728 x 90

اعتراف به بن‌بست نظام در سرکوب

قیام۹۸
قیام۹۸

هر چه از قیام آبان۹۸ می‌گذرد، آثار کوبنده‌اش بر پیکره فرتوت نظام ولایت فقیه بیشتر بارز شده و هراس رسانه‌ها و مهره‌های آن نیز از قیام و خیزش در تقدیر بیشتر می‌شود .

موضوع عمده‌یی که باعث نگرانی آنها شده است بن‌بست سرکوب و زنگ زدن این حربه است.

حربه‌ای که رژیم طی ۴دهه گذشته با تمامی قوا تلاش کرده است با آن مردم محروم را از قیام و خیزش بازدارد، اما به اذعان رسانه‌ها و مهره‌های وابسته به آن، آن‌چنانکه می‌خواسته در این امر موفق نبوده و بکار بردن این حربه توسط نیروهای سرکوب بیشتر مردم را به سمت مقاومت و اعتراض سوق داده است.

روزنامه مردم‌سالاری ۱۰شهریور۹۹ در وحشت از بن‌بست سرکوب و بازتاب «آن در میان مردم نوشت: «مسأله‌ای که وجود دارد این است آیا از وضعیت امروز باید تعبیر به «بن‌بست» کرد که راه برون‌رفت از آن، معمولاً ابزارها و روش‌های خشن است یا این‌که می‌توان باز امیدوار بود و امید به بهبود داشت؟ حرکت‌های اعتراضی دی۹۶ و آبان۹۸ و مواجهه نامناسب با آنها نشانه خوبی در این مورد نیستند. طبعاً حرکت‌های خشن تبعات به‌شدت منفی زیادی در بر دارند».

مفهوم این جملات این است هر چه درجه سرکوب افزایش یافته به جای این‌که نتیجه‌اش آن به‌صورت ارعاب مردم عاید رژیم شود، بیش از پیش مورد نفرت مردم قرار گرفته است.

روزنامه مستقل ۱۱شهریور۹۹ «نا امیدی و بی‌اعتمادی (بخوانید نفرت مردم) نسبت به حاکمیت و مجموعه قوا که در اذهان و افکار مردم ایجاد شده نتیجه اعمالی درگذشته» می‌داند.

اعمالی در زمینه سانسور و سرکوب مردم که «در نتیجه چنین حرکتهایی بازتاب خوبی در میان مردم ندارد».

معنای این حرف این است که بکارگیری حربه سانسور و سرکوب علیه مردم به بن‌بست رسیده و کار کرد سابق را ندارد، و دیگر نمی‌توان با این اهرمها به شدت سابق مردم را از فعالیت‌های اعتراضی ضد نظام بازداشت.

مصطفی معین وزیر اسبق علوم و رئیس شورای عالی نظام پزشکی رژیم نیز به بیان دیگری به بی‌اعتمادی و نفرت مردم از حاکمیت و بن‌بست آن اذعان می‌کند، بن‌بستی فراگیر در میان دولت و سایر نهادها که «دیگر آن اعتماد ‌به ‌نفس لازم را ندارند، بی‌تدبیری و رویکرد مبتنی بر دامن‌زدن به اختلافات داخلی، تنگ‌تر‌ کردن فضای سیاسی و اجتماعی و اعمال فشار بیشتر بر فعالان دانشجویی، کارگری، رسانه‌یی و مدنی را انتخاب می‌کنند… اعتراضات مردمی فقط به‌خاطر بحران اقتصادی نیست، بیشتر از آن به‌دلیل ناکارآمدی‌ها، بی‌صداقتی‌ها، فساد اداری و حکومتی، تبعیض و نابرابری و بی‌اعتمادی به گفته‌ها و عملکرد دولت و مسئولان است»(روزنامه شرق ۱۱شهریور۹۹).

اگر او می‌خواست بی‌پرده و بدون محذوریت منظور خود را بیان کند باید رک و پوست کنده می‌گفت رژیم در بن‌بست، بی‌تدبیر و ناکارآمد و در یک‌کلام پوسیده است.

بن‌بست حاکمیت و متقابلا اعتلای حرکات اعتراضی و قیامهای مردمی را می‌توان در فاصله کم بین قیامهای بزرگ مشاهده کرد.

سال۹۶ یک قیام بزرگ صورت گرفت، تابستان۹۷ یک حرکت اعتراضی بزرگ نسبت به مشکلات اقتصادی شکل گرفت، آبان۹۸ یک قیام سراسری شکل گرفت و به فاصله کمی در دیماه۹۸ جنبش اعتراضی علیه ساقط شدن هواپیمای مسافربری اوکراینی توسط سپاه پاسداران صورت گرفت.

در شرایط کنونی نیر قیام مانند آتش زیر خاکستر است و هر آن ممکن است شعله‌ور شود، آن‌چنانکه یک مهره حکومتی به نام حسن بیادی گفت: «تا پایان آذرماه احتمال وقوع حوادث غیرمترقبه سیاسی اجتماعی وجود دارد. با توجه به بی‌تدبیریهای داخلی، مردم ما از جناح‌ها عبور نموده و از اوضاع رضایت ندارند و تاکنون گفتمانهای قبلی که چاره‌ساز نبوده‌اند. بنابراین باید تحلیل مشکلات موجود منصفانه بیان شود، اگر چه در وقوع این مشکلات نباید از نقش باندهای متصل به قدرت و ثروت غافل بود که متأسفانه مانند اختاپوس در بسیاری از سازمانهای مهم اقتصادی و سیاسی نفوذ کرده و بعضی انسانهای به ظاهر موجه هم خواسته یا ناخواسته عمله ظلم آنان هستند»(سایت انتخاب ۹شهریور۹۹).

عبور مردم از «جناح‌ها» که مصطفی معین به آن اعتراف می‌کند بازتاب این شعار مردم است «اصلاح‌طلب اصول‌گرا، دیگه تمام شد ماجرا»، و به‌معنی نفی تمامیت نظام ولایت فقیه است.

وحشت از وقوع حوادث غیرمترقبه سیاسی است که علی خامنه‌ای را هم نگران نگران از دست رفتن مهار اوضاع کرده، چنانکه در ملاقات مجازی با اعضای جدید مجلس ارتجاع گفت: «سال چهارم دولتها به‌خصوص اگر چهارم دوم باشد سال بسیار حساسی است و معمولاً در این سال اگر چنان‌چه مراقبت نشود کارها سست خواهد شد. همه دولتها موظف هستند تا روز آخر تلاش کنند و کار کنند در شرایط حساس سال آخر دولت و سال اول مجلس، باید دو قوه فضا را به‌گونه‌یی مدیریت کنند که به کار مهم کشور (بخوانید بقای نظام) لطمه نخورد»(سایت خامنه‌ای ۲۲تیر۹۹).

خامنه‌ای بیش از هر کسی دیگری نسبت به بن‌بست و پوسیدگی حکومتش و نسبت به اوضاع انفجاری جامعه نگران است، در شرایطی که بکار گرفتن حربه سرکوب عریان علیه مردم خطر جرقه و انفجار خشم آنها را به‌دنبال دارد.

چنین شرایط دشوار و خطرناکی است که رژیم را ا وادار کرد به‌رغم وحشی‌گری اولیه در تخریب خانه‌های روستاییان ابوالفضل اهواز، عقب‌نشینی کند و مهره‌های درشت نظامش مثل شمخانی را برای دلجویی و ماستمالی جنایت انجام شده به آنجا بفرستد.

قابل توجه آن که در برابر بن‌بست حاکمیت، مقاومت مردمی در همه پهنه‌ها با اعتلا و گسترش فزاینده روبه‌روست و این آن چیزی است که تمامیت رژیم را به وحشت انداخته است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/b1b50114-8a9e-4968-ae4f-9d2d35284045"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات