پروین اعتصامی، یکی از فرهیختهترین زنان شاعر ایران، که در سال پیروزی انقلاب مشروطه متولد شد، در دامن مشروطهخواهان ضداستبداد قاجار و پهلوی رشد و بالندگی یافت. در دیوان اشعار خود، سرودهای دارد که حکایت از دزدی نابکارانه دارد؛ دزدی که تنها دارایی یک درویش بیچیز، یعنی تکهپارچهای (فوطه) که تمام «گنج» اوست، را میرباید. این دزد بیشرم، همچون سلاطین و کارگزاران غارتگر اموال مردم، آنگاه که با اعتراضات و دادخواهی خلق ستمدیده روبهرو میشوند، نغمه عدالتورزی و وفاق سر میدهند؛ اما دیگر کار از کار گذشته است و آنان در لبه پرتگاه هلاکت قرار دارند:
این چنین رفتن، به چاه افتادن است
سرنگون از پرتگاه افتادن است
کابوس پرتگاه: هراس خامنهای
بیش از سه دهه است که خامنهای کابوس افتادن از پرتگاه را میبیند. در اواخر دهه ۶۰، هنگامی که گروهی از خیرخواهان به او هشدار دادند که سرکردگان سرکوب و غارت، کشور را به لبه پرتگاه کشاندهاند، با شلاق و سرکوب پاسخ داد. در دهه ۱۳۸۰ نیز، منتقدان و معترضان نظام که بار دیگر از افتادن در پرتگاه سخن میگفتند، با دستورات زندان و سرکوب مواجه شدند. او خود در اینباره چنین گفته است:
«در سال ۶۹، بعضی از موجهین یک اعلامیهای دادند که ملک و ملت در لبه پرتگاه ویرانی و نابودی است... در سال ۸۱ هم عدهیی از نمایندگان مجلس نامه نوشتند که باید تسلیم شوید و الّا کارتان تمام است... در قضایای سال ۸۸ هم، کشور را لب یک چنین پرتگاهی بردند» (مشرق۴ اسفند۱۴۰۱).
اما امروز، ترس از پرتگاه هلاکت، از زبان رئیس دولت منصوب خود او بیان میشود. این بار، او از عمق ویرانیها و «ناترازیهای متعدد» سخن میگوید و با توسل به ریسمان بسیج و سرکوب، میکوشد از افتادن در دره نیستی جلوگیری کند.
در لبه پرتگاهیم!
مسعود پزشکیان، درباره گستردگی و عمق ناترازیها هشدار داده و گفته است: «ما امروز با انواع و اقسام مشکلات مواجه هستیم و ناترازیهای زیادی در آب، برق، گاز و محیطزیست داریم. در همهچیز با کمبود مواجهایم. ناترازیهایی که بعضی از آنها لب پرتگاه است و باید بتوانیم این ناترازیها را حل کنیم» (انتخاب۳ آذر ۱۴۰۳)
وقتی نزدیک به نیم قرن، هر چه در این میهن بود، شخم زده و غارت کردید؛ وقتی منابع زیرزمینی و ثروت نفتی کشور را خرج پر کردن جیب آقازادهها و پاسداران جنایتکار کردید و به صدور تروریسم و حمایت از گروههای نیابتی پرداختید؛ وقتی محیطزیست را به چپاولگران سپردید و میلیونها فقیر و فلاکتزده به بار آوردید، عاقبتش افتادن از لبه پرتگاه است؛ دیر و زود دارد اما...
این نوع اقتصاد در دنیا بینظیر است!
«اقتصاد ایران در حال حاضر در شرایطی فوق بحرانی است، به باور اقتصاددانان اقتصاد کشور در شرایط ایستایی به سر میبرد. تورم مزمن و فزاینده، بیکاری مزمن، عادی شدن مسأله کسری بودجه و افزایش مستمر نقدینگی از ویژگیهای خاص این اقتصاد است، آنچه امروز در ایران رخ میدهد در دنیا بینظیر است و همین موضوع این وضعیت را پیشبینیناپذیر و ناامن کرده است» (دنیای اقتصاد۱۳اسفند۱۴۰۱).
رژیم آخوندی حتی قادر نیست یارانههای ناچیز را بهموقع پرداخت کند. «پیگیریها نشان میدهد علاوه بر پر شدن سقف استقراض از منابع بودجه سنواتی برای پرداخت یارانه نقدی، از ابتدای سال تاکنون حدود ۷۰۰ میلیون دلار از مطالبات مرتبط با هدفمندی یارانهها از سوی وزارت نفت واریز نشده است. با نرخ تسعیر ۵۰ هزار تومانی، این رقم به ۳۵ هزار میلیارد تومان میرسد» (جهان نیوز۴ آذر۱۴۰۳).
رفتن به چاه با طناب پوسیده کارگزاران!
دولت منصوب خامنهای برای جلوگیری از پرت شدن به پرتگاه، قصد دارد بار دیگر نرخ ارز و کالاهای اساسی را افزایش دهد. این دولتها هر وقت بخواهند قیمت ارز را بالا ببرند، از رانتهایی که با قیمت ارزان ارز به دست میآید گلایه میکنند! مانند حذف ارز ترجیحی ۴۲۰۰ تومانی.
همتی، وزیر اقتصاد در اظهارنظری که از آن بوی تک نرخی شدن ارز و حذف سایر ارزهای دولتی (از قبیل نیمایی و...) استشمام میشد، گفت: «سال گذشته بهدلیل اختلاف ارز ۱۷۰۰ همت رانت در اقتصاد ایران توزیع شد!» (ایلنا۳آذر۱۴۰۳)
فرزین، رئیس بانک مرکزی هم درباره غیرواقعی بودن نرخ دلار زمینهسازیهایی را انجام داد. البته او میگوید تلاش او این است که رشد نرخ ارز زیاد نشده و شیب اجرای اصلاحات او زیاد نشود.
احسان سلطانی، پژوهشگر اقتصادی، معتقد است این سیاستهای شکستخورده، تنها منجر به افزایش موقتی درآمد دولت میشود و نتیجه نهایی آن تورم و گرانی بیشتر است. او میگوید: «دولت پزشکیان نیز با همان طناب پوسیدهای که دولت حسن روحانی و اقتصاددانان لیبرال با آن به پایین رفتند، به چاه میرود. نقشه دولت این است که با عناوینی مثل بازار توافقی ارز، قیمت ارز بالاتر رود و درآمد دولت موقتاً تأمین شود. اما نتیجه آن چیزی جز تورم و گرانی نیست» (بهارنیوز۳ آذر۱۴۰۳)
این سیاستگذاریها که نتیجهیی جز کوچکتر شدن سفرههای کارگران، کارمندان و بازنشستگان ندارد، همان سرقت «فوطه» درویش است که پروین اعتصامی به زیبایی آن را به تصویر کشیده است.
پاسخ رهبر مقاومت به گماشته ارتجاع
کارگزار منصوب خامنهای سر قبر خمینی ملعون گفته بود: «ما اگر بتوانیم مشکلات جامعه را حل کنیم خودبهخود رفتار ما و گفتار ما کسانی رو که تو این مملکت توطئه میخواهند بکنند و حرف بزنند خودبهخود آنها را زمینگیر خواهد کرد و ساکت خواهد کرد».
در برابر این دجالگری، بلافاصله رهبر مقاومت ایران گفت: «ساکت کردن ما شورشگران ”توطئه“ گر البته با حل ”مشکلات جامعه“ امکانپذیر است اما حل مشکلات جامعه قبل از هر چیز سرنگونی ولایت و حاکمیت رژیم شما را میطلبد. مشکلات جامعه در این مقطع تاریخی از آسمان نازل نشده بلکه زیر سر ولایت فقیه است: ماهی از سر گنده گردد نی ز دم»