«وقتی دروغگویی سازماندهی شد و دروغ گفتن تبدیل
به اصل کلی گردید،صداقت و درستی تبدیل به یک عمل
سیاسی میشود و در این زمان است که دیکتاتورها میتوانند
حقیقت را به اتهام تشویش اذهان عمومی به محاکمه بکشند»
هانا آرنت
منشاء «دروغ سیزده بدر» از هر سرزمینی که باشد قدر مسلم در ایرانزمین نبوده است. تمدنی که دعای حاکم آن داریوش کبیر بر دیوار کاخ آپادانا نقش بسته شده است: «خدا این کشور را از دشمن، از خشک سالی، از دروغ حفظ نماید». در توضیح آن گفته شده است که دروغ بر باد دهنده ایمان آدمی و ویرانکننده خانه و سرزمین است. صد البته حاکمی که دروغ را رواج دهد، ایمان را ریشهکن میکند و دیگر هر جرم و جنایتی برایش آسان است و مردم را به مسلخ میکشاند و نسل و عصر را به تباهی میبرد.
بد نیست به این نکته تاریخی هم اشاره شود که گویا دروغ سیزده از پانصد سال پیش در فرانسه و بهمناسبت تغییر زمان سال نو مرسوم شده و برای اولین بار در ایران به ابتکار روزنامهنگاری در دهه ۱۳۲۰و روز سیزده فروردین و مطابق با اول آوریل فرنگیها بر سر زبانها افتاده است.
۴دهه دروغ و پنهانکاری
در زمانهای که ما در آن بهسر میبریم مردم ایران دست کم به مدت ۴۰سال است که از حاکمیت ولایت دروغ میشنوند. آخرینش فاجعه ویروس کروناست که آنرا بهدلیل عدم قطع رابطه با چین وارد کشور کردند و سپس با دروغ و پنهانکاری برای نمایشات ۲۲بهمن و انتخاباتشان، هزاران نفر را به آن مبتلا کرده و متأسفانه هزاران نفر را نیز به سوی مرگ کشاندند.
در اینکه میزان شیوع و گسترش این ویروس در پهنه ایران چه اندازه است و چندصد هزار نفر مبتلا شده و بهطور دقیق چند هزار نفر جان باختهاند، آمار دقیقی از سوی رژیم آخوندی ارائه نمیشود. آمارهای رسمی فقط رسوا گر پنهانسازیهاست.
اعتراف به درماندگی حاکمیت دروغ
عباس عبدی یکی از اصلاحطلبان قلابی، این شیوه نظام آخوندی را دستمایه انتقادات قرار داده است و میگوید: «... قبل از انقلاب، ایران همیشه یک شاه صاحب سلطنت داشت که خود را صاحب و در بهترین حالت پدر ملت میدانست، بعد از انقلاب نیز بهنظر میرسد شکل دیگری از همان رابطه بهلحاظ کیفیت تداوم یافته است. طی سده گذشته ماهیت رابطه مردم با حکومت در ایران تغییر اساسی نکرده است و تا زمانی که این ماهیت تغییر نکند، شکاف هم وجود خواهد داشت. حال سؤال این است که چرا شکاف بین مردم و حکومت که تاکنون و پیش از این هم وجود داشته، هماکنون به وضعیت تقابل نزدیک میشود؟ به مرحله تقابل رسیدن رابطه مورد اشاره ناشی از این قضیه است که حاکمیت دیگر قادر نیست به مردم خدمات باکیفیتی ارائه کند و مأموریتهای اصلی خود را انجام دهد. این حکومت به دلایل ناشی از سازوکار مدیریتی ضعیف و غیرعلمی، امروز با یک بحران بسیار گسترده مواجه شده است. بحرانی که در سال ۹۸خودش را به بدترین شکل نشان داد. یعنی در دروغ، بیاعتمادی، ناتوانی در مدیریت سیاست خارجی و احتمال بروز جنگ، ناتوانی در سیاستهای اقتصادی و از همه بدتر که خیلی هم فراگیر است در قضیه کرونا. نظرسنجیها نشان میدهد که اکثریت قاطعی از مردم دیگر فکر میکنند یا باید اصلاحات عمیقی صورت بگیرد یا چون سیستم را قبول ندارند باید به گزینه رادیکالتر از این فکر کنند. (اقتصاد نیوز۱۱فروردین۹۹)
بهرهگیری از آمار برای واقعی جلوه دادن دروغ
حکومت ها بهویژه از نوع گوبلزی آن از یک ابزار کارآ برای کنترل افکار عمومی سوءاستفاده تام و تمامی میکنند و آن هم علم و فن بهرهگیری از «آمار» است. نظام آخوندی در مورد میزان مبتلایان به ویروس کرونا و جان باختهگانش از این حربه سود میبرد.
در این رابطه یکی دیگر از مهرههای باند خاتمی رئیسجمهور اسبق نظام بهنام تاجیک میگوید: «آمارها همیشه مورد استفاده حکومتها بودهاند و میزان بهرهبرداری آنها از دادههای آماری، شاخص مهمی در قدرتگیریشان بوده و هست. لذا دستکاری آمارها و بازی با دادههای آن، همواره یکی از حربههای اعمال قدرت حکومتی بر تودهها بوده است. از سوی دیگر، حکومتها با پنهانسازی این دادهها و یا با تحریف و کاریکاتوریزهکردن آنها، به نگاه و فهم و احساس انسانها جهت میدهند، و این امکان را به آنان میدهد که مدعی شوند از مردم به خودشان نزدیکتر و آگاهترند و صلاحیت قضاوت و راهبری و هدایت بیشتری از خود مردم نسبت به آنها دارند. پس، آمارها، زبان گویای حکومتند و برهان قاطعی هستند برای دخالتهای حکومتها در امور شهروندان. کرونا اگر چه مأمور مرگ است، اما چون به این زبان گویای حکومتها (آمار) میرسد نقشی باژگونه ایفا میکند و به کالبد این زبان، روحی دیگر میدمد و آن را تیزتر و خشنتر و مداخلهجوتر میکند. امروز ویروس آمار کشندهتر از ویروس کرونا عمل میکند و از روحها و روانها و ذهنها و احساسهای زنده کشته و از کشتهها پشته میسازد. گویی کرونا ما را به وضع و دوران طبیعی پرتاب کرده: دورانی که در آن جنگ آمارها برپاست و هر آمار گرگ آن دیگر است. آمارها بههم دروغ میگویند، بههم خیانت میکنند، طوفانی از وانموده و حاد- واقعیت ایجاد میکنند و همچون یک تکنولوژی قدرت و سلطه، انسانها را به سوژهٔ منقاد خود تبدیل میکنند. در معرکهٔ آمارها واقعیت و حقیقت گم میشود، انسانها سردرگم میشوند، و بهگونهٔ پارادوکسیکالی برای فرار از حفره و سیاهچالهٔ دروغ و فریب یک آمار به دامان آمار دیگر پناه میبرند. (مشق فردا۱۱فروردین ۹۹)
از سوی دگر بخشهایی از حکومت که تماس بیشتری با صحنههای درد ناک وخامت حال و روز مردم دارند سر به شکایت برداشتهاند که چرا آمارهای واقعی را در اختیار لااقل دستاندر کاران امور سلامتی و بهداشت قرار نمیدهید تا بتوانند شاید اقدام مؤثری انجام دهند.
مصطفی معین، رئیس شورای عالی نظام پزشکی ایران در نامهیی به حسن روحانی از او خواسته است که تعداد مبتلایان و افراد فوت شده ناشی از کرونا «شفاف و صادقانه» اعلام شود. او در این نامه که روز دوشنبه ۱۱فروردین منتشر شده، نوشته است که «جهت اتخاذ تصمیمات مبتنی بر واقعیت» آمار باید «بهصورت دقیق و به تفکیک شهر و استان» اعلام شود.
وی همچنین نوشته که اقدامات حفاظتی و حمایتی کافی از کادر درمان صورت نگرفته و همین امر باعث شده است که آمار ابتلا و قربانی شدن کادر درمان در ایران «در مقایسه با سایر کشورها» بیشتر باشد. او به روحانی هشدار داده که با «پرهیز از شبه عادی جلوه دادن اوضاع» و «ایجاد احساس امنیت کاذب»، شرایط را طوری مدیریت کند که به وضعیت کشور به «نقطه بدون بازگشت» نرسد.
نظریه «جنگ بیولوژیکی» مردود است!
رژیم آخوندی گوش خود را همچنان نسبت به این شکواییهها بسته است و آمارش تا روز ۱۳فروردین به ۳۰۳۶تن فوت شده و تعداد کل بیماران مبتلا به کرونا به ۴۷هزار و ۵۹۳مورد رسیده است.در صورتیکه سازمان بهداشت جهانی پیش از این اعلام کرده که شمار موارد رسمی ابتلا در ایران ممکن است تنها یک پنجم شمار واقعی باشد.
فاجعه بارتر اینکه خامنهای همچنان بر طبل جنگ بیولوژیک توسط استکبار جهانی میکوبد و از همین راه هم سپاه را تشویق میکند تا آنان را در توهمات خودشان نگه دارد! اما بخش دیگر حکومت تکهپاره او شانههایش را بالا میاندازد و عنوان میکند نظریه «جنگ بیولوژیکی» مردود است!
رضا ملکزاده، معاون وزیر بهداشت،۲۳اسفند ۹۸این نظریه را که شیوع ویروس کرونا «جنگ بیولوژیک» است رد کرد و گفت: «طبق برآوردهایی که ما داریم، این طور نیست.» او پا را از همین هم فراتر گذاشت و وقایع کوچکی را افشا کرد و گفت: «بنابرملاحظاتی» مقامهای حکومت ایران مرزهای هوایی با چین را «بهموقع» نبستند و «ارتباطات اقتصادی و تعداد زیاد ایرانیانی که در چین بودند و تعداد دانشجویان ایرانی که در چین بودند باعث این موضوع شد. پیش از اعلام ورود ویروس کرونا به ایران «بیماری تنفسی بهخصوص در قم و در برخی شهرهای دیگر داشتیم و همه آنها را به حساب آنفلوانزا گذاشتیم».
خامنهای میراث بر ضحاک
از روز اول انسان کشی معلوم بود که اینکار عاقبت خوشی ندارد اما حاکم مستبد به عاقبت فکر نمیکند بلکه به غذایی میاندیشد که از مغز جوانان تهیه شده و قرار است که خوراک مارهای روی دوشش شوند؛ تا خودش را نابود نکنند. همین چشمانداز است که کاوههای میهن را مجاب میکند که راهی جز سقوط فرمانروا وجود ندارد.
توماس هابز میگوید علاقه به قدرت فقط با مرگ متوقف میشود.