در بحبوحه تداوم سرکوب و نقض فاحش حقوقبشر توسط فاشیسم دینی حاکم بر ایران، تصویب قطعنامهیی بهاتفاق آرا توسط کمیسیون خارجی کنگره نمایندگان اسپانیا یک پارامتر مهم در همبستگی بینالمللی با مقاومت مردم ایران و زنان مقاوم ایرانی تلقی میشود.
این قطعنامه که با عنوان «مبارزه برای حقوقبشر و حقوق زنان در ایران» به تصویب رسیده، آشکارا نمایانگر افزایش توجه و مسئولیت پذیری جهانی نسبت به مسأله ایران و ضرورت حمایت فعال از مقاومت ایران است؛ مقاومتی که با پیشتازی زنان شورشگر طی دههها سرکوب، شکنجه و تبعیض، صدای مقاومت خود را بهرغم همه محدودیتها به جهانیان رسانده است.
تأکید بر نقش رهبریکننده زنان
تصویب این قطعنامه در بستر یک خیزش جهانی برای عدالت و حقوق زنان صورت میگیرد. تأکید ویژه آن بر نقش رهبری زنان در مقاومت ایران، یک گواهی روشن بر انعکاس این صدا در وجدان جهانی است.
اشاره مستقیم به سخنرانی مریم رجوی، در کنفرانس بینالمللی زنان در فوریه ۲۰۲۵، نشان از پذیرش فراگیری نقش زنان ایرانی بهعنوان پیشگامان مبارزه با بنیادگرایی دینی دارد. مریم رجوی در این کنفرانس، نهفقط از مظلومیت زنان، بلکه از قدرت رهاییبخش آنان سخن گفت؛ قدرتی که قادر است بنیادگرایی دینی را به زیر بکشد و آیندهای روشن برای ایران و زن ایرانی رقم زند.
قطعنامه مزبور دولت اسپانیا را فرامیخواند تا نقض سیستماتیک حقوقبشر توسط رژیم ایران را صریح و بیتعارف محکوم کرده، تحریم و فشار دیپلماتیک را علیه مسئولان این نقضها در سطح بینالمللی تقویت کند. این قطعنامه با اصول مسئولیت بینالمللی برای حمایت (R۲P) همراستاست. بر مبنای آن، جامعه جهانی در برابر جنایتهای گسترده علیه بشریت در کشورهای مستقل، نهفقط حق بلکه مسئولیت مداخله اخلاقی و سیاسی دارد.
زنگ خطر برای وجدان جهانی
نکته محوری دیگر در این قطعنامه، تأکید بر ضرورت انجام تحقیقات مستقل و جامع درباره نقض حقوقبشر، بهویژه در حوزه حقوق زنان، اقلیتها و کودکان است. در این میان، گزارش شورای ملی مقاومت ایران مبنی بر اعدام بیش از هزار نفر در سال ۲۰۲۴، که از نظر عددی افزایشی چشمگیر نسبت به سال گذشته را نشان میدهد، زنگ خطری برای وجدان جهانی است. در حالی که حکومت ایران با تشدید سرکوب، بهویژه اعدام زندانیان سیاسی، در پی ایجاد فضای رعب و وحشت در جامعه است، مقاومت سازمانیافته توانسته است با برگزاری تظاهرات گسترده، مانند تجمع عظیم پاریس در هشتم فوریه ۲۰۲۵، صدای مردم بهجان آمده ایران را به گوش جهان برساند.
دادخواهی زندانیان سیاسی: مهدی حسنی و بهروز احسانی
از سوی دیگر، برخورد خشن و غیرانسانی دستگاه قضایی ایران با زندانیان سیاسی مانند مهدی حسنی و بهروز احسانی، که دادگاه عالی رژیم درخواست باز بینی پرونده آنها را رد کرده است، بیانگر انکار بنیادی حقوق اولیه انسانی در سیستم قضایی نظام ولایت فقیه است. گزارشهای مکرر از شکنجه، دادگاههای ناعادلانه، و عدم دسترسی به وکیل مستقل، این ساختار قضایی را از درون، از مشروعیت حقوقی و اخلاقی تهی کرده است.
در همین راستا، گزارش کمیته حقیقتیاب سازمان ملل مبنی بر اینکه بسیاری از موارد نقض حقوقبشر در ایران میتواند مصداق «جنایت علیه بشریت» باشد، مهر تأییدی است بر نیاز مبرم به اقدام فوری و هماهنگ جامعه جهانی. موضوعاتی چون حجاب اجباری، محرومیتهای حقوقی علیه زنان در زمینه حضانت فرزند، ارث، و ازدواج، بهصراحت با مفاد «کنوانسیون حذف کلیه اشکال تبعیض علیه زنان» در تعارض است؛ کنوانسیونی که بسیاری از کشورهای دموکراتیک از جمله اسپانیا از امضاکنندگان آن هستند و پایبندی به آن، اقتضای سیاست خارجی مبتنی بر حقوقبشر است.
یک اجماع سیاسی فراتر از تعلقات حزبی
آنچه اهمیت ویژه دارد، نهفقط تصویب این قطعنامه بلکه وحدت نظر نمایندگان اسپانیایی در تصویب آن است؛ یک اجماع سیاسی که فراتر از تعلقات حزبی، نشانه بلوغ دموکراتیک و اخلاقی پارلمان اسپانیاست. تأکید بر لزوم حمایت از نهادهای بینالمللی که خواهان تغییرات ساختاری در ایران هستند، و نیز مطالبه برای پاسخگویی و شفافسازی از سوی مسئولان نقض حقوقبشر، از آنرو مهم است که نشان میدهد جهان آزاد نهتنها در کلام بلکه در عرصه سیاست عملی نیز به سمت مسئولیتپذیری بیشتر در قبال فجایع انسانی در ایران حرکت میکند.
قدرت نمادین قطعنامه
در نهایت، اهمیت این قطعنامه تنها در محتوای آن نیست، بلکه در قدرت نمادینی است که با خود حمل میکند. در جهانی که سکوت در برابر فاشیسم دینی، خود شکلی از همدستی با آن تلقی میشود، اینگونه مواضع شفاف و قاطع، میتواند الگویی برای سایر مجالس قانونگذاری و دولتها باشد. زیرا همانگونه که در ادبیات فلسفه سیاسی آمده است، آزادی اگر در نقطهای از جهان زیر پا گذاشته شود، تهدیدی برای آزادی در همهجاست. از همینرو، پشتیبانی از مردم ایران، بخشی از دفاع از کرامت انسانی در مقیاس جهانی است.