اعترافات دیرهنگام
وضعیت ناهنجار اجتماعیـاقتصادی و افزایش بیعدالتی و تبعیض در کشور، باعث نارضایتی و نفرت فراگیر اجتماعی شده و کارگزاران ریز و درشت رژیم را نگران آینده خود کرده است. آنها که خودشان سالها شریک دزد بودهاند، حال رفیق قافله از آب در آمدهاند و برخی دزدیهای بیسابقه و اختلاسهای جناح دیگر را افشا و یا به آن اعتراف میکنند. این اظهارات در حالی در رسانههای رژیم درج میشود،که همین مقامات طی سالیان گذشته علاوه بر تأیید سیاستهای ضدمردمی و مخرب اقتصادیـاجتماعی، خود نیز در تمامی چپاولگریها و جنایتهای حاکمیت شریک بودهاند.
یک نمونه از این دودوزهبازیها مربوط به علی ربیعی، سخنگوی دولت و دژخیم امنیتی سابق، معروف به «پاسدار عباد» است. او که بنا به اعتراف خودش در زمان تصدی مقام امنیتی در وزارت اطلاعات، بهدلیل کمبود نیروی امنیتی، برای حمل زندانیان سیاسی از تابوت استفاده میکرده و در مواردی منجر به مرگ چندین تن از آنها شده، اکنون دلش از «آلام مردم!» بهدرد آمده و برای آنها اشک تمساح میریزد. ببینید:
«...ما روزی نبوده است که در جلسات دولت آلام مردم و مشکلات و مسائل آنان... از کمبود مواد اولیه، دارو و فشاری که بر تولیدکنندگان ما وارد میشود موضوعی را طرح نکنیم که البته متأسفانه برخی بیمهریهای داخلی هم بر این مسائل افزوده است...».(علی ربیعی، نشست خبری هفتگی با رسانهها، ۴شهریور ۹۸)
زدوبند نمایندگان(!) با قوه مجریه!
افروغ، عضو مجلس ارتجاع که طی دوران نمایندگی خود بر همه جنایات و دزدیهای رژیم صحه گذاشته، در جریان تسویهحساب باندی، بخشی از زدوبندها و فساد درون قوهٔ مقننه و مجریه پرده برداشته است:
«بزرگترین مشکل مردم مشکلات اقتصادی است... مردم از سوی دولتمردان و کسانی که صاحب قدرت هستند در حاکمیت، قوه قضاییه، مقننه و مجریه، صرفاً یک همنوایی صوری را نمیخواهند... زمانی که مردم با افزایش قیمتها روبهرو میشوند و زندگی خود را با دولتمردان و مسئولان مقایسه میکنند و یا حتی خانهها و ماشینهای آنها را میبینند... احساس میکنند کسی به فکر آنها نیست... قوه قضاییه باید متوجه فساد درون خود باشد... قوه مقننهای که منافع شخصی خودش را دنبال میکند... نمایندگانی که منافع شخصی خودشان را میبیند... و چشم به انتخابات آینده دارند چگونه میتوانند... به وظایفشان عمل کنند... نه تنها نمیتواند نقش نظارتی را ایفا کند بلکه گزینشی عمل میکند و با قوه مجریه زدوبندهایی میکند».(عماد افروغ، مصاحبه با خبرگزاری فارس، ۵شهریور ۹۸)
مردم نباید ناراضی شوند!
قرجه طیار، عضو دیگر مجلس نیز بهگونهای مزورانه در بارهٔ سقوط مردم از خط فقر به خط بقاء دل سوزانده و به بالادستتران خود برای پیشگیری از سقوط حاکمیت هشدار میدهد:
«مردم مدتها است که از زیر خط فقر به خط بقاء سقوط کردهاند. سخن از رفاه نیست سخن از بقا هست، غارتگران بیتالمال ارزشهای نظام و انقلاب را بهمخاطره انداختهاند، مسئول رفع این معضل کیست؟ متأسفانه هر روز به بهانههای مختلف تضادها و درگیریهای جناحی و گروهی بیشتر میشود... نمایندگان محترم، مردم سخت در مضیقه هستند و گرانی دمار از روزگار مردم درآورده است، قاطبه مردمی که به بنده و شما مراجعه میکنند مشکل معیشتی و اشتغال دارند... همه باید توجه داشته باشیم که مردم نباید ناراضی شوند وگرنه این همان آب به آسیاب دشمن ریختن است».(قرجه طیار، ۴شهریور ۹۸)
وحشت از خیزش اجتماعی
تم ثابت اظهارات این حضرات چیزی جز این نیست که یکدیگر را از «نارضایتی مردم!» یعنی اسم مستعار خیزش عمومی میهراسانند و نسبت به جنگ قدرت باندهای نظام هشدار میدهند. چیزی که البته در قاموس آنان محلی از اعراب ندارد، همان «درد مردم» است.
واقعیت این است که کارگزاران این دیکتاتوری وحشی ـ که طی ۴دهه حرث و نسل ایران را به نابودی کشانده ـ نه میخواهند و نه میتوانند به ابتداییترین نیازهای مردم پاسخ بدهند. آنها اکنون در وحشت از خیزشهای عمومی به تنها چیزی که میاندیشند، نجات حاکمیت از خشم متکاثف خلق و ادامهٔ چپاولگری است.
پسلرزههای قیام دیماه ۹۶ که در آن در بیش از ۱۴۰شهر میهن به تپش درآمدند، هماینک نیز در نقاط مختلف ادامه دارد. این قیام زنگ خطر را برای سران و مقامات رژیم بهصدا درآورده است. طنین این زنگ خطر را در دادخواهی و اعتراض مردم از هر گوشهای میتوان شنید.
آخوندها و عمال غارتگر رژیم دریافتهاند بهزودی بساط حکومت جور و ظلم بهدست مردم و مقاومت ایران برچیده شده و روز حساب و پاسخگویی فراخواهد رسید؛ از اینرو سراسیمه برای شستن دستان ناپاک خود حرفهای اینچنینی میزنند؛ آنها که طی ۴دهه اخیر پیوسته تداعیکننده ضربالمثل معروف «شریک دزد و رفیق قافله» بوده و کسی را نخواهد فریفت.
در روزهای پایانی دیکتاتوری سلطنتی نیز، نمایندگان مجلس پز همراهی با مردم و دردهای آنان را میگرفتند اما خاستگاه آن چیزی جز فریب برای غالبکردن خودشان نبود.
اکنون مردم دست جانیان و غارتگران ۴۰ساله هر دو جناح را خواندهاند و بیاعتنا به اراجیف علی خامنهای و چارهاندیشان نجات نظام، برای سرنگونی آخوندهای ضدبشر و خاتمه دادن به همه مصائب و درد و رنجهای خود، در کار تدارک قیامی دیگرند؛ قیامی که بهزودی خیابانهای ایران را در زیر پای عمامهداران ریایی بهلرزه درخواهد آورد.