در روزنامههای حکومتی روز ۲۷خرداد، یعنی یک روز قبل از برگزاری نمایش انتخابات، اصلیترین حرف روزنامههای هر دو باند حاکم، تمهیدات برای جلب مشارکت مردم و نیروهای ریزشی خودشان به پای صندوق های رأی است. در روزنامهها، حرفهای خود خامنهای همراه با فتاوی دینفروشانهٔ او و سایر آخوندهای حکومتی حوزه قم، با حرفهای آخوند روحانی، صفحات روزنامهها را پر کرده است. پاسداران زنده و مرده از پاسدار یحیی رحیم صفوی مشاور خامنهای تا پاسدار به هلاکت رسیده قاسم سلیمانی هم در روزنامههای حکومتی به خط شدهاند تا تنور سرد انتخابات حکومتی را گرم کنند. اما اعترافهای ناگزیر به نفرت مردمی از این نمایش و بنبست مانورهای فریبکارانهٔ نظام تحت عنوان «انتخابات» در روزنامههای هر دو باند دیده میشود.
اعترافها در «دوراهی اجتنابناپذیر»
روزنامهٔ ابتکار از باند مغلوب در سرمقالهاش وضعیت «نهادهای بالادستی» نظام را «بر سر یک دوراهی اجتنابناپذیر شکسپیری» مورد بررسی قرار داده و نوشته است: «عملکرد شورای نگهبان مبنی بر مدیریت هدفمند فرایند تأیید و رد صلاحیت کاندیداها، نهادهای قدرت (بالا دستی) را در مسیر یک دوراهی اجتنابناپذیر قرار خواهد داد... به بیانی بسیار کلی و مختصر، دوراهی اجتنابناپذیر نهادهای بالادستی که به واسطه حذف نیروهای غیرهمسو ایجاد خواهد شد، بهبود شرایط اجتماعی یا تحولات بنیادی در ساختار مدیریت سیاسی است». این روزنامه در ادامه در ضرورت «تحولات بنیادی» به نظام گوشزد کرده است: «در هیچ مقطع تاریخی نمیتوان ساختار (نظام) سیاسی را یافت که توانسته باشد برای مدت طولانی بر گرسنگان تحت انواع و انبوهی از مشکلات و فشارها، حکمرانی کرده باشد».
رسالت هم در مطلبی به قلم پاسدار یحیی رحیم صفوی «مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا»! از همین دلواپسی نظام پرده برداشته و بهصورت سربسته نوشته است: «قهر با صندوق رأی، نهتنها مشکلی از مشکلات حل نمیکند، چهبسا مشکلاتی را هم ایجاد کند».
فرهیختگان از باند خامنهای هم ضمن اشاره به گسست بین مردم و نظام از یکسو و شکاف بین مهرههای باند خامنهای در جنگ بر سر کرسی ریاست جمهوری، نسبت به پیآمد آن ابراز نگرانی کرده و نوشته است: «انتخاباتی که جامعه را چندپاره و گسسته کند، حتی در فرض درصد بالای مشارکت، برندهای نخواهد داشت. بذر این انسجام یا خدایناکرده افتراق و گسست، در روزهای رقابت انتخاباتی پاشیده میشود. ». این روزنامه در حالی که نظام را «ملت ایران» نامیده صفآرایی بین مردم و نظام را به بیان معکوس چنین توصیف کرده: «در انتخابات پیشرو، دوقطبی اصلی نه میان اصولگرا و اصلاحطلب و نه میان عمرو و زید است؛ یک سر این دوقطبی، دشمنان قسم خورده ملت ایران هستند که در پوشش دروغین دلسوزی برای جمهوریت، مردم را به قهر با صندوق و سرنوشت خود دعوت میکنند. ». این روزنامه در ادامه به باندهای متخاصم برای تصاحب کرسی ریاستجمهوری هشدار داده «در این شرایط، وقوع چنین تنشهایی میان طرفداران نامزدها و تخریب نامزد دیگر برای اثبات نامزد مورد علاقه خود، ثمری جز افزودن ابهام بر فضای کلی انتخابات ندارد؛ ابهامی که ثمره آن بیش از هر چیز، تقویت موضع دشمنان ملت را در سرد کردن تنور انتخابات در پی خواهد داشت».
ترفند باند مغلوب؛ سوار شدن بر موج نفرت مردم از نظام
در روزنامههای باند مغلوب، برای جلب مشارکت در نمایش انتخابات، تلاش کردهاند بر موج نفرت مردم از نظام سوار شوند تا شاید صندوق هایشان از کسادی آرا در بیاید.
ایران ارگان دولت روحانی در مقالهیی به قلم حسین مرعشی از باند کارگزاران ابتدا به تحریم مردمی نمایش انتخابات اذعان کرده و نوشته است: «مجموعهٔ رویدادها تاثیر خود را به نفع کاهش و نه بالا بردن مشارکت گذاشتهاند». این روزنامه در ادامه نوشته است: «ما اکنون در شرایط مناسبی نیستیم اما قطعاً ساقط کردن کامل حق انتخاب، شرایط را بهمراتب بدتر از این خواهد کرد. دوم اینکه ما هماکنون در مقطع تعیینکننده پرونده هستهیی کشور و حرکت به سمت رفع تحریمها هستیم. . ». در ادامه بهصورت تلویحی آدرس رئیسی را داده و نوشته است: « در واقع تسلط نگاه ایدئولوژیک به واقعیتهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در دولت امکان چنین حرکتی را از ما خواهد گرفت».
جهان صنعت روزنامهٔ دیگر باند مغلوب هم اشارات صریحتری به باند خامنهای و رئیسی دارد تا خواننده را از پیآمد روی کارآمدن او ترسانده و به پای صندوق نمایش انتخابات بکشاند. این روزنامه با اشاره به مذاکرات بین ایران و آمریکا «فعال شدن نشانگرهای خروج» از تحریم را بسته به دولت جدیدی که در نظام بر سرکار میآید دانسته و نوشته است «نکته مهمتری که در سال ۱۴۰۰ میتواند تعیینکننده مسیر اقتصاد باشد این است که آیا به سمت عقلانیت در اقتصاد حرکت خواهیم کرد یا خیر؟ بهنظر میرسد به دو دلیل مشخص حرکت اقتصاد بر چنین مسیری هنوز هموار نشده است. دلیل اول اینکه همچنان بهدنبال مدینه فاضلهای هستیم که وجود خارجی ندارد؛ دوم اینکه ما در ایران با علم اقتصاد و بایدهای آن فاصله بسیار زیادی داریم».