این روزها سالگرد پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و آتشبس در جنگ ضدمیهنی ایران و عراق است. جنگی که بیش از ۲میلیون کشته روی دست دو ملت مسلمان گذاشت،
دو کشور بزرگ منطقه را ویران کرد، منطقه را به آشوبی کشید که هنوز هم با صلح و آرامش، سالها فاصله دارد و بیش از همه، ایران را بنا به اعتراف سردمداران همین رژیم، صدها سال به قهقرا برد!
در سالگرد پذیرش آتشبس که بیاغراق مجاهدین به خمینی تحمیل کردند(وگرنه که او بهگفته خودش تا آخرین آجر سالم در تهران به آن ادامه میداد!) رازهایی باز شده و میشود که آگاهی از آنها برای هر کس که در محدوده این سرزمین زندگی میکند، ضروری است.
بهویژه هر ایرانی میهندوستی که به آزادی و آبادی سرزمینش علاقه دارد، باید بداند که آن جنگ چه بود و چه شد!
در مورد ماهیت آن جنگ و علل شروع و پایان آن، در سایت مجاهد ارگان سازمان مجاهدین خلق ایران مقالات متعددی تاکنون منتشر شده که با تکیه به اسناد حکومتی منتشره توسط آخوندها ماهیت آن جنگ ضدملی و ضدمیهنی را روشن میکند، مقالاتی که در صفحه ویژه جنگ این سایت در دسترس قرار دارد و هدف این نوشته پرداختن به آنها نیست.
نگاهی به سند جدیدی از دفاع مقدس ؟!
هدف این نوشته پرداختن به ۲-۳سند تقریباً جدید است که یکی از آنها در هیچکدام از متون قبلی وجود ندارد. سندی که مستند به حرفهای اخیر مهدی خزعلی است. او پیشتر از سرداران همان جنگ ضدمیهنی بوده که در دوران ریاستجمهوری علی خامنهای و اکبر هاشمی رفسنجانی نیز عهدهدار مسئولیتهایی در دفاتر آنها بوده است از جمله:
۱۳۶۵ تا ۱۳۷۴؛ همکاری با دفتر بررسیها و مطالعات ریاستجمهوری
۱۳۷۲ تا ۱۳۷۴؛ مسئول مرکز مطالعات بیوتکنولوژی ریاستجمهوری
وی اخیراً در مصاحبهیی نکاتی درباره جنگ ضدمیهنی ابراز کرده که شایان توجه است و نشان از تنفر مردم از آن جنگ ویرانگر دارد. وی گفته است:
«ما پوتین برای سربازانمان و بسیجیانمان نداشتیم تا روزی که داوطلبان بسیجی نداشتیم. وقتی که دفاع متحرک عراق آنموقع من در جبهه بودم خاطرم هست همه مرزها بهم ریخت ما میرفتیم در مهران مثلاً عملیات کربلای ۱ بایستی سریع بار میبستیم به سمت غرب و تپهٔ شهدا در حاجی عمران، یعنی وضعیت به گونهیی بود که تعداد نیروی کمی که بود بایستی از این خط که تسخیر شده حرکت میکرد به غرب کشور...».(منبع: Danestaniha مهدی خزعلی و جام دیگری که حتماً باید به رهبری نوشاند-۹۷۰۴۲۶)
پازل دفاع مقدس کامل میشود
این حرف خزعلی را بگذارید در کنار حرف عباس تیموری پاسدار نویسندهیی که عنوان «راوی دفاع مقدس» را هم یدک میکشد!
روز ۱۲مهر ۹۶ عباس تیموری، راوی دفاع مقدس که خود در جنگ ضدمیهنی ایران و عراق شرکت داشته، در یک مصاحبه تلویزیونی به ابعاد ضدمردمی بودن آن جنگ اعتراف کرد و با ارائه عدد و رقم و چند آمار از ستاد کل نیروهای مسلح رژیم به ضدیت حداکثری مردم ایران با آن جنگ خمینیساخته اذعان کرد.
عباس تیموری نویسنده و راوی جنگ به مجری تلویزیون آخوندی که با وی مصاحبه میکرد گفت: «من شفاف میتونم حرف بزنم»؟
و هنگامی که مجری تلویزیون آخوندی به وی جواب مثبت داد، تیموری گفت: «ما ۶۰۰هزار سرباز فراری در زمان جنگ داشتیم»!
لازم به یادآوریست پس از آزادی خرمشهر و امکان دسترسی به صلح عادلانه و شرافتمندانه که تنها خمینی و باندش(خامنهای، رفسنجانی، موسوی نخستوزیر، محمد خاتمی رئیس تبلیغات جنگ و...) خواهان ادامه آن بودند، مجاهدین خلق ایران، پیشاپیش مردم ایران، کمر به متوقف کردن آن جنگ بستند و سربازان را به فرار از جبههها فراخواندند.
اینک ۳۵سال پس از گذشت آن تاریخ(آزادی خرمشهر) این خود آخوندها و دستگاه تبلیغاتیشان است که به کارکرد شگفتانگیز خطوط سیاسی مجاهدین خلق و نفوذ آن در جامعه ایران گواهی میدهند.
جنگ یکدرصدیها!
مقامات رژیم تاکنون بارها اقرار کردهاند که تنها نیروی ایرانی مخالف جنگ، مجاهدین خلق و متحدانشان بودند.
تمیوری در ادامه صحبتهایش گفت: به تعبیر ستاد کل نیروهای مسلح ۱ تا ۳/۵درصد کل جمهوری اسلامی ایران بیشتر در جنگ حضور مستقیم نداشتند.
تمیوری گفت: «یعنی اینکه یک عاشورای دیگه دقیقاً تکرار شده، نیروی انسانی در جنگ نداریم یک آمار دیگه وحشتناکتر بهتون بدهم».
مجری سؤال کرد: «اینکه گفتید یکدرصد جمعیت...»
تیموری جواب داد: «۱ تا ۳درصد جمعیت کل ایران بیشتر در جنگ حضور مستقیم نداشتند»!
مجری دوباره سؤال کرد: «چند درصد دولتها پشت جنگ بودند»؟
تیموری تکرار کرد: «همهاش ۳درصد نمیشد! کلاً یعنی وحشتناکه»!
مجری گفت: «اینکه حضرت امام میگند جنگ جنگ در سرلوحه امور است...»
تیموری با ریشخند گفت: «جنگ در سرلوحه امور است حالا در یک جای دیگر امور است حالا من به اینهایش حاشیهاش کاری ندارم یک نکته دیگه بگم این نکته خیلی معنادار و خندهداره».
اینک با گذشت بیش از ۳دهه از آن روزگار عمق نفوذ مردمی مجاهدین و خطوط سیاسی ضدجنگشان بیشازپیش روشن میشود.
آمار رحیمپور ازغدی از دفاع مقدس !؟
لازم به یادآوریست در سال ۱۳۹۰ نیز رحیمپور ازغدی آماری مشابه آمار تمیوری اعلام کرد و گفت: «این ملت شریف ایران در جنگ شرکت نمیکرد. فقط حدود ۲۰۰هزار خانوار ایرانی در جنگ شرکت کردند(جمعیت خانوار ایران در آن سالها بالای ۱۱میلیون خانوار بود!)». ازغدی در همان مصاحبه سال ۹۰ خود با تلخکامی گفت: «این ملت شریف ایران خیلی شریفه! اما حتی برای تشییعجنازه شهدای ما هم نمیآمدند»!
از مجموع گفتههای تیموری و ازغدی و خزعلی میتوان دریافت که آن جنگ ضدمیهنی تا کجا مورد نفرت مردم میهنپرست ایران بود و ایرانیان تا کجا صفوف خود را از صفوف خمینی جنایتکار جدا کرده بودند.
بیشک آماری که این سرداران سابق و لاحق آن جنگ ضدمیهنی اعلام میکنند برگ افتخاری در تاریخ ایرانزمین است. مردمی که تفاوت جنگ میهنی و جنگ ضدمیهنی را بهخوبی و بهسرعت و بهمدد هوشیاری مقاومت پیشتاز خود(مجاهدین خلق) دریافتند و پشت به جبهههای آن جنگ ضدملی، رو به داخل کشور و به نبرد با دیکتاتوری فاشیستی مذهبی حاکم بر میهن خود برخاستند.
عظمت کاری که مردم و مقاومت ایران در قبال دفاع مقدس !؟ کردند
برای درک اهمیت کاری که مردم ایران و مقاومت هوشیارشان در قبال آن جنگ ضدملی، ظالمانه و ضدمیهنی انجام دادند تنها کافیست نگاهی به تاریخ جنگهای دیگر مللی کنیم که در موقعیت مشابه، نتوانستند وظیفه میهنی خود در قبال جنگهای «ظالمانه و ضدملی» را اجرا کنند.
در جریان جنگ جهانی اول بسیاری رهبران انقلابی و پیشتازان طبقه کارگر با تمامی اشراف و آگاهی که نسبت به ماهیت آن جنگ ظالمانه برای تقسیم مجدد جهان بین نیروهای رو به رشد کاپیتالیستی داشتند، (به استثنای معدودی انگشتشمار) نتوانستند موضع اصولی در برابر آن جنگ ظالمانه اتخاذ کنند و خود نیز به تاییدکنندگان آن جنگ ظالمانه تبدیل شدند. شاید معروفترین آنها، شماری از انقلابیون آلمان باشند که بعدها خود نیز در آتش پیامدهای آن جنگ ظالمانه سوختند و خاکستر شدند.
در سالگرد پذیرش آتشبس، آن هم با یادآوری مواضع انقلابی و شجاعانه مقاومت ایران و همگامی مردم آگاه، میهنپرست و هوشیار ایرانزمین، درود میفرستیم به روانهای پاکی که در این راه از جان خود مایه گذاشتند همانگونه که درودی بدرقه راه رهبری شجاع مقاومتی میکنیم که بیبیم و ترس و محاسبه برای نام و ننگ خود، راه درست را در قبال آن جنگ کثیف تشخیص داد و به اقدام فعال و عملی برای متوقف کردن آن جنگ ویرانگر برخاست.
بیشک تاریخ آینده از این برگ زرین مقاومت مردم ایران داستانهای بیشتری خواهد گفت.
ملتی که ۹۹ تا ۹۷درصدشان به خمینی ملعون در آن جنگ پلید پشت کردند و فریب دجالبازیهای او را نخوردند.
ملتی که با پشت کردن به آن جنگ ضدمیهنی، خمینی دجال را ناگزیر از قطع موقت جنگ و پذیرش آتشبس کردند، ملتی که اینک و در همین روزها با شعارهای سوریه را رها کن و... به جنگ عملی با جنگهای ظالمانه جدید آخوندها برخاسته است.