گسترش قیام و شورش مردم عراق و تداوم پایداریشان، منجر به ورق خوردن برگی از تحولات پیرامون این کشور و نیز پراندن برق از چشمان ولایتفقیه شده است.
مردم عراق با ادامهٔ پایداریشان در برابر گلوله و کشتار و تهدید، حساب و کتاب سرکوبگران صادارتی نظام آخوندی و دستنشاندگان محلی وابسته به ملایان را بههم زدهاند.
این تحولات که پیاپی و برقآسا رخ میدهند و تعادل پیشین را که به نفع آخوندها بود، بر هم میزنند، وحشت و بنبست را به بیت خامنهای صادر میکنند. این هراس نسبت به بیآیندگی در عراق را روزنامهٔ فرهیختگان در شماره ۱۵مهر ۹۸خود با اعتراف به سرپل بودن عراق برای دخالت در منطقه ـ بهطور خاص در یمن و سوریه و لبنان ـ بهناچار با «محور مقاومت» نامیدن عراق، آشکار کرده است: «عراق بهدلیل شکافهای مذهبی و همچنین نقش متصلکننده ایران به سوریه و لبنان، گزینه مطلوبی برای آمریکا و متحدانش است».
رسانههای حکومتی در انعکاس تحولات عراق کماکان فرهنگ نخنما شدهٔ حاکم بر مطبوعات دیکتاتورها مبنی به نسبت دادن هر تحولی به بیگانگان را ادامه داده و دامن میزنند. اما واقعیت آنقدر بزرگ است و شهروند خود ـ خبرنگار به تبلیغات و رسانههای صاحب منافع دیکتاتورها ـ چه در عراق و چه در ایران ـ هیچ وقعی نمینهند. در خبررسانی و تبلیغات مبتذل دیکتاتورها نسبت به شورشها و قیامها، همهٔ عوامل خارجی و بیگانگان حضور دارند الا مردم محلی و ساکنان اصیل آن کشور! اگر هم چند دسته و گروه اندک پیدا شوند، جز مشتی فتنهگر دستور گرفته از بیگانگان نیستند و جز اینان، هیچ احدی در شهرها و خیابانها یافت نمیشود! نه مردمان کشورها اصالت شهروندی و اقلیمی دارند و نه این مردمان حق دادخواهی و شورش علیه ظلمت فسادگستر دیکتاتور را. این است دنیایی که دیکتاتورهای تهران و بغداد بین خودشان تقسیم تبلیغ کردهاند! اما همانطور که گفته شد، واقعیت هم در ایران و هم در عراق آنقدر بزرگ و تحولآفرین است که برای زبان و ادبیات مبلغان و ژورنالیستهای دیکتاتور، جز دروغ و ابتذال هیچ مفری باقی نمیماند.
روزنامه فرهیختگان در شماره ۱۵مهر ۹۸مینویسد: «آمریکاییان در آستانه اربعین حسینی به سمت ایجاد آشوب در عراق رفتهاند»! کیهان فاشیست نماینده خامنهای با همان لمپنیسم ریشه کرده در فرهنگ و تبلیغات آن، با عبارتی که رژیم آخوندی را متولی عراق قلمداد میکند، شورش جوانان عراق را «فتنهٔ آمریکایی ـ سعودی در عراق» توصیف میکند! ارگان ولیفقیه در سوزش از افشای جهانی جنایات مزدبگیران آخوندی در عراق، ضمن اعتراف به کشتار مردم توسط مزدوران خامنهای، ادامه میدهد: «رسانههای وابسته به آل سعود و آمریکا و انگلیس مدعی شدهاند که نیروهای نظامی مردمی در عراق (حشدالشعبی) نباید در خاموش کردن فتنه اقدامی انجام دهند». در ادامه هم بر اثر بالاگرفتن قیام و شورش در عراق، پردهها را کنار زده و اعتراف میکند که حکومت و خاک عراق در تیول ولایتفقیه است: «مراسم باشکوه و بینظیر پیادهروی اربعین نمایش قدرت ایران و مسلمانان جهان علیه نظام سلطه است».
اشاره کردیم که واقعیت قیام و شورش عراقیان آنقدر بزرگ است که رسانههای حکومتی هر چقدر هم با شیوههای دیکتاتورمآبانه آن را گزارش کنند، باز هم واقعیتش را در چشم آنان فرو میکند و در جنگ گرگها هم شده، به زوایای آن اشاره میکنند. روزنامه فرهیختگان در همین شماره ۱۵مهر خود دلایلی را بهعنوان علت شورش عراقیان علیه حاکمان بغداد برمیشمرد که تماماً با دلایل شورش و قیام اقشار مردم ایران علیه آخوندها مشابهت دارد. خامنهای همان فسادی را که در ساختار حکومت آخوندی نهادینه کرده است، در والیان دستنشانده و وابسته به آخوندها در عراق نیز نهادینه شده است. در شرح این مشابهت و واقعیت، این عبارات را میخوانیم: «فساد گسترده سیاسی در دولت (عراق) بهمعنای عام، سهمیهبندیهای سیاسی و ناکارآمدیهای انباشتشده از دولتهای قبل و همچنین عدم خدمترسانی درست به مردم در دولت فعلی، منجر به شکلگیری یک جریان اعتراضی ابتدا در شبکههای اجتماعی و سپس در کف خیابانهای عراق شد».
از منظر نظام ولایتفقیه مردم عراق حق ندارند حتی خواستههای ضد سلطهگری آخوندها را در عراق دستنویس کرده و در منظر همگان بگذارند! هرگاه عراقیان بر خواستههای برحقشان بایستند و از استقلال و آزادی کشورشان دفاع کنند، «تردید را نسبت به ماهیت این تظاهرات تشدید کردهاند». پشت پردهٔ این «تردید» همان واقعیت بزرگ است که مردم عراق درست نظام آخوندی را نشانه میروند: «برخی شعارهای ضد مرجعیت و ضدایرانی و دستنوشتههایی که در تعارض با راهپیمایی اربعین است، تردیدها را نسبت به ماهیت این تظاهرات تشدید کرده است». (همان منبع)
مشاهده میشود که مردم عراق در قیام و شورش گسترش یابندهشان، اصل و اساس عقبماندگی کشورشان و علت شتاب فساد سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ناشی را ناشی از سلطهٔ مزدبگیران وابسته به آخوندها و دخالت حاکمیت ولایتفقیه میدانند و در قیامشان همان را آدرس میدهند. تشدید این وضعیت علیه نظام آخوندی و رشد و بلوغ آن به یک تعادلقوای سیاسی تعیینکننده، چشمانداز نجات عراق از اختاپوس نظام آخوندی را رقم خواهد زد و پیامدهای بلافصل آن دامن آخوندها و مزدورانشان را در یمن و سوریه و لبنان خواهد گرفت. بنابراین با تأکید بر این اصل بنیادین که تمام مشکلات منطقه و مصائب مبتلابه مردم این کشورها با سرنگونی آخوندها در تهران میسر است، به قیام عراق باید بهمثابه یک رویداد کیفی و یک تحول سرنوشتساز در منطقه نگریست.