جواد ظریف، مالهکش جنایات و چپاولگریهای نظام قرونوسطایی آخوندی، برای بار دوم استعفا داد…
هنوز مرکب رأی نمایندگان پوشالی مجلس ارتجاع به برکناری همتی، وزیر اقتصاد پزشکیان، خشک نشده بود که ظریف، معاون بهاصطلاح راهبردی پزشکیان- بهگفته خودش- کنار گذاشته شد.
این کنار گذاشته شدن معاون پزشکیان، رئیسجمهور و گماشتهٔ خامنهای، اگر چه در ظاهر بر اساس تابعیت بیگانه و دوتابعیتی «آقازادههای» جواد ظریف است، اما در خفا، محصول جنگ باندهای مافیایی نظام بر سر تصاحب قدرت برای چپاول ملت و غارت هر چه بیشتر ثروت ملی کشور است. کیست که نداند انبوهی از این آقازادههای دوتابعیتی متعلق به کارگزاران و متصدیان باند مافیایی دیگر نظام است. بنابراین هر دو باند غارتگر، آقازادههای دوتابعیتی خود را دارند، اما کنار زدن ظریف در بطن خود خبر از گسست و شقه هر چه بیشتر کلیت نظام فرتوت و پوسیدهٔ آخوندی میدهد و دومینوی عزل و استعفا و برکناری در دولت بهاصطلاح «وفاق ملی»! تازه شروع شده است. به این گفته سخنگوی دولت وفاق! توجه کنید:
مهاجرانی با اشاره به شایعات مطرح شده پیرامون…احتمال تغییرات دیگر در مجموعه دولت چهاردهم، افزود: نکته اینجاست که بر اساس ماده ۲ قانون نحوه انتصاب افراد در مشاغل حساس، کشور حجم زیادی از سرمایههای انسانی خود را از دست میدهد» (خبرگزاری حکومتی مهر- ۱۳ اسفند ۴۰۳).
بله، سخنگوی دولت پیشبینی تغییرات (و استعفا و برکناریهای) بیشتر را میکند و لذا از وقوع چنین امری نسبت به از دست رفتن سرمایههای انسانی!، اظهار تأسف (و در واقع احساس وحشت) میکند.
آنچه که در این میان به منصهٔ ظهور میرسد، همانا بروز ماهیت پوشالی دولت گماشتهٔ خامنهای است که نام بیمسمای «وفاق» آن هم از نوع «ملی» را به خود داده بود؛ در حالیکه نام واقعی این دولت «وفاق باندی» بود که پزشکیان در عین برداشتن بیشترین سهم برای چپاول و غارت، مذبوحانه تلاش میکند باند مافیایی و جنایتکار مقابلش را بهنحوی راضی نگه دارد و این همان ملغمهٔ «وفاق» است که اکنون دیگر حباب و کفی بیشتر روی آب نیست.
باند مافیایی رقیب دولت با شیره مالیدن به سر پزشکیان و فریب او در همزمانی دو واقعه برکناری همتی و ظریف، تلاش میکند نام «وفاق» را نگه دارد و زیر آن، خط زیراب زدن مهرههای دولت و در واقع افراد باند مقابل را پیش ببرد. خبرگزاری حکومتی تسنیم ۱۳ اسفند در مطلبی تحت عنوان: «وفاق، اسم کوچک ظریف نیست» مینویسد: «وفاق ملی در معنای واقعی خود، همکاری قوا برای حل مشکلات مردم است، نه صرفاً حفظ افراد خاص در مناصب. استیضاح همتی و استعفای ظریف هر چند از نظر زمانی نزدیک بودند، اما … وفاق ملی نه با حفظ افراد، بلکه با احترام به قانون و تمرکز بر حل مشکلات مردم تحقق مییابد».
واقعیت این است که سوت پایان نمایش مضحک وفاق زده شده و این ادعای نخنما به زبالهدان و بایگانی سپرده شد. کنار زدن همتی و استعفای ظریف بحرانهای لاعلاج اقتصادی و جنگ گرگها را تشدید و به روند سرنگونی شتاب میدهد. روزنامهٔ حکومتی هممیهن در شمارهٔ ۱۳ اسفند در این باره مینویسد:
«ادامه این وضع موجب زمینخوردن دولت میشود. وفاق سه رأس داشت…که دیروز سوت پایان آن به صدا درآمد… در چنین وضعی نیروهای متضاد درون ساختار بیش از هر چیز درصدد خنثی کردن نیروهای مقابل خود هستند و اصولاً هیچ کاری پیش نخواهد رفت. بنابراین، تا اطلاع ثانوی شعار وفاق به بایگانی سپرده میشود … هنگامی که وفاق درون ساختار ایجاد نشود، وفاق با مردم و جهان بلاموضوع است…».
به این ترتیب واژه مزورانه و فریبکارانه دولت گماشته پزشکیان، مبنی بر «وفاق ملی»! به گور سپرده شد و نقاب از چهره واقعیاش کنار رفت. این وفاق فقط تلاشی مذبوحانه برای عبور از بحران و شاخ نزدن باندهای مافیایی نظام به یکدیگر بود وگرنه از ۴۳ سال پیش و از فردای ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ هیچ وفاقی بین حکومت ولایت و مردم نه تنها وجود نداشت. اگر وحدتی هم بود در کشتار و اعدام و سرکوب جوانان و شورشگران بود. اکنون بهصورت نمادین مشخص میشود که «استعفای ظریف» آن روی سکهٔ «انقباض ضخیم» حکومت آخوندی است. تشدید سرکوب و افزایش خیرهکنندهٔ اعدامها در اسفندماه مؤید همین امر است. اما خشم روزافزون جوانان و فریادهای بازنشستگان و سایر اقشار میهن در کنار ضربات اختناقشکن کانونهای شورشی بر نمادهای سرکوب و جنایت بیانگر مقاومت، بالندگی و پایداری سرکوب شدگان و ناتوانی و ناپایداری ولایت درهم شکسته است.