در فرهنگ اقوام و ملل گوناگون، سایهها، زوایای پنهان و تاریکیها، نمادها و مکانهایی هستند که در آن پلشتیها، فسادها و ذبح حقایق و درستیها صورت میگیرد. در حوزه اقتصاد سیاسی و کلان هم از این نمادها و تعابیر به شکل فنی و آکادمیک استفاده میشود تا در بخشهای تولید و توزیع و مصرف کالاها و خدمات عمومی، فسادها، رانت ها و اقدامات پر سود اما غیرقانونی و غیرشفاف را مورد بررسی و مطالعه قرار دهند. نهادها و مؤسسات معتبر بینالمللی توانستند عموم کشورها را با تعریف مشخص و شاخصهای معتبر نسبت به کارها و اقدامات اقتصادی غیرقانونی و فاسد مورد سنجش قرار دهند. ایران تحت حاکمیت نظام ولایت فقیه از جمله کشورهایی است که در قعر جدول «اقتصادسایه» بهطور مداوم فساد و تباهی اقتصادی را به جریان انداخته است.
نگاهی به «اقتصاد سایه» در برخی کشورها
صندوق بینالمللی پول در آخرین رتبهبندی سهم «اقتصاد سایه» کشورها پیش از شیوع ویروس کرونا، وضعیت کشورهای مختف را معین کرده بود.
«در این رتبهبندی، کشورهای سوئیس و اتریش، کوچکترین اقتصاد سایه و کشورهای بولیوی و زیمبابوه بزرگترین اقتصاد سایه را داشتهاند. مطابق این بررسی، رتبه ایران از حیث سهم اقتصاد سایه به کل تولید ناخالص داخلی رقم ۹/ ۱۷درصد بوده که با این رقم در رتبه ۲۹ قرار گرفته است. این در حالی است که بر اساس روش قدیمی در ایران، ۳۱.۱ درصد از کل فعالیتهای اقتصادی را فعالیتهای غیررسمی تشکیل داده است که نشان میدهد رتبه ایران در دنیا ۶۲ بوده است» (دنیای اقتصاد. ۱۰بهمن۱۳۹۶).
همچنین بر اساس گزارشی که بانک جهانی در همان سال منتشر کرد ایران دارای «اقتصاد سایهای» حدود ۳۵درصدی، بود که فاصله تقریباً زیادی با وضعیت مطلوب دارد.
سهم اقتصاد زیرزمینی در اقتصاد ایران
صفحه رسمی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی رژیم از افزایش سهم اقتصاد زیرزمینی در سال پایانی برنامه ششم به سطح بیسابقه ۳۴.۵ درصد خبر داد.
«آمارهای سازمان امور مالیاتی نشان میدهد گردش مالی بخش غیررسمی اقتصاد ایران بیش از ۵۵۸هزار میلیارد تومان است؛ برخی معتقدند با تداوم این روند، سهم اقتصاد زیرزمینی در سال پایانی برنامه ششم به سطح بیسابقه ۳۴.۵ درصد برسد» (ایمنا. ۸مرداد ۱۳۹۹).
راستیآزمایی از «اقتصاد سایه»
البته این آمارها عمدتاً توسط نهادهای رسمی کشور مربوطه تهیه میشود و نقش مؤسسات معتبر بینالمللی در بسیاری از این کشورها بسیار کمرنگ و در بررسی راستیآزمایی دعاوی ذکر شده، اهرمها و ابزارهای لازم در اختیارشان نیست؛ با این وجود میتوان شمای کلی و تصویر عمومی از وضعیت اقتصاد سیاه کشورهای قعر جدول را بدست آورد. «اقتصاد سایه» تحت عناوین دیگری نظیر اقتصاد پنهان، اقتصاد خاکستری، اقتصاد سیاه یا اقتصاد غیررسمی شناخته میشود اما بهطور طبیعی قابل اندازهگیری نیست و بنا بر دلایل پولی، مقرراتی و نهادی از دید ناظران رسمی پنهان میماند. عناصر این بخش تلاش میکنند فعالیتهای خود را غیرقابل شناسایی نگه دارند. از طرفی اندازه «اقتصاد سایه» عامل کلیدی در ارزیابی فرار مالیاتی و اتخاذ سیاستهای کنترلی مناسب است.
انواع فعالیتها در «اقتصاد سایه»
باید توجه داشت که اقتصاد غیررسمی فعالیتهای اقتصادی گوناگونی را در برمیگیرد که به دلایل و با انگیزههای مختلفی صورت میگیرند. اگر چه وجه مشترک این فعالیتها ثبت نشدن و پنهان بودن است. مصادیق فعالیتهایی که در این زیر بخش تحت عنوان اقتصاد غیرقانونی قرار میگیرند بسته به زمان و مکان میتوانند متفاوت باشند.
اقتصاد سربسته ایران
نتایج یک پژوهش در اقتصاد غیررسمی در ایران نشان میدهد این شکل از فعالیت اقتصادی چه حجم عظیمی در اقتصاد کلان ایران برعهده دارد و در اخبار و گزارشهایی که از بازارهای گوناگون و تصمیمهای متفاوت مقامهای ارشد اقتصادی و سیاسی اتخاذ میشود میتوان فهمید که اقتصاد سایه در ایران تا چه میزان گسترده بوده و هست و در کدام فعالیتها و تا کجا ریشه دوانده و نمیتوان بهسادگی آنها را باز شناسایی و ریشهکن کرد.
با توجه به ثروت بادآورده و درآمد رویایی حاصل از صادرات نفت از یکطرف و نیز ملی و دولتی کردن بانکها، بیمهها، بنگاههای غولپیکر صنعتی و حمل ونقل و نیروگاهها و سدها و پالایشگاهها و مالکیت بر آب و خاک و انرژی از سوی دولت، اقتصاد سایه در ایران روندی شتابان را تجربه کرده و امروز آنقدر بر ضخامت و ارتفاع آن اضافه شده و آنقدر در زمین اقتصاد ایران ریشه دوانده که شاید تا آخر با اقتصاد رژیم ایران به هم تنیده شده است.
در این پژوهش آمده است:
«یک بخش بزرگ از اقتصاد غیررسمی اقتصاد سایه در بخش تولید است. این بخش با انگیزههای اقتصادی مانند فرار از مالیات و بیمه یا فرار از دخالتهای دولت است که ترجیح میدهند پنهان بمانند. اندازه این اقتصاد سایه در بخش تولید بر اساس شاخص برآورد شده در ۴۳سال گذشته بهطور متوسط سالانه ۸.۴ درصد رشد داشته و در سال۹۳ نسبت به سال۱۳۵۰ بیش از هفت برابر شده است» (جهانصنعت. ۸مهر۹۹).
در همین تحقیق به موضوع واردات غیررسمی اشاره میشود و آمده است، اندازه قاچاق از ۲۴درصد واردات رسمی در سال۱۳۸۹ به حدود ۶۰درصد در سال۱۳۹۰ افزایش یافته است. با تداوم تحریمها اندازه نسبی قاچاق تا سال۱۳۹۳ به حدود ۷۵درصد واردات رسمی رسیده است. به عبارت دیگر در سال۱۳۹۳ اندازه قاچاق در حدود سه چهارم واردات رسمی و ۱۵درصد تولید ناخالص داخلی بوده است.همچنین شاخص برآورد شده نشان میدهد اندازه حقیقی اقتصاد سایه در بازار پول در دوره ۱۳۵۳ تا ۱۳۹۳ بیش از شش برابر شده است.
سایه سنگین خصولتیها در «اقتصاد سایه»
حال به مهمترین بخشی که اقتصاد سیاه و سایه وار در ایران پس از انقلاب ضدسلطنتی شکل داد میپردازیم. اقتصاد سیاهی که بخش بزرگی از تولید و توزیع و مصرف کالاها و خدمات را اداره میکند؛ خصولتی ها!
در یک تعریف ساده بنگاهها و شرکتهایی را که نه در اختیار دولت هستند و نه در مالکیت و مدیریت بخش خصوصی هستند، خصولتی مینامند. این بنگاهها که از قضا بزرگترین مؤسسات اقتصادی هستند توسط خمینی بنیان نهاده شد و اگر چه در آن سالها این عنوان را نداشت اما پایهریزی آن از مصادره اموال و داراییهای افراد، شرکتها و نهادهای مالی و اقتصادی وابسته یه رژیم سابق شکل گرفت و ظرف ۴۰سال تبدیل به هیولایی شد که در اختیار خامنهای و آخوندها و پاسداران محافظ نظام ولایت فقیه قرار گرفت.
اقتصاد ایران در تاریکخانه خصولتیها
خصولتیها از همه ابزارها و اهرمها برای پیش برد مفاسد خود استفاده میکنند چه قانونی و چه غیرقانونی، از رانت اطلاعاتی و قانونی دولتی تا ممانعت حضور بخش خصوصی در فعالیتهای سودآور اقتصادی ... این بنگاهها به خرید و فروش در بخشهای مختلف اقتصادی روی آورده و از رانت اطلاعات امنیتی برای انجام فعالیتهای خود بهره میبرند.آنها دارای مجموعههایی غول آسایی مانند بانکها، مؤسسات مالی، پتروشیمی، داروسازی، فولاد، معادن، خدمات، مسکن و خودرو و دهها بخش تولیدی میباشند. اما در هیچ ارگان و نهاد دولتی مورد حسابرسی و تحقیق قرار نمیگیرند. در واقع با باز شدن پای خصولتیها به اقتصاد ایران و افزایش سهم این بخش، عدم شفافیت در اقتصاد ایران به یک مثال جهانی تبدیل شد.
«بنیاد مستضعفان» یک نمونه از خصولتیهای سطح بالا
در سال۵۷ به فرمان خمینی «بنیاد مستضعفان» یکی از بزرگترین مؤسسههای اقتصادی تحت کنترل ولایت فقیه، تأسیس شد. وظیفهٔ این بنیاد شناسایی و مصادره اموال خانواده و نزدیکان شاه سابق و همچنین ثروتمندان و سرمایهداران ایرانی به نفع «مستمندان، کارگران و کارمندان ضعیف» بود. این بنیاد با مصادرههای بیحساب و کتاب، در حال حاضر به یکی از ثروتمندترین نهادهای تحتامر ولیفقیه تبدیل شده است و از هر گونه تحقیق و حسابرسی از سوی نهادهای رسمی و دولتی نیز معاف گردیده و تنها به عمود خیمه نظام گزارش میدهد.
حوزه فعالیت این بنیاد از صنعت و معدن، بانکداری، جهانگردی، ساختمانسازی، کشاورزی، تا انرژی، چاپ و انتشارات، حمل و نقل و زمینههای دیگر گسترده است. در حال حاضر نزدیک به ۲۰۰شرکت و مؤسسه در اختیار بنیاد مستضعفان قرار دارد که از جمله شناختهشده و پولسازترین آنها میتوان به «بانک سینا»، «بنیاد علوی»، «هلدینگ زمزم ایران»، «شرکت نفت بهران» و البته «ایرانسل» اشاره کرد.
هلدینگ انرژیگستر سینا، نمونه زندگی در سایه
شرکت نفت بهران وابسته به هلدینگ انرژیگستر سینا از جمله شرکتهای وابسته به بنیاد مستضعفان است.
«یکی از ۴ شرکت دارای پالایشگاه روغن در ایران است که بیشترین حجم روغن مورد نیاز خودروهای بنزینی، دیزلی، کشتی، هواپیما و صنایع مختلف را تأمین میکند. این شرکت در سال۱۳۴۱ آغاز به کار کرد و پس از انقلاب مصادره شد. بنیاد مستضعفان تا امروز برای طرحهای توسعهای در مجموعه نفت بهران، بیش از ۵۰۰میلیارد تومان سرمایهگذاری کرده است. تولید انواع محصولات در این مجموعه حدود ۴۶۰میلیون لیتر است و ظرفیت تولید این مجموعه به بیش از ۵۰۰میلیون لیتر خواهد رسید. اصلیترین محصولات این شرکت شامل گریس، ضدیخ، روغنهای صنعتی، مکملهای سوخت و پارافین وکس هستند.تولیدات بهران به اکثر کشورهای همسایه صادر میشود و بیشترین صادرات آن به ترکیه، عراق، اقلیم کردستان، سوریه و عمان در حال انجام است» (مهر. ۱۸خرداد۱۳۹۹).
بر اساس گزارشهای رسمی، «شرکت نفت بهران» فقط در سال گذشته بیش از «۸۷۰ میلیارد تومان سود خالص» کسب کرده است. این شرکت در سال۱۳۹۷ نیز «۷۲۷میلیارد تومان سود خالص» به دست آورده بود.
این شرکت و دهها شرکت درشت و تنومند، زیر مجموعه بنیاد مستضعفان هستند که با مستضعفان جامعه هیچگونه ارتباطی ندارد در عوض زیر نظر خامنهای بهعنوان ولیفقیه نظام هدایت و نظارت میشود. مدیر این غول اقتصاد سایه از منصوبان اوست و تنها به خامنهای پاسخگوست. مدیریت این بنیاد اساساً در اختیار مهرههای سطح بالای سپاه بوده است و در حال حاضر هم پرویز فتاح، عضو با سابقه سپاه پاسداران آن را اداره میکند.
کسی که برای شرکت در بازیهای انتخاب رئیس جمهوری مدتی پیش چند فقره از دزدیها و تملک و سرپرستیهای غیرقانونی رفقایش را رو کرد اما با کشیده شدن گوشش توسط ولیفقیه ارتجاع به عذرخواهی افتاد و فعلاً از دور رقابت ها رانده شد و به گوشهای خزید تا به ضبط و ربط درآمد این نهاد که در سال گذشته با ۳۴درصد رشد به ۸۳۶هزار میلیارد تومان رسید بود، بپردازد.
سایههای تو در تو برای غارت داراییهای ملت
اقتصاد سایه در ایران چنان حجیم و گسترده و عمیق است که شاید هیچ ارگان داخلی و بینالمللی به تنهایی نتواند میزان سرمایه در گردش و اندازه غارت اموال و داراییهایی را که در اختیار دارد محاسبه کند. تنها کافی است به یک قلم! از آنها یعنی همین بنیاد مستضعفان اشاره کرد که هر گونه عطسه و خمیازهاش زلزلهای در ارکان اقتصاد ایران ایجاد میکند. در حالی که در این چهل سال هیچ شهروند ایرانی نمیداند این غول چه وزن و هیکلی دارد زیرا هیولا ها اغلب در سایه زندگی میکنند و تنها با قدرت و توان جمعی همه ایرانیها میتوان آنها را از سایه بیرون کشید و در برابر خورشید و فرشته عدالت قرار داد تا حقیقت روشن شود.