سرگذشت زنان مجاهد از ناگفتههای مقاومت است. آنان راهی طولانی را با هفت کفش و کلاه آهنین کوبیدهاند تا امروز توانستهاند در موضع رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران و فرماندهی ارتش آزادیبخش قرار گیرند.
مریم رجوی در سخنرانی ۸ مارس امسال خود در بارهٔ آنان گفت:
«آخوندها میخواهند فداکاری زنان مقاوم را بیرحمی و بیعاطفگی نشان بدهند. در حالیکه فداکاری زنان که برای حضور در میدان نبرد از همه چیز، از جمله از فرزندانشان چشم پوشیدهاند، ستایشانگیز است.»
زنان مجاهد خلق یکشبه و بر اساس یک شانس و تصادف در موضع مسئولیتپذیری و رهبری این جنبش قرار نگرفتهاند. رسیدن به این مرحله مستلزم عبور از آزمایشهای طاقتفرسا بود.
انقلاب در طرز تفکر
رشد و ارتقاء ایدئولوژیک و تشکیلاتی آنان برآمد یک انقلاب در طرز تفکر و نحوهٔ نگرش ایدئولوژیک به مقولهٔ زن در سازمان مجاهدین بود.
بهقول مریم رجوی: «آنچه از میان موانع سخت و بغرنج برای پیشروی زنان و مردان مجاهد خلق راه گشود، ایدئولوژی یکتاپرستانه بنیانگذاران سازمان مجاهدین و راهبری این جنبش توسط مسعود رجوی و اندیشه ضدبهرهکشانه اوست که طی ۵دهه، مقاومت را در یک مسیر رهاییبخش پیش برده است»، اما باید تصریح کرد، آنچه این فرایند را از قالب تئوری و نظر به پهنهٔ عمل کشاند و در یک تشکیلات پیشرو به بوتهٔ آزمایش سپرد، نقش اخص مریم رجوی و پیشگامی او بود.
تیپهای رزمی زنان
انقلاب درونی مجاهدین با پیشتازی مریم رجوی از ۳۰خرداد ۱۳۶۴ نمود بیرونی پیدا کرد. زمینه و بستر حقیقی این انقلاب به شرکت زنان مجاهد در پهنههای مختلف مبارزه چه در زمان شاه و چه در زمان شیخ برمیگردد. یکی از این پهنهها، شرکت در میدان نبرد رویاروی با ماشین عظیم جنگی خمینی در جنگ کشورگشایانه و نامشروع با عراق بود. زنان مجاهد توانستند در مدت زمانی بسیار کوتاه گردانها و تیپهای رزمی خود را تشکیل دهند و در عملیات مستقل شرکت کنند.
پیش از تشکیل تیپهای رزمی مستقل، زنان مجاهد در فعالیتهایی مانند پشتیبانی تدارکاتی، پشتیبانی نظامی و... شرکت داشتند، ظهور بیرونی این پدیده، همگان را مبهوت کرد. برای نخستین بار بود که در خاورمیانه و در هیأت یک اپوزیسیون در تبعید، زنان توانسته بودند به عضویت یک ارتش درآیند، آموزش ببینند و شانه به شانهٔ مردان در یک عملیات سنگین شرکت کنند. با لشگر زبدهٔ دشمن مصاف دهند و در رویارویی با یگانهای زرهی و نیروهای جنگ و سرکوب به پیروزی دست پیدا کنند.
عملیات آفتاب
عملیات آفتاب نخستین صحنهٔ تجلی توانمندی رزمی، تهور و بیباکی زنان مجاهد در یک جنگ جبههیی بود. این عملیات در ۷فروردین ۱۳۶۷ در جبههیی به طول ۳۰کیلومتر در غرب شوش در استان خوزستان بهاجرا درآمد. در این عملیات ۱۰گردان لشگر نورچشمی خمینی موسوم به ۷۷خراسان منهدم شد و ۵۰۸ نفر از آن به اسارت درآمد. ۲ تیپ رزمی زنان ارتش آزادیبخش جزو ۱۵تیپ رزمی و پشتیبانی ارتش آزادیبخش بود که در ۳محور عملیاتی و ۹جبهه جداگانه این عملیات را به پیش بردند.
حضور زنان مجاهد در یک عملیات گستردهٔ نظامی با یونیفورم و یگانهای مختص به خود از دید رسانههای خارجی پنهان نماند. بسیاری از خبرگزاریها در همین عملیات به آن انعکاس دادند.
جنگاوری و شجاعت زنان مجاهد خلق، با سرعتی شگفت در میان نیروهای دشمن پیچید و آنها را به وحشت انداخت. در عملیات چلچراغ (آزادسازی شهر مهران) و عملیات فروغ جاویدان، زنان مجاهد پیشتاز شکافتن صحنههای خطیر نبرد بودند. اگر به اظهارات سرکردگان و قوای ارتش تحتامر و پاسداران دانهدرشت در سالگرد عملیات فروغ جاویدان دقت کرده باشیم، بسیاری از آنان به این «جنگاوری و شجاعت» اعتراف کردهاند.
چشمههای انگیزش و الهام
اکنون ۳۶سال از عملیات آفتاب میگذرد. آفتابکاران آستین سفید (۱) آن عملیات درخشان و بنبستشکن، هنوز چشمههای زلال انگیزش و الهام زنان و دختران ایرانی بهشمار میروند. زنانی که توانستند دوشادوش برادران مجاهد خود، لشگر زرهی خمینی را در نبردی نابرابر به زانو در بیاورند، بعدها عملیات چلچراغ، فروغ جاویدان و سپس عملیات تدافعی مروارید را رقم زدند. این زنان «در پایداری ۱۴ساله اشرف و لیبرتی، زنان نیروی تعیینکننده و هدایتکننده نبرد بودند. در شورای ملی مقاومت ایران، ۵۶ درصد اعضا را زنان تشکیل میدهند و سالهاست در شورای مرکزی سازمان مجاهدین، در کانونهای شورشی و در خط مقدم قیامهای ایران، رسالت سرنگونی رژیم ولایت فقیه را بهدوش میکشند.»
«هشت تن از آنان بهعنوان مسئولان اول سازمان ایفای مسئولیت کردهاند و مجاهد صدیق عذرا علوی طالقانی جانشینی فرماندهی ارتش آزادیبخش ملی ایران را بهعهده داشت.»
«از دهه۶۰ تا امروز، هزاران زن پیشتاز که بخش اعظم آنها را زنان مجاهد تشکیل میدهند و در رأس همه، اشرف رجوی، در رویارویی با رژیم آخوندی بهشهادت رسیدهاند.» (۲)
در یککلام، اگر امروز زنان و دختران ایرانی در قیام علیه فاشیسم دینی به نقشآفرینی میپردازند، رد پای آن را باید در مقاومت سلسلهوار و حماسی پیشگامان آنان جستوجو کرد. پیشگامانی که تعریفی جدید از زن ایرانی به دست دادند: «زن مقاومت آزادی»
پانوشت:
(۱) یکی از مشخصههای رزمآوران ارتش آزادیبخش ملی ایران کلاهخود زیتونیرنگ فایبرگلاسی و نیز آستینهای سفید آنان بود. بر این آستینها، آرم سرخفام ارتش آزادی کلیشه شده بود. از آنجا که در عملیات از یونیفورمهای خاکی استفاده میشد، آستینهای مخصوص رزمندگان آزادی نقشی تعیینکننده در شناسایی آنان در میدان نبرد داشت. این علامت باعث میشد تا تشخیص آنها از سوی یگانهای مجاهد خلق آسان باشد و به اشتباه زیر آتش خودی قرار نگیرند.
(۲) گفتآوردهایی از مریم رجوی در بارهٔ زنان مجاهد خلق