«برای مقابله با افرادی که نسبت به رعایت پروتکلهای بهداشتی در اماکن عمومی بیتوجه هستند گروهی را با نیروی انتظامی و کادر درمانی و پزشکی تشکیل دادیم تا آنها را با امر به معروف و نهی از منکر ارشاد کرده و در صورت بیتوجهی به تذکرات و توصیهها، بهدلیل رفتار پرخطر و تهدید سلامتی مردم با آنها برخورد میکنیم» (پاسدار محمدرضا یزدی. انتخاب ۲۴مهر۹۹)
کرونا از نعمت تا سونامی
به نظر میرسد دوران هیچانگاری کرونا و پشتک و وارو زدن بهخاطر ورود آن به ایران و «نعمت» و «فرصت» خواندنش از سوی دایناسورهای مرگزی به سرآمده است. دیگر نمیشود این غول بیشاخ و دم و ناخوانده را یک ویروس بیاهمیت و مانند آنفلوانزا خواند و گفت بیهوده بزرگش نکنید. گذشت آن دورانی که خامنهای برای سد قیام این ویروس را به سراسر ایران قل داد و خود به پشت درهای بستهٔ بیتش خزید. مرگ و کرونا نه تنها نتوانست ایران و مردم شجاع آن را به کرانههای انزوا و یأس و دلمردگی براند بلکه بیشازپیش ناکارآمدی و استیصال نظام ولایی را به نمایش گذاشت.
اکنون صحبت از «سونامی کرونا»! در میان است.
درآمدن تق آمارهای مهندسی شدهٔ کرونا
توئیتهای سراسیمه و شتابزدهٔ مقام عظمای ولایت نشاندهندهٔ وخامت اوضاع است. دیگر تق مهندسی کردن و قطرهقطره اعلام کردن مرگ بر اثر کرونا نیز درآمده است و همه میدانند که آمارهای اعلام شدهٔ دولتی یک دروغنامهٔ سراپا ساختگی برای قلب واقعیت بیشتر نیست.
ایرج حریرچی، معاون کل وزیر بهداشت درمان و آموزش پزشکی:
تعداد فوتشدگان کرونایی بیش از آمار اعلامی است، آمار فوتشدگان را باید ۲برابر حساب کرد... طی روزهای گذشته بهطور میانگین در هر شبانه روز ۲۷۲ و ۲۵۲ فوتی کرونایی داشتیم. مردم نباید این میزان را در جمعیت ۸۰ میلیونی بسنجند و بگویند فوتی زیاد نبوده است. [وقاحت در مقصر قلمداد کردن مردم را میبینید؟ کی مردم چنین ادعایی کردهاند!؟ این رژیم بوده است که همیشه در مقام انکار واقعیت بوده است.] قبل از کرونا آمار فوتیها یکهزار تا ۱۰۵۰نفر بوده است و در تمام سال۳۸۰هزار فوتی در کشور داشتهایم. وقتی روزانه ۲۵۰نفر در کشور بر اثر کرونا فوت کنند، فقط ۲۵درصد آمار فوتیهای قبل است. آماری که توسط وزارت بهداشت درباره فوتشدگان منتشر میشود، افرادی هستند که تست PSR آنها مثبت است». (سیاست روز ۲۴مهر۹۹)
اوجب واجبات نظام
وضعیت در سونامی کرونا بهقدری وخامتبار است که عضو هیأت رئیسة کمیسیون بهداشت و درمان مجلس ارتجاع نیز میگوید: «اگر همین روشی که طی ۸ماه گذشته داشتیم را پیش بگیریم، نه تنها پیک چهارم؛ بلکه پیک پنجم، ششم، هفتم و غیره را خواهیم داشت». (انتخاب. ۲۴مهر۹۹)
در چنین وضعیتی و با وجود پیکها و در حقیقت، سونامیهای کمرشکن در راه، اگر گمان کنیم نظام ولایی به فکر مردم هستی باختهٔ ایران است، سخت در اشتباه هستیم. توئیتهای خامنهای و هشدارهای سران نظام، نه برای عبور دادن مردم از تنگهٔ هولناک مرگ و میر، بلکه زمینهچینی برای به کنترل گرفتن اوضاع و بستن جامعه در آستانهٔ یکمین سالگرد قیام ۲۴آبان است.
همه چیز از «اوجب واجبات»، یعنی حفظ نظام چیده میشود. اکنون کرونا جهت عوض کرده است. برآیند آن میتواند همه چیز را از کنترل خامنهای و دستگاه سرکوب او خارج سازد. بنابراین فعال شدن عمله و اکرهٔ او را در این راستا باید ارزیابی و تحلیل کرد. از پیدا شدن سر و کلهٔ پاسدار سلامی و ادعای قرار دادن همهٔ امکانات سپاه در اختیار درمان کرونا گرفته تا راهاندازی سامانههای پلیس برای کنترل و مجازات کسانی که از ماسک استفاده نمیکنند. همه و همه در خدمت سرکوب هستند.
امر به معروف و نهی از منکر کرونایی!
تهدید اول و آخر برای خامنهای و نظامش، افسارگسیختگی بحرانها در سونامی کرونا و به حرکت درآمدن مردم به جان آمده است. حال که سیرک اراذل و اوباشگردانی به جایی نرسید و به تف سربالا برای نظام تبدیل شد، نوبت به شیوههای دیگر رسیده است.
در جدیدترین اقدام، پاسدار محمدرضا یزدی، فرماندهٔ سرکوبگر سپاه ضد محمد رسولالله (۱) اعلام کرد:
«برای مقابله با افرادی که نسبت به رعایت پروتکلهای بهداشتی در اماکن عمومی بیتوجه هستند گروهی را با نیروی انتظامی و کادر درمانی و پزشکی تشکیل دادیم تا آنها را با امر به معروف و نهی از منکر ارشاد کرده و در صورت بیتوجهی به تذکرات و توصیهها، بهدلیل رفتار پرخطر و تهدید سلامتی مردم با آنها برخورد میکنیم»! (انتخاب. ۲۴مهر۹۹)
این اقدام یادآور گشتهای تمسخرآمیز آبپاشی با تانکر از سوی نیروهای سرکوبگر در خیابانهاست که هدف از آن بالا بردن غلظت نظامی و کنترل جامعه بود. اکنون نیز به همین بهانه گسیل داشتن نیروهای بدنام و سرکوبگر سپاه تهران بزرگ به خیابانها توجیه میشود. این اقدام بیگمان مانند سیرک اراذل و اوباشگردانی پیشاپیش محکوم به شکست است و جامعهٔ در حال غلیان ایران را به صفآرایی و شورش در برابر حاکمیت ترغیب خواهد کرد.
پینوشت: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱) سپاه ضد محمد رسولالله از ترکیب لشگر ۲۷سپاه و بسیج تهران بزرگ تشکیل شده و مأموریت اصلی آن سرکوب قیام در تهران است. این نیروی ضدخلقی در جریان قیام ۸۸ به دستور شورای عالی امنیت رژیم به مدت دو ماه کنترل تهران را به عهده داشت. مقر آن در قرارگاه ثارالله، در حدفاصل ده ونک و اوین در شمال تهران است.