صفحههای نخست رسانههای حکومتی امروز شنبه ۳ آبان تصویری آشفته از درون ساختار قدرت نشان میدهند؛ از درگیری میان جناحهای امنیتی و «خالصسازان» تا آشکار شدن نشانههای زوال مشروعیت و فروپاشی اقتصادی. در حالی که رسانههای نزدیک به سپاه و بیت خامنهای در تلاشاند ناکامیها را با شعارهای «تفکر بسیجی» بپوشانند، نشانههای بیاعتمادی اجتماعی و جنگ قدرت در درون نظام آشکارتر شده است.
گزیده رسانهها:
ابتکار حکومتی: با تیتر «سایه فرزندان بر سرداران»، از حواشی خانوادگی سرداران سابق امنیتی چون علی شمخانی و رحیم صفوی نوشت و تلویحاً به شکاف میان «قدرت و مردم» اشاره کرد.
هممیهن حکومتی: در یادداشتی با عنوان «محاکمه یا مغالطه» حملات جناح موسوم به «خالصسازان» علیه روحانی و ظریف را نشانه حذف درونحکومتی دانست.
کیهان حکومتی: در سرمقاله شریعتمداری، مشکلات ارزی را به «نفوذ دشمن» و «رانتخواران داخلی» نسبت داد و راهحل را «ورود بسیجیان» معرفی کرد؛ روایتی تبلیغی برای نظامیسازی اقتصاد.
شرق حکومتی: با تیتر «در بر همان پاشنه میچرخد» به تناقض در سیاستهای حکومتی درباره حجاب پرداخت و دولت پزشکیان را ادامه مسیر دولتهای ناکام پیشین دانست.
اعتماد حکومتی: در یادداشتی جمعی، ایده گفتگو را غیرواقعبینانه توصیف کرد و از «فقدان سرمایه اجتماعی و روحانیت منزوی» نوشت.
آرمان امروز حکومتی: خواستار عبور از دوگانهٔ «تندرو و عقلگرا» شد اما عملاً بر ناتوانی حکومت در اصلاح ساختار تصمیمگیری تأکید کرد.
جوان حکومتی: با تیتر «ما گرسنه نیستیم آقای رئیس!» تلاش کرد اظهارات درباره فقر و گرسنگی مردم را انکار کند و با لحن تبلیغاتی از «ظرفیت ملی» سخن گفت.
جمهوری اسلامی حکومتی: شکاف میان نخبگان قدرت را «خطر فرسایش مشروعیت» نامید و هشدار داد بیتوجهی به آن میتواند پایههای نظام را متزلزل کند.
دنیای اقتصاد حکومتی: از «مردودی نظام آموزشی» و «آژیر هشدار در نظام بانکی» نوشت؛ نشانههایی از بحران ساختاری و ناترازی فزاینده.
بهارنیوز حکومتی: گزارشی اجتماعی با تیتر «سنگ قبر هم قسطی شد» منتشر کرد؛ نشانهای از فقر فراگیر و سقوط توان مالی مردم.
سیاستروز حکومتی: رقم خط فقر اعلامی دولت را «توجیه رسمی فقر» دانست و از کاهش تولید و رکود شدید در صنایع خبر داد.
جهانصنعت حکومتی: با دو گزارش، از «شکست سیاست تنظیم بازار» و «بیاعتمادی اقتصادی» نوشت و اعتراف کرد سیاستهای نئولیبرالی و رانتی، فقر و نارضایتی اجتماعی را تشدید کرده است.
کامل رسانهها:
ابتکار: سایه فرزندان بر سرداران؛ افشاگری در عصر شفافیت!
سرداران سابق امنیتی و نظامی ایران با چالشی نو مواجهاند: حواشی فرزندانشان. از فیلم عروسی دختر علی شمخانی تا سخنان طعنه آمیز یحیی رحیم صفوی درباره مرگ در استخر، این دو چهره با سابقه و پرافتخار در جنگ و با سابقه در ساختار قدرت، ناخواسته در کانون قضاوت افکار عمومی قرار گرفتهاند.
امروز عروسی دختر شمخانی به نماد شکاف میان قدرت و مردم تبدیل شده است.
جمله «برخی در استخر میمیرند، برخی در میدان» که رحیم صفوی در مراسم ختم سردار افشار بیان کرد، … برای گرفتن زهر مواضع پسرش، حمزه صفوی، بود
هم میهن: محاکمه یا مغالطه/درباره فضاسازی اخیر خالصسازان علیه ظریف و روحانی
اولین قربانیان این نگرش حذفی و سلبی بزرگان راست سنتی همچون آیتالله هاشمی رفسنجانی، علیاکبر ناطقنوری و حسن روحانی و در مراتب بعدی چهرههایی چون علی لاریجانی بودند که یکی پس از دیگری بهزعم آنان از قطار انقلابیگری پیاده شدند.
خالصسازان نیک میدانند یارای رقابت و طرح ادله و استدلال و توجیه عملکردی و تدوین استراتژی در وجه ایجابی را نداشته و ندارند و از اینرو، مانند همیشه با رویکرد حذفی و تخریبی به سراغ رقبای سیاسی میآیند و از طرف دیگر، بهزعم خود، بر قوهقضاییه نیز فشار وارد میکنند.
کیهان: این کار از فرشتههای زمینی بر میآید! (نکته)
یکی از مهمترین چالشهای اقتصادی…، عدم تعهد برخی از صادر کنندگان و خودداری آنها از بازگرداندن ارز حاصل از صادرات است. … خودداری صادر کنندگان از بازگرداندن ارز حاصل از صادرات اقدامی مجرمانه و در حکم قاچاق ارز است.
- خُب، حالا باید پرسید که؛
الف: در مورد اول (تعیین قیمت دلار از سوی کانالهای سهگانه دشمن، با پوشش هرات و سلیمانیه و دوبی) چرا مسئولان محترم در دولت و مجلس و دستگاه قضائی، دست روی دست گذاشته و برای قلع و قمع عوامل داخلی دشمن کاری نمیکنند؟!
ب: و اما، همانگونه که اشاره شد، این فقط یک لایه از ماجرای پلشت و خسارتبار یاد شده است و لایه اصلی برخی از کلانسرمایهداران نفوذ کرده در شماری از مراکز نظام و رانتخواران هستند که حساب دیگری دارند این عده حتی با تأخیر در بازگرداندن ارز صادراتی نیز میلیونها دلار به جیب میزنند و تعجبآور است که چرا از دایره نگاه نیروهای امنیتی و اطلاعاتی کشور بیرون افتادهاند؟!
مقابله با جرایم نوع اول، که برخورد قاطعانه با دلالان و برخی از صرافان متخلف و مصادره دلارهای بادآورده آنهاست، کاری است کارستان که باید به فرشتههای زمینی یعنی بسیجیان سپرده شود و مقابله با جرایم نوع دوم (خودداری صادر کنندگان از بازگرداندن ارز صادراتی) برعهده دستگاهها و مراکز مسئول در دولت و مجلس و دستگاه قضائی است و صد البته موفقیت در این عرصه نیز به مسئولانی با تفکر بسیجی نیاز است. حسین شریعتمداری
شرق: در بر همان پاشنه میچرخد- مهرداد احمدی شیخانی
در ماجرای حجاب…، درس نگرفتیم و لایحهیی در مجلس گذراندیم که حتی دیگر در آن به حجاب شرعی هم استناد نشده بود و از تصویب شورای نگهبان هم گذشت و بعد خودمان بر سر عقل آمدیم که اجرای این قانون، به مصلحت نیست و جلوی ابلاغش را گرفتیم. خوب، مگر نه اینکه ضربالمثل داریم که میگوید «چرا عاقل کند کاری که بار آرد پشیمانی» ؟ و مگر این همه هشدار ندادند که بابا جان نکنید، این کار را؟
بعد یکی پیدا میشود در همین مجلس شورای اسلامی، … یک بند عجیب میگنجاند که دوربینهای انرژی اتمی هم در خدمت کنترل حجاب باشد و آن هم وقتی که این همه هک در سیستمهایمان را پیش از آن تجربه کردیم و فقط وقتی جنگ ۱۲روزه شد، دوربینهایی را که برای کنترل حجاب بانوان به کار میرفت، فهمیدیم که چه اشتباهی کردیم، هنوز طلبکارند و… میگویند ۸۰هزار نفر را برای ادامه همان راه به خیابانها خواهند فرستاد. بعد به جایش چه میبینیم؟
امیدوار بودم بعد از تجربه «مصیبت معجزه هزاره سوم» و دولت حاکمیت یکدست که نتیجهاش فقط در یک قلم، اختلاس سه میلیارد و ۷۰۰میلیون دلاری بوده و تنها در همان سه سال، رکورددار اختلاس شده و معلوم نیست اگر هشت ساله میشد، چه بلایی بر سر کشور میآمد، با آمدن دولت پزشکیان، کمی به هشدار دلسوزان گوش داده شود، که نشد
اعتماد: نه آقای پزشکیان!گفتگو آسان نیست
عباس عبدی، فیاض زاهد و محمد مهاجری در یادداشتی مشترک تحلیل کردند
در جامعهیی که شکافهای سیاسی و ارزشی عمیق بوده و تجربههای تلخ از حذف و تحقیر انباشته است، و سرمایه اجتماعی فرسوده، اعتماد عمومی کاهش یافته و تجربه گفتگو اغلب به نتیجه نرسیده باشد، گفتن «خیلی راحت میشود گفتگو کرد» ممکن است ناشی از نوعی غفلت از فقدان زمینههای لازم اجتماعی و روانی و تاریخی جامعه برای گفتگو باشد و این غفلت میتواند مترادف با نداشتن آمادگی ورود به چالش گفتگو و نیز انتخاب راه نادرست برای آن شود. در چنین جامعهیی گفتگو نهتنها «راحت» نیست، اگر ناممکن نباشد، پرهزینه است
یکی از مشکلات گفتگو در داخل کشور خروج یکی از ارکان ضروری گفتوگو، یعنی روحانیت و ائمه جمعه از این عرصه است… همین غیبت به نزول فاحش اندیشه دینی و پسافتادگی آن از نیازهای روز منجر شده و هر روز شاهد حرفهای تکراری و کم محتوای آنان هستیم.
آرمان امروز: لزوم عبور از دوگانه تندروی و عقلانیت
در عالم واقع، تصمیمگیری و حکمرانی ناگزیر از پذیرش تحولات و تنوع واقعیتهاست. در چنین بستری، درک مشترک از پیچیدگیهای جهان معاصر میتواند جایگزین جدالهای دوگانهساز میان «تندرو» و «عقلگرا» شود و مسیر تازهیی برای گفتگو و تفاهم اجتماعی بگشاید
فرهاد نیکمنش، استاد دانشگاه: مشکل اصلی، ناتوانی در درک و پذیرش موقعیتهای جدید و پیچیده دنیای امروز است. تا زمانی که این تحول ذهنی در میان جریانهای مختلف فکری و سیاسی شکل نگیرد، هیچ گفتگویی به نتیجه نخواهد رسید
جوان: ما گرسنه نیستیم آقای رئیس! مهدی مولایی
شیوع گرسنگی و دغدغه بقا در ایران، به هیچ عنوان مطرح نیست. این بدان معناست که روایت رسمی کشور نباید بر محور «گرسنگی» شکل بگیرد، بلکه بر محور «ظرفیت بالفعل و بالقوه» است که میتواند اعتماد ملی و امید عمومی را تقویت کند و اگر استفاده از این الفاظ بهصورت نمادین و کنایهای و صرفاً برای اشاره به ضعفهای درونی است، بهتر است مشاوران و دلسوزان آقای رئیسجمهور مشورتهای لازم را در استخدام واژگان به ایشان عرضه کنند.
وقتی عالیترین مقام اجرایی کشور در تریبونهای رسمی بر فقر و ناتوانی تأکید میکند، در واقع چارچوبی ذهنی میسازد که مردم خود را در آینه ضعف میبینند. … تکرار ضعف، نه علاج درد است و نه نشانه صداقت، بلکه گاه بهانهیی برای فراموشی ظرفیتهاست.
جمهوری: شکاف نخبگان، زوال خرد جمعی
ماجراهایی که در شبکههای اجتماعی برجسته میشوند، مانند حواشی مربوط به مناسبتهای خانوادگی برخی چهرههای سیاسی و نظامی، بیش از آن که صرفاً موضوعات اجتماعی باشند، نشانههایی از تغییر در روابط درونی قدرتند. این رخدادها، اگر چه ظاهراً کماهمیت هستند، اما در زبان سیاست، پیامهایی از نارضایتی، فاصلهگیری و شکلگیری گسلهای جدید در میان نخبگان قدرت دارند. … همین تجربه را میتوان در تاریخ معاصر اسپانیا، شیلی و حتی اتحاد شوروی مشاهده کرد که شکاف میان نخبگان، پیش از شورش جامعه، بنیان نظام را لرزاند. در مقابل، کشورهایی مانند چین و روسیه توانستند با بازتعریف روابط نخبگان و باز توزیع منافع، ثبات خود را حفظ کنند و از بحران، مسیر نوسازی بیافرینند.
در ایران نیز، اگر چه نشانههای کنونی هنوز در سطح رفتارها و نمادها باقی ماندهاند، اما بیتوجهی به آنها میتواند خطرناک باشد… خطر فرسایش مشروعیت و واگرایی افزایش یافته است. امروز نشانههایی از همین عدم تعادل دیده میشود… پیامهای وحدتآفرین از رأس هرم قدرت میتواند نقش تعیینکنندهای داشته باشد. چنین پیامهایی، بیش از هر اقدام دیگری، یادآور میشود که بقای هر فرد و جناح، در گرو بقای کل نظام است و منافع جناحی تنها در سایه ثبات ساختار معنا مییابد
دنیای اقتصاد: مردودی آموزش در برنامه
مرکز پژوهشهای مجلس بهتازگی در گزارشی به ارزیابی عملکرد نظام آموزشی در مقایسه با اهداف ارائهشده در برنامه هفتم توسعه پرداخته است…آمارها نشان میدهد از میان احکام این فصل، ۷۸.۱درصد از احکام یا به کلی اجرا نشدهاند یا بهصورت بخشی مورد اجرا قرار گرفتهاند. همچنین ۵۸درصد از اهداف کمّی برنامه در این مدت محقق نشدهاند. مهمترین عوامل این عدم تحقق کمبود منابع مالی و فقدان توان کارشناسی اعلام شده است... . … به بیان درصدی، صرفاً ۹درصد اهداف بهطور کامل تحقق یافته، ۳۳درصد تحقق زیاد، ۴۸درصد تحقق کم و ۱۰درصد فاقد تحقق بودهاند...
شرق: شاغلین فقیر
نبیاله عشقی ثانی
میزان تورم موجود در جامعه متأسفانه قابل کنترل نیست و نرخ همه کالاها پیوسته در حال افزایش است بهطوری که پیوسته با افزایش هزینههای زندگی مواجه هستیم و این موضوع باعث میشود اقشار حقوقبگیر که درآمد ثابتی دارند برای تأمین هزینههای زندگی خود دچار مشکل شوند و در نتیجه فقر توسعه پیدا میکند... . . ، باید بپذیریم که اصطلاح شاغلین فقیر واقعیتی است که امروز جامعه ما بهصورت جدی با آن مواجه است. لذا از دولتمردان و مسئولان تصمیمگیرنده در قوای سهگانه انتظار میرود پیش از اینکه چالشی برای کشور ایجاد شود، برای کنترل قیمتها و افزایش درآمد اقشار حقوقبگیر و کمدرآمد راهکاری تاثیرگذار و مؤثر ارائه دهند و به اجرا بگذارند... .
کیهان: خطرات یک عادیسازی و عادیانگاری (یادداشت روز)
آنچه در یکی دو سال اخیر با سرعت و انرژی بیشتری از سوی اتاقهای فکر نفوذ فرهنگی به چشم میخورد، حرکت به سمت عادیسازی هنجارشکنیهاست. این موضوع در ترویج سبک پوششهای زننده از سوی سلبریتیها، شبکه سینمای خانگی، فضای مجازی و... قابل مشاهده است که متأسفانه از سوی برخی از زنان و دختران ایرانی فریبخورده هم بدون تحقیق و تفکر تکرار میشود و ضریب اجتماعی پیدا میکند… آنچه مشاهده میشود، این است که متأسفانه تقریباً کار فرهنگی خاصی هم از سوی آنها که چاره را کار فرهنگی میدانند، مشاهده نمیشود...
بهارنیوز: سنگقبر هم قسطی شد... سنگهای ساده و ارزان که حدود ۱۰ تا ۲۰میلیون تومان قیمت دارند تا سنگهای مرمر و گرانیت با طراحیهای لاکچری که میتوانند بین ۸۰ تا بیش از یک میلیارد تومان یا حتی بیشتر قیمت داشته باشند.
هم میهن: وعدههای نشدنی/بررسی اظهارات رئیسجمهور درباره برنامههایی که توان مالی اجرای آن وجود ندارد
ما امروز با دو بحران بسیار بزرگ داخلی و خارجی روبهرو هستیم. عدم توجه به بخش خصوصی و بیتوجهی به خواستههای مردمی در کنار بحران بینالمللی ایران، مشکلات فراوانی را ایجاد کرده و هر دلسوز این آب و خاک را بیشازپیش نگران کرده است. امروز در حالی درباره رشد هشت درصدی اقتصاد و تورم بیست و پنج درصدی و… صحبت میکنند که گویی فرصت توسعه ابدی و ازلی است. همین حالا ما دچار یک عقبماندگی پانزده ساله از کشورهای همسایه خودمان هستیم. اگر برنامه هفتم را بخوانیم میبینیم برای جذب سرمایهٔ خارجی هیچ برنامهیی وجود ندارد. بر این اساس کارشناسان میگویند در خوشبینانهترین حالت ۱۰سال و در واقعبینانهترین حالت پانزده سال از کشورهای اطرافمان مثل عربستان و ترکیه و… عقب ماندهایم و حالا نیز فرصت اندکی برای توسعه داریم.
سیاست روز: میخواهند فقر را رسمی و عادی جلوه دهند؟!
اعلام رقم ۶میلیون و ۱۲۸هزار تومان به عنوان خط فقر سرانه، در ظاهر نوعی شفافسازی اقتصادی از سوی دولت به نظر میرسد، اما در واقع پرده از شکاف عمیقتری میان سیاستهای رسمی و واقعیت اجتماعی برمیدارد. وقتی بر اساس همین معیار، خط فقر خانوار چهارنفره به حدود ۲۴ تا ۲۵میلیون تومان میرسد و در مقابل حداقل دستمزد کارگران تنها ۱۲میلیون تومان تعیین میشود، معنایش چیزی جز پذیرش ضمنی فقر گسترده نیست... . واقعیت تلخ این است که در نظام اقتصادی کنونی، فقر دیگر حاصل بیکاری یا ناکارآمدی فردی نیست، بلکه نتیجه مستقیم سیاستهای ساختاری است. وقتی رشد اقتصادی واقعی از تورم عقب میماند، مالیاتها بر طبقات پایین فشار میآورد و ارزش پول ملی مدام سقوط میکند، طبیعی است که حتی حقوقبگیران رسمی نیز در دام فقر گرفتار شوند... .
سیاست روز: کاهش تولید و فروش
کارشناسان در نشست انجمن صنایع لوازمخانگی ایران از فشار سیاستهای کلان بر صنعت هشدار دادند و گفتند: ۳۸درصد تولید کاهش یافته و ۴۰درصد هم فروش پایین آمده است. فشار نقدینگی، نوسانات ارزی و قاچاق کالا ۳۰درصد در بازار اثر داشته است.
کیفیت محصولات داخلی نیز کاهش یافته و اعتماد مصرفکننده به کالای ایرانی هم کم شده است. تورم رسمی سالانه بین ۴۰ تا ۵۰درصد اعلام میشود، اما تورم مواد اولیه صنایع لوازمخانگی بهدلیل کمبود ارز و گرانی آن ۳۰۰ تا ۷۰۰درصد برآورد میشود. آنچه در این همایش گفته شد نشان از اوضاع بد صنعت است. وقتی در کشور صنعت رونق نداشته باشد تورم و بیکاری خلق میشود... .
دنیای اقتصاد: آژیر هشدار
دکتر ولیالله سیف* ماجرای اخیر بانک آینده و تصمیمات مربوط به ساماندهی آن، بار دیگر یکی از عمیقترین چالشهای اقتصاد ایران؛ یعنی ناترازی بانکی را به صدر اخبار بازگردانده است... ناترازی در حقیقت حاصل تجمیع تدریجی داراییهای موهوم در برابر بدهیهای واقعی است. سپردهگذاران حقیقی و حقوقی، طلبکاران واقعی بانک هستند؛ اما بخش مهمی از داراییهای بانک یا سوخت شده یا فاقد ارزش نقدی است. هر سال تأخیر در اصلاح ساختار بانکی، بر این ناترازی میافزاید و حجم زیان انباشتهای را بهوجود میآورد که در هر صورت با افزایش پایه پولی منجر به افزایش نقدینگی و تورم میشود و در نهایت باید از طریق دولت یا بانک مرکزی تأمین شود. رئیسکل پیشین بانک مرکزی
جهان صنعت: شکست سیاست تنظیم بازار
حسین کریمیخسرو، عضو اتاق بازرگانی ایران و کارشناس اقتصادی
گفت: حذف قیمت حدود ۳۰۰هزار تومانی برای گوشت قرمز وارداتی -که در قالب طرحهای «تنظیم بازار» (گوشت یارانهای) عرضه میشد شاید در نگاه نخست یک اتفاق ساده در حوزه قیمتگذاری باشد اما در واقع نشانهای از دگرگونی عمیق در نظام تأمین و مصرف پروتئین در ایران است. این تغییر با تبدیل ارز ترجیحی به نرخ نیما و خروج دولت از نقش تنظیمکننده مستقیم قیمت شکاف بزرگ بین گوشت وارداتی و گوشت تولید داخل را از میان برد. مقامهای دولتی بارها اعلام کردهاند که دیگر نمیتوان تصور گوشت ۳۰۰هزار تومانی را داشت و قیمت جدید «به هزینه تولید داخل نزدیک» خواهد بود. این تصمیم البته تنها به افزایش قیمت یک کالا ختم نشده بلکه بر رفتار تولیدکننده و مصرفکننده، ساختار واردات و صادرات، بازار کالاهای جایگزین، هزینههای رستورانها و پیمانکاران غذا و حتی فرهنگ غذایی جامعه تأثیر میگذارد... کاهش عرضه گوشت تنظیم بازاری باعث تشکیل صفهای طولانی در فروشگاهها و مراکز توزیع شده است. گزارشها حاکی است که مردم ساعتها در صف ایستاده و در پایان دست خالی برمیگردند زیرا مقدار عرضه کم و تقاضا زیاد است. این شرایط نارضایتی اجتماعی و بروز تنش را در پی داشته است.
جهان صنعت: اقتصاد بر لبه بیاعتمادی
حسین راغفر در نشست «تبعات اقتصادی پسااسنپبک» سیاستهای نئولیبرالی و ساختار رانتی را عامل اصلی تشدید فقر و نابرابری در اقتصاد ایران دانست و بازگشت دولت به نقش اجتماعی را شرط بقای ملی خواند: برای خروج از وضعیت موجود، پیش از هر چیز عزم سیاسی لازم است اما متأسفانه در شرایط کنونی چنین ارادهای مشاهده نمیشود. در تحلیل ریشههای بحران، باید به ترکیب عوامل درونی و بیرونی توجه کرد. در کنار تحریمها، عواملی چون بیتجربگی مدیران، خروج سرمایه و مهاجرت گسترده کارشناسان از کشور و همچنین سه عامل «جهل، طمع و نفوذ» سهم تعیینکنندهای در شکلگیری وضعیت کنونی دارند... . شکاف طبقاتی از سطح درآمد فراتر رفته و به بیثباتی اجتماعی و سیاسی گره خورده است؛ پدیدهیی که بسیاری از جامعهشناسان آن را نشانه فروپاشی تدریجی طبقات میدانند.
اعتماد: نخستین آزمون بلوغ نهاد ناظر پولی
حسین سلاحورزی ماجرای بانک آینده یکی از روشنترین نمونههای بحرانهای انباشتهای است که سالها دیده نمیشود و ناگهان همهچیز در نقطهای فرومیریزد. بانکی که با بیش از ۵۰۰هزار میلیارد تومان زیان انباشته و ۳۰۰هزار میلیارد تومان اضافهبرداشت از بانک مرکزی عملاً به چاهی تبدیل شده بود که هر چه در آن ریخته میشد، ناپدید میگردید. تصمیم بانک مرکزی برای لغو مجوز بانک آینده و واگذاری بخشی از فعالیتها به بانک ملی، در نگاه اول شبیه به انحلال به نظر میرسد، اما در واقع انحلال نیست. آنچه اتفاق افتاده در ادبیات مالی به آن «گزیر بانکی» میگویند؛ یعنی مجموعهیی از اقدامات برای بستن پرونده یک بانک ورشکسته، بدون فروپاشی کل نظام بانکی