در شرایطی که اقتصاد رژیم به بنبست رسیده است و بسیاری از طرحهای عمرانی تعطیل و از بودجه وزارتخانههایی نظیر آموزش و پرورش، راه و ترابری و بهداشت و درمان سال به سال کاسته میشود، به بودجه نیروهای سرکوب و به بودجه هوا کردن موشک و ماهواره افزوده میشود.
روی آوردن حاکمیت آخوندی به پروژه ضدمردمی و ضدملی هوا کردن موشک و ماهواره برای سرپوش گذاشتن بر ضعف خود در تعادلقوای داخلی و بینالمللی و همچنین برای روحیهدادن به نیروهای وارفته و روحیهباخته آن است.
ماهوارهای که روزی ۶بار از بالای سر میگذرد!
آخوند روحانی اخیراً برای این قدرتنمایی پوشالی و ژست موشکی و ماهوارهای سنگتمام گذاشت و اندر مزیت آن داد سخن سرداد. او در روز ۲۴دی ۹۷ در سخنرانی در استان گلستان گفت: «ماهواره پیام بهزودی توسط ماهوارهبر ساخت داخل به فضا پرتاب خواهد شد و در ۶۰۰کیلومتری زمین قرار میگیرد. هم ماهواره و هم ماهوارهبر توسط جوانان و دانشگاهیان کشورمان بهویژه دانشگاه امیرکبیر ساخته شده است. این ماهواره روزی ۶بار از بالای سر ما میگذرد. پیام با دوربینهایش اطلاعاتی دربارهٔ آب و هوا، کشاورزی، آب سرزمینی و جنگلها برای ما ارسال میکند. این ماهواره تحقیقاتی نبوده، بلکه اولین ماهواره عملیاتی ماست».
اما ماهواره پیامی که قرار بود روزی ۶بار از بالای سر روحانی و نظام عبور کند پوشالی از کار در آمد و بهعنوان یک تف سربالا بر سر و ریش روحانی و رژیم نازل شد و با شکست مفتضحانه مواجه شد.
قدرتنمایی پوشالی
هدف دولت روحانی و سردمداران حکومتی با این ادا و اطوارهای ماهوارهای و موشکی این است که میخواهند به نیروهای وارفته وانمود کنند رژیم رفتنی نیست بلکه ماندنی و دارای اقتدار و ثبات است!
اینگونه ترفندهای رژیم تداعیکننده این ضربالمثل است که طرف از ترس در تاریکی آواز میخواند. واقعیت این است که هم روحانی و هم سایر سردمداران آن میدانند که اوضاع از چه قرار است و این ادا و اطوارهای این چنینی هیچ گرهی از کارشان نمیگشاید.
عجز رژیم در پاسخگویی به مطالبات مردم آخوندها را وامیدارد به نمایشات مسخره موشک و ماهواره هواکردن رو بیاورند و پیه رسوایی شکست آنها را هم به تن بمالند. رئیسجمهور نظام هم ترجیح میدهد که با اظهارات صد من یک غاز در زمینه ماهواره هواکردن گزافهگویی کند.
بهای قدرتنمایی پوشالی
حاکمیت آخوندی به بهای تعطیلی بسیاری از پروژههای ضروری و به بهای دستبردن در جیب مردم به این قدرتنمایی پوشالی متوسل میشود. این واقعیت آنچنان عیان است که روزنامههای باند روحانی در وحشت از نفرت اجتماعی و انزوای جهانی سیاست توسعه موشکی و نظامی را به چالش کشیدهاند.
روزنامه مردمسالاری وابسته به باند روحانی ۲۷دی ۹۷ نوشت: «بحران اقتصادی و مشکلات معیشتی موجب شده جامعه انگیزهای برای پیگیری چنین موضوعاتی نداشته باشد ولی پس از ۴دهه درگیری با انواع مشکلات و آزمون و خطا کردن نیاز است به یک وحدت رویه در خصوص توسعه برسیم».
نویسنده این رسانه حکومتی جرأت ندارد بگوید مردم نسبت به این پروژههای ضدمردمی نفرت دارند و چنین پروژههایی به قیمت خالی شدن سفره مردم و فقر آنها تمام میشود
برای این حاکمیت برنامه ضدمردمی و نمایشات مسخره موشک و ماهواره هواکردن مهمتر از معیشت مردمی است که اکثریت آنها زیر خط فقر رفتهاند، مهمتر از دستمزد معوقه کارگران و کارمندانی است که ماهها حقوق نگرفته و ماهها است که سفره آنها رنگ گوشت ندیده است..
این پروژهها به بهای اختصاص ندادن بودجه کافی به آموزش و پروش و به بهای درس خواندن کودکان در مدارسی است که سقف آنها بر سر کودکان خراب میشود...
قیمت چنین پروژههایی کاهش بودجه راه و ترابری است که سالانه به از دست رفتن جان دهها هزار نفر در تصادفات جادهای منجر میشود.
عجز نظام در پاسخگویی به مطالبات مردم
عجز رژیم در پاسخگویی به مطالبات مردم آخوندها را وامیدارد به نمایشات مسخره موشک و ماهواره هواکردن رو بیاورند و پیه رسوایی شکست آنها را هم به تن بمالند. رئیسجمهور نظام هم ترجیح میدهد که با اظهارات صد من یک غاز در زمینه ماهواره هواکردن گزافهگویی کند: «این ماهواره روزی ۶بار از بالای سر ما میگذرد».
هنوز زمانی از حرفهای او نگذشته بود که وزیر ارتباطات دولتش شکست این پروژه را اعلام کرد.
عدم پیوند مردم با فناوریهای ضدملی
واقعیت این است که هیچگونه پیوندی میان مردم و فناوریهای ضدملی از قبیل برنامه هستهای، موشکی و... وجود ندارد و رسانهها و مهرههایی از حاکمیت نیز به این امر اعتراف میکنند.
از جمله این رسانهها روزنامه ایران ارگان دولت روحانی است که حرف صادق زیباکلام را در زمینه عدم پیوند مردم با این برنامه بازتاب داده است: «ای کاش به جای صنایع هستهای، به جای ماهواره و به جای موشک، جمهوری اسلامی میتوانست یک دوچرخه بسازد که با دوچرخه ترکیه یا دوچرخه هند رقابت کند. اگر مردم، خودجوش و از همه اقشار، برای چیزی شعر نمیسرایند، آهنگ نمیسازند و پرسشهایی میپرسند که استراتژیستها یا تحلیلگران را خوش نمیآید، مسأله فراتر از نفهمیدن یا تحت تأثیر بیگانه بودن است. چیزی در نظام اقتصادی و سیاسی هست که از پیوند اجتماعی و فرهنگی میان مردم و فناوری، جلوگیری میکند».(ایران ۲۷دی ۹۷)
حرف اصلی مردم با حاکمیت آخوندی
البته واکنش مردم نسبت به اینگونه نمایشات فراتر از واکنشی است که این رسانهها به آن اذعان میکنند.
واکنش واقعی مردم نسبت به این حاکمیت و برنامههایش را روزانه مردم در جایجای ایران نشان میدهند آنجا که نفرتشان را فراتر از هر برنامه ضدملی حکومتی ابراز میدارند.
حرف اصلی مردم با آخوندهای میهن بر باد ده در شعارهای براندازانه آنها است که خواستار نفی تمامیت رژیم ولایت فقیه با همه طرحها و برنامههای ضدملی و ضدمردمی آن هستند.