خامنهای در سخنان نوروزی تمامی اعترافات قبلی خود در مورد گستردگی فساد در رژیم، نبود عدالت و وضعیت فلاکتبار معیشت مردم را پس گرفت.
حرفهای علی خامنهای در مشهد سقف جدیدی از وقاحت او بود، زیرا نه تنها فقر گسترده در جامعه را انکار کرد، بلکه مدعی شد اشرافیت از طبقات بالا به طبقات پایین سرریز شده است. خلاصه اینکه در حال حاضر مشکل نظام مشکل فقر نیست، مشکل اشرافیت طبقات پایین است.
ولیفقیه ارتجاع در شرایطی چنین ادعایی دارد، که مقامها و رسانههای حکومتی در سالها و همچنین ماهها و هفتههای اخیر، اعترافات زیادی در زمینه اوضاع وخامتبار اقتصادی و اختلاف فاحش طبقاتی و فقر گسترده در میان مردم کردهاند.
کیهان خامنهای 5خرداد 96: «عملکرد اقتصادی دولت روحانی در چهار سال اخیر منجر به افزایش فاصله طبقاتی و بدتر شدن نابرابری در کل کشور شده و این نابرابری در حدی است که هزینههای مسکن و انرژی و هزینههای تفریحی ثروتمندترین افراد کشور نسبت به فقیرترینها به ترتیب 20و 300برابر میباشد!».
روزنامه حکومتی مردمسالاری 18اسفند 92 (از قول یک بهاصطلاح استاد دانشگاه): «در هیچ کجای دنیا همانند ایران چنین اختلاف طبقاتی 30برابری وجود ندارد و در واقع طبقاتیترین جامعه دنیا مربوط به جامعه ایران است».
در یک نمونه دیگر در همین یک هفته قبل، فرحزادی استاد حوزه علمیه قم نیز اذعان کرد «بعد از انقلاب وضعیت معیشتی و اختلاف طبقاتی مردم بدتر شده است» (خبرگزاری تسنیم 24اسفند 96)
احمدینژاد رئیسجمهور سابق رژیم نیز در زمینه اشرافیت حاکم بر سران و مهرههای رژیم روز اول فروردین 97 گفت: «خاندان لاریجانی ۵ویلای ۱۰۰۰متری در بهترین منطقه کنزینگتون لندن دارند. یکی دیگر از این ویلاها بهنام زهرا لاریجانی دختر صادق لاریجانی است که به قیمتی در حدود ۲میلیون یورو خریداری شده است. یکی دیگر از این ویلاها بهنام جواد لاریجانی است. آخرین ویلا متعلق به فاضل لاریجانی است که طبق اسناد، ابتدا توسط بابک زنجانی خریداری شده و پول آن از طریق بانک مرکزی ترکیه حواله شده و سپس بهمبلغ 3.6میلیون دلار آمریکا به فاضل لاریجانی فروخته شده است. یک مشت دزد در رأس کشور نشستهاند و به همه تهمت دزدی میزنند، در حالیکه در طول تاریخ ۲۵۰۰ساله ایران، به این تعداد مقامات دزد، کشور نداشته است!... آقای حداد عادل در ریاست مجلس برای نهادهای خصوصی از بیت المال بودجه تصویب میکردند و خودشان حداقل دو نهاد خصوصی را در اختیار داشتند و برای آنها از پول نفت بودجه تصویب، اخذ و هزینه میکردند.
جناب آقای لاریجانی رئيس مجلس، همزمان مدیر بنیاد شهید مطهری نیز هستند و هر سال برای آن از در آمد کشور و از بیت الملل بودجه تصویب، اخذ و هزینه میکنند.
آقایان مصباح یزدی، ریشهری، امامی کاشانی، شاهرودی و جوادی آملی و بسیاری از مقامات ارشد کشور نیز مؤسسات آموزش عالی و یا فرهنگی دارند که از بیتالمال و از در آمد نفت بودجه عمومی استفاده میکنند. جناب آقای ولایتی دو مؤسسه خصوصی دارند که هر ساله برای آن میلیاردها تومان از بیتالمال بودجه اخذ و هزینه میکنند». (سایت احمدینژاد موسوم به دولت بهار 25اسفند96)
ادعای خامنهای در زمینه اشرافیت پایین در شرایطی است که در حال حاضر خط فقر به اذعان مهرههای خود رژیم از ۳تا ۵میلیون تومان میباشد و اکثریت مردم زیر خط فقر هستند.
علی اکبر سیاری معاون وزیر بهداشت کابینه آخوند حسن روحانی گفته بود: «30درصد مردم کشور گرسنهاند و نان خوردن ندارند».(سایت حکومتی عصر ایران 29مرداد 95)
در زمینه گستردگی فقر در میان مردم محمد مخبر دزفولی رئیس ستاد اجرایی فرمان خمینی (مؤسسه غارت و چپاولی که ثروت چند ده میلیاردی دارد و وابسته به بیت خامنهای است)گفته است: «وضعیت فقر در کشور بسیار نامناسب است بهگونهیی که ۱۲میلیون تن، زیر خط فقر مطلق قرار دارند و ۲۵تا ۳۰میلیون تن، زیر خط نسبی فقر بهسر میبرند. (سایت عصر ایران ۱۵تیر ۹۶)
پرویز فتاح رئیس کمیته امداد خمینی (کمیته زیر نظر بیت خامنهای) هم گفته است: «در حال حاضر حدود ١٠تا ١٢ میلیون نفر فقیر مطلق در کشور داریم اما اگر شاخصها به دقت مشخص شوند و بخواهیم سطح رفاهی افراد جامعه را بالاتر ببریم، میتوان ١٦تا ٢٠میلیون نفر را در کشور در دایره فقر مطلق قرار داد».
از آن جا که این عضو مجمع تشخیص خامنهای به خوبی میداند که حتی این آمار تکاندهنده با آمار واقعی تفاوت دارد بلافاصله میگوید: «در حال حاضر تعریف فقر مطلق در کشور ما بسیار سخت شده است و اگر بخواهیم خیلی با جزئیات آن را مطرح کنیم، بار سیاسی به همراه دارد و باید دید آیا مسئولان آماده هستند زیر بار سیاسی این موضوع در مقابل مجامع جهانی قرار بگیرند؟». (تلویزیون رژیم ۲۶تیر ۹۶)
واقعیت این است که اشرافیت افسار گسیخته در بالا (یعنی در میان سران و سردمداران حکومتی و آقازادههای وابسته) و فقر و محرومیت فزاینده در میان توده مردم آنقدر عیان است که مهرههای خود رژیم هم ناگزیر به اعتراف به این واقعیت ـ هرچند اندک ـ شدهاند. واقعیتی که مردم ایران آنرا در شعارهای خود در جریان قیام دیماه 96، آنجا که میگفتند «آخوند خدایی میکند، ملت گدایی میکند»، بهروشنی به ثبت دادند.
علت اینکه علیرغم این شرایط بحرانی در اقتصاد کشور و وضعیت معیشتی مردم، باز ولیفقیه ارتجاع مدعی اشرافیت همین تودههای فقر زده و گرسنه میشود را باید در دجالگری به ارث برده او از خمینی جستجو کرد.