728 x 90

«الگوی» جامعهٔ ایران در برابر حاکمیت: «ستیز و حذف»!

تصاویری از خشم و خروش مردم در برابر حاکمیت
تصاویری از خشم و خروش مردم در برابر حاکمیت

اگر رسانه‌های حکومتی در ایران را آینه‌های چیده‌شده بر گرد نظام آخوندی در نظر بگیریم، حتی نگاهی کلی به این آینه‌ها، نشانیِ خانه‌ٔ عنکبوتی را بازتاب می‌دهد که فقط با انبوه اصوات گوش‌خراش و پروپاگاندای حجیم، خود را فراتر از واقعیت پوشالی‌اش معرفی می‌کند. هنگامی که از لابه‌لای این صداها بگذری و به کانون بحرانهای آن برسی، از زبان وفاداران و حتا دل‌سوزانش، فریاد «شوک‌درمانی»، «افلاس مالی» و «سقوط بنیه تولیدی کشور» را می‌شنوی. چنین است کارنامه‌ٔ دولت سوگلی ولی‌فقیه که می‌خواست آن را معجزه‌گر اپیدمی بحران‌هایش جا بیندازد:

«توهم درآمدزایی به‌وسیله شوک‌درمانی قیمت‌های کلیدی، حکومت را دچار افلاس مالی کرده است. این پدیده به منافع گروهی اندک‌سالار، پرنفوذ و پرقدرت گره خورده است، گویا حکومت از طریق شوک‌درمانی هم خود، هم مردم، هم نظم اجتماعی و اقتصادی را دچار اختلال‌های بسیار بزرگ کرده است» (سایت اصلاحات نیوز از قول یک کارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه، ۳شهریور ۱۴۰۲).

 

ریشه‌های این «شوک‌درمانی» [بخوانید از این ستون به آن ستون فرج است] و بدبختی‌های آوارشده‌اش بر هستی و خانمان مردم ایران، بسا دور و درازتر و عمیق‌تر است و دولتهای ادواریِ قسم خورده به ولی‌فقیه در سه دهه گذشته‌ٔ ایران را شامل می‌شود. از دریچه‌ٔ این «شوک‌درمانی» که یک سیاست راهبردی در اقتصاد و سیاست بوده است، کاشف به‌عمل می‌آید که این همه «کسری مالی» دولتهای نظام که برای جبران آن، شیره‌ٔ دارایی و پول مردم ایران را می‌کشند ــ و همین الآن بحران جاری میان مردم و حاکمیت است ــ «دور باطل فاجعه‌سازش» از کجا ناشی می‌شود:

«شوک‌درمانی در ایران، بزرگ‌ترین عامل سقوط بنیه تولیدی کشور در سه دهه گذشته بوده است. تمسک به شوک‌درمانی برای تأمین کسری مالی است که به دور باطل فاجعه‌ساز برای مردم و حکومت منتهی شده است» (همان).

 

اگر تمام تعبیرهایی را که دولتهای انتصابی ولی‌فقیه برای معرفی خودشان با عناوینی چون «خدمت‌گزار مردم»، «دولت مردم‌سالار»، «کلید راهگشا» و... به‌کار برده‌اند، ترجمان واقعی متناسب با عملکردشان بشود، حقیقتاً جز ابتذال و شارلاتانیسم از آنها حاصل نمی‌شود. از این جمله است دولت گماشته‌ٔ خامنه‌ای که خیلی زور تبلیغاتی می‌زند تا خود را از قضا خیلی هم موفق جا بیندازد. این هم فقط دو برگ از کارنامه‌اش از زبان کارشناس بسیار دل‌سوز نظام:

«مسئولیت‌گریزی حکومت در امور آموزش و سلامت به ابعاد شکنندهٔی رسیده است» (همان).

 

این کارشناس و استاد دانشگاه با مثالی از دیکتاتوریهای آمریکای لاتین و آفریقا، غیرمستقیم آدرس بخشی از هزینه‌کردهای نظام آخوندی را هم از تولید ناخالص ملی و سیاست شوک‌درمانی، این‌گونه با ایما و طعنه بیان می‌کند:

«۶ تا ۷درصد تولید ناخالص ملی در این دولتها، هزینه سرکوب شده است»! (همان)

 

این نظریه‌های کارشناسی در نظام ملایان معمولاً با این هدف بررسی و ارائه می‌شوند که شاید اکسیری برای بیرون بردن نظام از ورطه‌ٔ نابودی بشوند. «ورطه» یا «مهلکه» در منظر این کارشناسان از قضا عینیتی جدی و قریب‌الوقوع هستند که خامنه‌ای و کارگزاران نظام همواره با حداکثر سرکوب و جنایت، نظام را در پرتگاه آن نگه داشته‌اند. این کارشناسان اما از آنجا که واقعیت در تقدیر نظام را مد نظر دارند و حس می‌کنند، نشانی این واقعیت را در جامعهٔی برآمده از قیام ۱۴۰۱ و عبور کرده از تمامیت حاکمیت ولایت فقیه، با هشدار و انذار بیان می‌کنند:

«باید حکومت را هوشیار کرد! نظم اجتماعی در حال حرکت به سمت الگوی ستیز و حذف است. وقتی نابرابریها از حدودی فراتر می‌رود، اساس نظم اجتماعی مبتنی بر رفتارهای حذفی و ستیزه‌جویانه قرار می‌گیرد. حکومتها که در زمینه هزینه سرکوب بسیار گشاده دست می‌شوند. همین مسأله باعث می‌شود گور خود را بکنند» (همان).

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/38dbe5ef-ae4b-4042-bebd-4bbb619c90fa"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات