاب با اشاره به اظهارات قبلی برخی از اعضای مجلس ارتجاع گوشههایی از این فساد را مجدداً مطرح کرده و نوشته است: «علیاکبری، گفته بود «رقم آنچه تخلفهای گزارششده به ما نشان میدهد، سرجمع املاک نجومی ٢٠برابر حقوقهای نجومی است. همانطور که بر سر حقوقهای نجومی شفافسازی شد و پول بیتالمال به خزانه بازگشت، بهتر است در مورد املاک نجومی نیز چنین شود».
این سایت حکومتی با اشاره به اقدام مجلس آخوندی مبنی بر رد تحقیق و تفحص از شهرداری تهران برای دزدیهای قالیباف نوشت: «این پرونده پس از کش و قوسهای فراوان سرانجام از دستورکار مجلس خارج شد».
سایت مزبور سپس علت خارج شدن از دستور تفحص را به نقل از رحمتالله حافظی عضو اصولگرای سابق شورای قلابی شهر تهران چنین نقل کرده و مینویسد: «وقتی برادر عضو کمیسیون عمران مجلس ۱۰میلیارد تومان تراکم از شهرداری میگیرد انتظار بیشتری نباید داشته باشیم. وی افزوده: این رد تحقیق و تفحص نشان میدهد که لابیهای شهرداری در این مدت برای رد این تحقیق و تفحص اثرگذار و موفق بوده است».
رو کردن گوشههایی از پرونده بستهشده پاسدار قالیباف، جزیی از جنگ قدرت برای کسب کرسیهای مجلس ارتجاع است. و در ادامه همین جنگ است که قضاییه آخوندی اعلام میکند
شبنم نعمتزاده دختر محمدرضا نعمتزاده وزیر سابق صنعت معدن و تجارت در دولت روحانی را با «اتهاماتی در بارهٔ انحصار دارو و تحصیل مال از طریق نامشروع» بازداشت کرده است.
این بازداشت در حالی است که از زمان نمایش انتخابات قالیباف با رو کردن دزدیهای دخترمحمدرضا نعمتزاده، جهانگیری را به واکنش واداشته بود. اما اکنون که در آستانهٔ نمایش جدید انتخابات هستند مهره زنی باندی از طریق رو کردن دزدیها شروع شده است. و برای همین است که مردم نمایش مبارزه با فساد در نظام آخوندی را هرگز جدی نمیگیرند چون روشن است که چاقو دستهٔ خودش را نمیبرد و این بازی مبارزه با فساد با رابینهود جعلی و بدنامی مانند رئیسی خونآشام که سرتا پای عبایش آغشته به خون زندانیان اسیر ۶۷است، هیچکس را نمیفریبد. قاضیالقضات جلادی که سال ۶۷با فتوای خمینی خونخوار و احکام هیات مرگ بیش از ۳۳هزار زندانی مجاهد و مبارز را ناجوانمردانه بهقتل رساندند.
علت برپایی نمایش مبارزه با فساد؟
گرچه پیشتر و در همین مقالات به این پرسش پاسخ داده شده اما شاید لازم باشد که باز هم در این مورد یادآوری شود که خامنهای و خانهشاگرد جنایتکارش رئیسی این بازی را به علل مختلفی راه انداختهاند از جمله اینکه:
- اولا دیکتاتور در مقابل خشم عمومی مردم نسبت به دستگاه سراپا فاسد نظامش به سختی احساس خطر میکند و چاره را در قربانی کردن چند مهره دست دوم به پایین یافته و اکنون درگیر این بازی است.
- ثانیا در این بازی تلاش میکند که باند رقیبش را تا حد ممکن مضروب و کماثر کند تا در مراحل بعدی برایش «شاخ» نشوند.
- ثالثا میخواهد به مصداق «چندجایه خوری» آخوندی، هم از آخور بخورد و هم از توبره و با این بازی یک جایی هم برای سفیدسازی گماشته زبون و بدنامش رئیسی باز کند تا مقدمات بیرون آوردن وی از خمرنگرزی رهبرتراشی را آماده کرده باشد.
- در عینحال این بازی این خاصیت را هم برای خامنهای دارد که برای ناظران آماتور خارجی، تکچرخ زده و با این ویراژهای نمایشی «شکلک» عدالت و دموکراسی در فاشیستیترین نظام سیاسی موجود در جهان را درآورد!
چرا نمایشی است؟
اما اینکه چرا این بازداشتها و بگیر و ببندها نمایشی است؟ کشف نمایشی بودنش نباید کار سختی باشد چرا که این بازی عدالتپناهی و مبارزه روحوضی با فساد یک مرز سرخ دارد: حریم سپاه پاسداران و حریم بیت خامنهای و باند مشهدیهای آستان قدس!
کمتر کسی است که نداند اساس سرمایههای ملی این کشور اکنون دیرزمانی است که در ۴مجموعه اقتصادی غولآسا متمرکز شده که سه تای آن در دست خامنهای و پاسداران و رفقای مشهدیاش است و یکی هم در دست دولت! (هلدینگ شستا، سازمان تأمین خدمات اجتماعی که دولت با برخی ارگانهای سهگانه فوق در آن شریک است).
آنچه که تاکنون ذیل اسامیای مانند ۱۴امپراطوری اقتصادی یا ۵۰غول اقتصادی ایران و اسامی و عبارتهای دیگری از همین قبیل معرفی میشوند همگی قابل خلاصه کردن در همین ۴مجموعه هستند.
اگر دقت کرده باشید آنچه که در حوزه افشاگری و مبارزه با فساد تاکنون اتفاق افتاده اساساً در محدوده مجموعه چهارم است که نقطه مشترک دو باند و محل کشمکشهای باندی آنها است و به ندرت موردی اتفاق افتاده که موردی از فساد مرگبار پاسداران و بیت یا آستان قدس رو شود.
تنها مواردی که در این مورد مردم به یاد دارند، محدود میشود به فضاحت نفتخواری سرکرده پیشین نیروی انتظامی پاسدار احمدی مقدم و اخیراً هم قالیباف که ظاهراً قابل کنترل نبوده و تبهکاریهایش بیش از آنی است که بتوان آنها را لاپوشانی کرد و در واقع از دست رژیم در رفت!
مواردی که خامنهای مرز سرخ افشای فساد پاسدارانش را حفظ کرد
در اینجا میتوان به چند پرونده مشابه دیگر نیز اشاره کرد که نشان میدهند این بازی مبارزه با فساد تا چه حد میانتهی و فریبکارانه است:
- بهعنوان مثال میتوان به ۶۳حساب مسروقه آملی لاریجانی اشاره کرد که بهمحض درگیر شدن با شیخ محمد یزدی بلافاصله خامنهای قضیه را جمعوجور کرد.
- همانطور که در مورد فساد مالی آخوندها و افشاگریهای عباس پالیزدار بلافاصله مسأله را با اسامی تمامی آخوندهای ریز و درشتش بایگانی کردند.
- همانطور که در مورد پاسدار حسین هدایتی و پاسدار پرویز کاظمی و اختلاسهای بانکی او پرونده ماجرا سریعاً بسته شد.
- خامنهای در مورد سرقت پاسداران از نظام بانکی کشور یک بار در سال ۹۰شخصاً وارد صحنه شد و گفت: «رسانهها نباید این قضیه را کش دهند، ادامه هیاهو و جنجال بر سر این پرونده صلاح نیست!»(تلویزیون رژیم ۲۷مهر ۹۰).
- خامنهای در مورد سرقت طلا و دلار میلیاردی مجتبی (پسرش) به ترکیه و افتادن تمامی آن سرمایه میلیاردی به دست دولت ترکیه و برباد رفتنش اجازه انتشار هیچ خبری را نداد در حالیکه رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه مدتی بعد در جریان انتخابات ریاستجمهوری آن کشور تمام آن داستان را اعلام کرد.
- در همین ماجرای افشاگریهای اخیر نیز به مجرد اینکه در جریان جنگ و دعوای باندهای رژیم، صدرالاشرافی به ثروتهای نجومی پاسدار شمخانی اشاره کرد ناگهان تمامی دم و دستگاهش را به هم زدند تا جاییکه خامنهای و پاسدارانش نشان دادند در مورد عبور از چنین مرز سرخهایی به اندازه سرسوزنی شکیبایی نداشته و عنداللزوم عضو مجلس خبرگان خودش را هم حاضر است «تیغی» کند!
به این علل است که هیچکس باور نمیکند که در این نظام چیزی به اسم مبارزه با فساد واقعیت داشته باشد، به این علت روشن که همگان از میزان درآمدهای نجومی سپاه پاسداران خبر دارند. پاسدار عباداللهی دو سال پیش گفت درآمد سالانه فقط یک پالایشگاه سپاه ۲۱میلیارد دلار است! در حالیکه هیچکس از حقوق پاسداران خبر ندارد همانطور که ذرهیی شفافیت در مورد وضعیت مالی کاست حاکم بر کشور وجود ندارد.
به همین علل اگر مردم به این بازی مبارزه با فساد میگویند «مهرهزنی»، بیشک درست میگویند.
بازی مبتذلی که تنها با سوت پایان این نظام توسط مردم و کانونهای شورشی به پایان خواهد رسید.