در سالروز ربودن انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران توسط خمینی دجال، قبل از هر چیز و بیش از هر چیز در اعترافات مقامات، مهرهها و رسانههای خود رژیم وضعیت ورشکستهٔ نظام و چشمانداز پایان آن برجسته شده است بهنحوی که هر یک به بیانی و از زاویهیی به گوشهیی از واقعیت اذعان کردهاند. مجموعهٔ این اظهارات تصویر نسبتاً جامعی از وضعیت نظام و چشمانداز آن ترسیم میکند.
از جمله زیرپا گذاشتن آرمانهای مردم در انقلاب ضدسلطنتی و سوار شدن بر اریکه قدرت برای غارت و چپاول مضمون مشترک اغلب اعترافات است.
آخوند روح بخش روز ۱۰بهمن در تلویزیون آستان قدس در مشهد گفت: «آیا بعد ۴۳سال ما از آرمانهای انقلاب دور شدیم یا نشدیم؟ حالا بعضیها به شوخی میگویند که دهه زجر، به جای دهه فجر میگویند دهه زجر! خب مشکلات اقتصادی زیاد هست اختلاس و دزدی و فلان نمیدونم کاهش ارزش پول ملی که تو چند سال اخیر خب اتفاق افتاد» (تلویزیون حکومتی آستان قدس ۱۰بهمن ۱۴۰۰).
در باند مغلوب در جنگ باندی این مضمون را صریحتر اعتراف میکنند تا کارنامهٔ جنایتکارانه خود را بپوشانند و تمام بار عملکرد فضاحتبار نظام آخوندی را به گردن باند رقیب بگذارند.
آخوند مسیح مهاجری از مشاوران رفسنجانی در روز ۱۹بهمن، در روزنامه حکومتی جمهوری با ذکر نمونههایی از فاصله شدید طبقاتی خطاب به باند حاکم گوشزد کرد که اینها «بهروشنی نشان میدهد نظام جمهوری اسلامی نتوانسته به اهداف خود در بخش تأمین عدالت برسد». آخوند مسیح مهاجری ناخواسته اذعان کرد که فاصله طبقاتی شرمآور در نظام ناشی از چپاول باندهای حاکم است. او خطاب به باند حاکم نوشت: «آیا بهتر نیست حضرات مسئول بهجای دامنزدن به جنگ قدرت، درصدد پاک کردن لکه ننگ تبعیض و بیعدالتی و فاصله طبقاتی شرمآور باشند؟».
وقتی رأس نظام خودش را تحت عنوان سلطنت مطلقه فقیه به مردم تحمیل میکند و فراتر از قانون به هیچ ارگان و جایی پاسخگو نیست، طبیعی است که بدنه نظام هم زیر همین چتر میتازند و میبرند و جلو میروند و آنچه در این بین نابود میشود حقوق مردم محروم است.
جلیل رحیمی جهان آبادی عضو مجلس ارتجاع روز ۱۸بهمن ۱۴۰۰ در جلسه علنی مجلس به صراحت اعتراف کرد: «یک عده در این کشور شدند مثل انرژی، نابود نمیشوند از این پست به اون پست، از اون پست به این پست، وزیر را بر میداری، استاندار میشه، استاندار بر میداری، سفیر میشه، سفیر بر میداری نماینده مجلس میشه، نماینده مجلس رد صلاحیت میشه، دوباره استاندار میشه» (خبرگزاری حکومتی خانه ملت ۱۸بهمن۱۴۰۰)
هر چند این عضو مجلس ارتجاع با اظهاراتش به نقش نمایشی مجلس و نمایش انتخابات در نظام اذعان میکند، اما فضاحت ساختار حاکمیت نظام به قدری برملا شده که گماشتههای خامنهای هم در نمایشهای دههٔ زجر به آن اذعان میکنند.
آخوند فرزانه در همین رابطه روز ۱۸بهمن در تلویزیون حکومتی آستان قدس گفت: «حرکتهای باندی پدر انقلاب را در میآورد حرف حسابی هم هست اینها کی هستند؟ اینها سیاستمداران همین کشور هستند تلاش میکنند ولیکن نماینده زیاد به مجلس بفرستند تلاش میکنند. ریاستجمهوری گیر بیاورند تلاش میکنند که کجا و کجا و کجا»
در باند مغلوب اما و پا را فراتر گذاشته و در وحشت از آنچه در کف جامعه میگذرد، نسبت به پیآمد جنایتهای نظام، عاقبت شاه را به نظام گوشزد میکنند.
محمدصادق جوادی حصار مهرهٔ باند مغلوب در روز ۱۷بهمن پشت کردن مردم به نظام و برگشتناپذیریشان به سوی نظام را گوشزد کرد و گفت: «مهمترین عامل نارضایتی فعلی مردم ایران، مشکلات اقتصادی است اما با رفع این مشکلات اقتصادی، نگاه مردم به (نظام) همانند گذشته نخواهد شد». وی با بیان اینکه «مردم آنچه را که از انقلاب میخواستند، به دست نیاوردهاند»، به نظام هشدار داد مثل محمدرضا پهلوی نشود که «زمانی گفت مردم من صدای انقلاب شما را شنیدم که دیر شده بود» (روزنامه حکومتی همدلی ۱۷بهمن».
علت و پرونده اصلی وحشت سران و مهرهها و مقامات حکومتی از تبدیل شدن بحرانها به تهدید امنیتی نظام، جایی بارز و گشوده میشود که به دشمن اصلیشان اشاره میکنند. دشمنی که میتواند نارضایتیها را سمت و سو دهد و سونامی ناشی از بحرانها را همراه با امواج خشم مردم به سوی نظام برگرداند.
آخوند واعظ موسوی روز ۱۷بهمن ۱۴۰۰ در تلویزیون حکومتی آستان قدس گفت: «شما خبر دارید یک عدهیی پشت کامپیوترها نشستند، فیلمش را ندیدید؟ کلیپش را ندیدید؟ پشت کامپیوترها نشستهاند نه یک نفر، صد نفر، دویست نفر، هزار نفر نشستهاند پشت کامپیوترها... . چه بسیار سخنی که از یورش و حمله کارسازتر است. این را بهش میگویند جنگ نرم. شما صدای خمپاره نمیشنوید. جنگ سخت بهتر از جنگ نرم است. ولی یک دفعه میبینید به مرز فروپاشی میرسید».