کنفرانس روز دوشنبه ۸مهرماه مقاومت ایران در واشنگتن و افشای اطلاعات دقیق راجع به تدارک و اجرای حملات موشکی و پهپادی رژیم علیه تأسیسات نفتی عربستان، در محافل سیاسی و رسانههای بینالمللی بازتاب یافته و بهخصوص غیظ و بهتزدگی رژیم آخوندی را بهدنبال داشته است.
شلیک به قلب سیاست جنگافروزانهٔ رژیم
این کنفرانس با افشای اطلاعات بسیار و دقیق، به قلب سیاست تروریسم و جنگافروزی رژیم آخوندی شلیک کرده است. از جمله اینکه تصمیمگیری در مورد حمله در جلسهٔ شورای عالی امنیت رژیم در تاریخ ۳۱ژوئیه(۹مرداد) و تحت ریاست روحانی تشکیل شده و ظریف هم بهعنوان وزیر خارجه در این تصمیمگیری مشارکت داشته، از یکسو اثباتگر این واقعیت است که بین باندهای درون رژیم، بین روحانی و خامنهای و بین ظریف و قاسم سلیمانی در ماهیت و خوی تجاوزگری و جنگافروزی هیچ تفاوتی نیست؛ و از سوی دیگر افشای این اطلاعات موجب هراس و بهتزدگی رژیم شد که آن را از واکنشهای هیستریک رژیم میتوان بهوضوح دریافت.
سایر اطلاعاتی هم که افشا شد، کاملاً تازگی داشت، از روند تصمیمگیری و طراحی تا اجرای حمله و تا اشخاص و نهادهای دستاندرکار مراحل مختلف آن...
نکتهٔ مهم دیگر در این افشاگری، مشخص کردن پادگان امیدیه در نزدیکی اهواز، بهعنوان پایگاه تاکتیکی این عملیات بود، سؤالی که همگان نسبت به یافتن پاسخ آن مشتاق بودند.
چرا که این واقعیت که حمله نه از جانب یمن، آنچنان که رژیم و مزدوران یمنی آن(حوثیها) عنوان میکردند، بلکه از جانب ایران بوده را همه از خود عربستان تا سایر طرفهای ذیربط اعلام کرده بودند، اما این را که شلیکها دقیقاً از چه محلی در خاک ایران صورت گرفته را موکول به تحقیقات بیشتر کرده بودند. این حفره را کنفرانس مجاهدین و مقاومت ایران پر کرد.
علت واکنشهای هیستریک رژیم
رژیم بلافاصله بعد از کنفرانس افشاگرانهٔ مقاومت ایران، واکنشهای بسیار هیستریک در قبال آن نشان داد؛ واکنشهایی که در مواردی با لجنپراکنی و فحاشی و بیرون ریختن درونمایهٔ کثیف رجالگان حاکم همراه بود؛ چرا که انتشار این اطلاعات دقیق، حفرههای جدی امنیتی و اطلاعاتی رژیم در بالاترین سطوح را برملا میکرد.
یک دلیل دیگر وحشت رژیم این است که مجاهدین پشت این افشاگری هستند و روشن است که یکی از عوامل مهم اهمیت هر افشاگری منبع آن است. مجاهدین اثبات کردهاند که آنچه درباره رژیم میگویند دقیق و درست است و اثبات صحت بیش از یکصد رشته افشاگریهای مجاهدین و مقاومت ایران درباره پروژهٔ مخفی اتمی رژیم و صدها رشته افشاگری درباره تروریسم و سرکوب و جنایات رژیم، این واقعیت را به اثبات رسانده است. کما اینکه ۲تن از رؤسای جمهور آمریکا و بسیاری از بالاترین مقامهای این کشور صراحتاً گفتهاند که دنیا از پروژهٔ اتمی رژیم خبر نداشت و اپوزیسیون ایران آن را علنی کرد.
مضمون واکنشهای رژیم
- بخشی از واکنشهای رژیم، تلاش مذبوحانه در این جهت است که اطلاعات افشا شده را عادی و کماهمیت جلوه دهد؛ این تلاش که با لودگی همراه است، از جانب این رژیم دجال البته طبیعی است، اما برای هر ناظری روشن است که اگر واقعاً این اطلاعات پیشپاافتاده و معمولی بود، دلیلی نداشت که آخوندها و دستگاه تبلیغاتی آن، اینچنین کف به دهان بیاورند.
- جالب است که رژیم بهجای پرداختن به اصل موضوع به حاشیهها پرداخته، چون نمیتوانسته خود اطلاعات را تکذیب کند.
نتایج این افشاگری
- بسیاری از مفسران سیاسی و تحلیلگران بر این نکته تأکید کردند که این افشاگری، رژیم را منزویتر کرده و آن را بیشازپیش در معرض فشار قرار خواهد داد.
- بر تحقیقات بینالمللی که در جهت روشن کردن جزییات این حمله است تأثیر میگذارد و آن را سمت و جهت میدهد.
- رژیم میخواست از یکسو با لگداندازیها باج بگیرد و از طرف دیگر با مانورهایی مانند دم زدن از مذاکره و نشان دادن اینکه گویا تفاوتی میان روحانی و ظریف با خامنهای و قاسم سلیمانی وجود دارد، سرش را زیر بگیرد تا این موج را از سر بگذراند. این افشاگریها دست رژیم را رو کرده و میدان مانور رژیم را از بین برده است.
- این افشاگری راه مماشات را نیز برای مماشاتگرانی که هنوز میخواهند در این مسیر برانند، بسیار تنگ و ناهموار کرده است.
- این افشاگری یک بار دیگر جایگاه و قدرت مجاهدین و مقاومت ایران را که بهدلیل ریشهداری اجتماعی از همه سو راه را بر رژیم آخوندی بسته، به کرسی اثبات مینشاند.
- و مهمتر از همه اینکه به جنبش اعتراضی مردم بهپاخاسته ایران نیرو میرساند. چرا که همانگونه که در افشاگری روز دوشنبه گفته شد، مطابق گزارشات متعدد از درون سپاه پاسداران، بهدنبال حمله موشکی به عربستان به کلیه نیروهای سپاه در کشور آمادهباش داده شده است. نیروهای سپاه در شهرهای مختلف مانورهایی را برای سرکوب اعتراضات و قیامهای مردمی انجام دادند، زیرا رژیم، تهدید اصلی را از قیام مردمی در داخل کشور میبیند. بهخصوص که رژیم بهخوبی از ابعاد خشم و غیظ انبوه مردم محروم از جنگافروزی آخوندها خبر دارد. مردمی که میبینند این رژیم چگونه نان و یک زندگی بخور و نمیر را از آنها دریغ کرده و ثروتهایشان را به چاه ویل تروریسم و جنگافروزیهای منطقهای خود میریزد.
مردم ایران در اعتراضات و تظاهراتهای متعدد خشم و نفرت خود از سیاستهای جنگافروزانهٔ رژیم را با شعارهای «رو به میهن، پشت به دشمن/ سوریه را رها کن، فکری بهحال ما کن/ دشمن ما همین جاست، دروغ میگن آمریکاست...» بیان کردهاند. این شعارها که نشانهٔ بارز آگاهی غرورانگیز مردم ایران از سیاستهای ضدمردمی و میهنبربادده ولایت خامنهای است، البته تأثیر پذیرفته از افشاگریهای مقاومت ایران طی چندین دههٔ گذشته پیرامون سیاست جنگطلبانه رژیم بهمنظور صدور ارتجاع و بنیادگرایی تحت نام اسلام است؛ بنابراین بدیهی است که افشاگری اخیر مجاهدین و مقاومت ایران نیز، بیشازپیش به این آگاهی و خشم عمومی و نهایتاً به قیامی که در تقدیر است مدد میرساند.