تنها از یک آخوند با سطح وقاحتی معادل رئیسی جلاد برمیآید که نشست خبری ترتیب دهد و روز روشن جلوی دوربینها، مستقیم در چشم خبرنگاران اجیرشده حکومتی و خبرنگاران مهمان خارجی نگاه کند و دو ساعت دروغهای ناب بگوید!
شاید اگر تمام سخنان آخوند ابراهیم رئیسی را غربال کنید، تنها یک جملهٔ راست و پاک و پاکیزه از دروغ بیابید؛ آنجا که رئیسی در پاسخ به خبرنگار تلویزیون تی آر تی انگلیسی زبان ترکیه گفت: «دولت ترکیه دولت همسایه ما است!»
دروغ و دیگر هیچ!
در سراسر بخشهای دیگر سخنان رئیسجمهور باسمهای خامنهای، هیچ کلامی نبود که کمابیش به دروغی آلوده نباشد!
ادعای قطع نشدن برق مردم، آن هم در حالی که هنوز بهخوبی به یاد همگان هست که در همین زمستان گذشته با قطع برق محلات تهران، شعارهای مرگ بر خامنهای و مرگ بر رئیسی از پنجرههای خانهها برمیخواست!
از حل مشکل آب خوزستان، در حالی که اکنون نه تنها مشکلات آب مردم خوزستان و اصفهان حل نشده، بلکه در کمال تعجب امروز حتی شهرکرد و همدان هم با قطعی آب آشامیدنی مواجهند و مزدوران حکومتی با تانکر و قوطیهای آب معدنی ادعای حل مشکلات مردم را میکنند! زهی وقاحت!
دیگر سخن گفتن و نوشتن از ادعای سخیف کاهش ۲۰درصدی تورم تا بلاهت مطلق اصرار بر ساخت یک میلیون مسکن هم کاری تکراری مینماید. شاید بتوان چنین گفت که در میان سیلاب وقاحت نامتناهی ابراهیم رئیسی، تنها جنسی که بهجز دروغ میتوان یافت، تناقض و تلاش رندانه برای تولید موفقیت و دستاوردسازی برای کارنامهٔ یک ساله است. کارنامهیی که حاصلی جز دروغ و فریب و غارت و سرکوب نداشته است.
صدای قلم به مزدان هم درآمد!
روزنامه مردمسالاری در شماره دهم شهریور در مطلبی با عنوان «دولت جوجههای بازار دلار را آخر پاییز بشمارد!» نوشت: «دستاوردسازی برای دولت سید ابراهیم رئیسی در هفته دولت، به اوج خود رسیده است. طبق دستور شورای اطلاعرسانی دولت به وزارتخانهها و ارگانهای دولتی، همه موظف شدهاند گزارش عملکرد خود را منتشر کنند و به همین دلیل مسابقه دستاوردسازی در دولت به اوج خود رسیده است. در همین راستا، خبرگزاری وابسته به دولت (ایرنا) بار دیگر چوب حراج بر اعتبار خود زده و برای دستاوردسازی برای دولت رئیسی، قیمت دلار در دولتهای مختلف را مقایسه کرده و به این نتیجه رسیده که دلار در دولت رئیسی کمترین رشد را در بین تمام دولتها داشته است!»
البته روشن است که در ایران آخوندزده، همهٔ رسانهها و سایتها موظف و مأمور به نشر گسترده «منویات» ولایت فقیه هستند؛ اما واقعیت خروشان و خشمگین کف خیابانها و فشار از پایین به قدری بالاست که به ناچار در همین رسانههای قلم به مزد هم سر باز میکند و دامان ولایت را میگیرد.
به این ترتیب بدیهی است که روزنامه مردمسالاری تنها رسانهیی نبود که مستقیماً به دروغهای ابلهانهٔ رئیسی اشاره کرده است. از همان روز نشست خبری تا همین امروز، سایتها و روزنامههای دیگر هم به گوشههای مختلف دروغهای سخیف رئیسی پرداخته و آن را افشا کرده یا به سخره گرفتهاند.
روزنامهٔ همدلی هم در ۹شهریور ۱۴۰۱ مقالهیی را درج کرد که سراسر آن در هراس از جلادهای حکومتی باند غالب، به اعتراف خودش با حداکثر «خودسانسوری» نوشته شده است؛ اما با تمام سانسور حداکثری، باز هم به رساترین بیان میگوید که سخنان آخوند رئیسی تماماً دروغ بوده است!
«از سخنان رئیسجمهور تا کف خیابان؛ عجب تناقضی!»
همدلی زیر تیتر «از سخنان رئیسجمهور تا کف خیابان» این حقیقت را برجسته میکند که مردم ایران آنقدر جلاد سوگلی ولایت را خوار و خفیف میدارند که هیچ توجهی به گستردهترین نشست خبری وی نمیکنند. بهنحوی که با وجود بسیج حداکثری «حدود۱۰۰خبرنگار و عکاس داخلی و بینالمللی» و بکارگیری شبکهٔ سراسری تلویزیون حکومتی، هیچ بازتابی در جامعه وجود ندارد!
از کنایهٔ تلویحی قابل توجهی که در طی مقاله به آخوند رئیسی زده شده و او را ناتوانتر و بیسوادتر از تمامی رؤسای جمهور پیشین نظام میخواند گذشته، کافی است تیتر مقاله را کنار جملهٔ پایانی آن گذاشت: «از سخنان رئیسجمهور تا کف خیابان؛ عجب تناقضی!»
واقعیت این است که پرداختن به مفاد و محتوای تک به تک دروغها و تناقضات نشست خبری گفتاری مفصل میطلبد که در حوصلهٔ این مقال نیست؛ اما اشارهٔ گذرا به آن و بازتابی که در رسانههای حکومتی و میان مردم داشته است، ذهن را متوجه وضعیت بحرانی و نیاز روزافزون آخوندها به یاوه سرایی میکند.
از آنجا که گماشتهٔ خامنهای در کرسی ریاستجمهوری باسمهای نظام هیچ دستاوردی برای ارائه ندارد، لاجرم ناگزیر است خود را با دروغهای سخیف و وقیحانه به مردم تحمیل کند. دروغهایی که خودش هم میداند عمرشان به چند ساعت نمیرسد!