سؤال این است که روحانی مگر نمیداند که در سلطنت مطلقه فقیه حرفهایی مثل رفراندوم یا همهپرسی یک شوخی بیش نیست؟ پس چرا این فیل را هوا میکند؟
آخر اگر رأی مردم و آزادی بیان و... در این نظام دیکتاتوری جایی داشت که قبل از هر چیز بساط ولایت فقیه که نقطه مقابل رأی مردم و ضد آزادی و کرامت انسانی است را جمع میکردند.
پس رفراندوم برای چیست؟ میگوید برای خروج از بنبستها و بحرانها. کدام بنبست و بحران؟ اگر منظورت بنبستها و بحرانهای نظام است که به مردم چه ربطی دارد، آخر شما که نماینده مردم ایران نیستید که بخواهید از مردم نظرسنجی بکنید. ضمن اینکه مردم به چه حساب تحت عنوان رفراندوم وارد سگ دعواهای شما بشوند؟ اصلاً فرض کنیم که با رفراندوم همه بنبستها و بحرانهای شما حل شد، خوب که چی؟ چه مشکلی از مردم و گرسنگان و بیکاران و اعتیاد و فساد و پولهای به غارت برده شده مردم حل خواهد شد؟ آیا آزادی بیان و عقیده برمیگردد؟ آیا اعدام و شلاق و شکنجه و خودکشی شدن در زندانها تمام میشود؟
بر فرض محال که با رفراندوم و رأی مردم بنبستها و بحرانهای درونی حاکمیت شما حل شود، شکی نیست که بدبختی و سیهروزی مردم از آنچه هست بهتر نشده بلکه به اضعاف بدتر هم میشود، چرا که با رژیمی مواجه میشوند که از بنبست در آمده و تضادهای باندی آن نیز حل شده و طبعاً قویتر مجدداً به جان مردم میافتد، پس همان بهتر که در بنبست و بحران بماند تا بتوان راحتتر سرنگونش کرد.
بنا بر این"پز اپوزیسیون" گرفتن روحانی و طرح رفراندوم و... بیانگر اوضاع فلاکت باری است که تمامیت رژیم در آن گرفتار است.
ضمنا چی شد که الآن و بعد از 40سال حاکمیت و شلاق کش کردن مردم، به فکر رفراندوم و رأی مردم افتادید؟ آنهم بعد از قیام های دی و بهمن ماه؟ نکند با قیام بوی الرحمن رژیمتان بلند شده و یاد رأی مردم و رفراندوم افتادید؟
فکر نمیکنید که علم کردن رفراندوم ماری باشد که برای انحراف اذهان مردم از مقوله سرنگونی و نجات رژیمتان از این مخمصه انداخته اید؟
آقای روحانی نکند طرح رفراندوم و اپوزیسیون نمایی ترفندی است برای سلب مسئولیت از خود در مورد چهل سال تباهی یک مملکت و میهن؟ و بقول خودت 38سال اعدام و زندان؟
نکند باین وسیله میخواهی توپ مسئولیت این سالها را در زمین رقیب بیندازی و با قایم شدن پشت ولیفقیه خودت را مبرا از سالها جنایت وانمود کنی؟ ولی بدان که با این دوز و کلک ها نمیشود شانه از زیر بار مسئولیت سالها جنایت و کشتار و چپاول خالی کرد. نمیشود که رئیسجمهور یک مملکت بود، بلحاظ حقوقی شخص اول یک مملکت بود و بعد هم در قبال جنایات انجام شده از خود سلب مسئولیت کرد و گفت کار من نبوده، اگر کار تو نبوده بگو کار چه کس یا کسانی بوده؟ نمیشود که هم شریک دزد بود و هم رفیق قافله. هم پز دموکراسی و رفراندوم گرفت و هم جواز سرکوب قیام کنندهها را داد. تازه کیست که نداند که از روز اول همه جنایتهای این رژیم از اصلیترین مهرههای دستاندرکار این جنایتها بودی
بله برگزاری رفراندوم نشانه بالا بودن سطح فرهنگ و تمدن یک جامعه و ارج گذاری به رأی و نظر مردم در تعیین سرنوشت خودشان بوده و از مظاهر زیبای دموکراسی میباشد و کسی در این مورد و اهمیت رفراندوم حرفی ندارد و مردم ایران برای رسیدن به این ارزش یعنی آزادی و حاکمیت مردم یک قلم 120هزار شهید و ازجمله 30هزار قهرمان قتلعام تقدیم کردهاند.
ولی اگر منظور روحانی یا هر کس دیگری رفراندوم برای تغییر نوع حکومت باشد، این فرض همانقدر جدی و قابلتوجه است که در مثل ولیفقیه با دست و زبان و امضای خودش اصل ولایت فقیه را مردود اعلام کند و آزادی بیان و عقیده و اجتماعات و تظاهرات را آزاد کرده، دست از زندان و شکنجه و اعدام بردارد، همچنین اعلام کند که کلیه احزاب و سازمانها با هر عقیده و مرامی میتوانند در انتخابات کاندید شوند. اگر این فرض به نظر شما عملی است، پس درخواست رفراندوم برای تغییر حکومت هم جدی است.
واقعیت این است که مردم از قیام سال 60تا قیام 78و قیام 88و در قیام 96 در کف خیابانها رأی خود را مبنی بر سرنگونی این رژیم صادر کردند و رفراندومی اصالت دارد که پایهاش حاکمیت مردم باشد نه ولایت فقیه و با هدف طولانی کردن عمر دیکتاتور.
البته در همین حد و بهصورت صوری هم رژیم تن نمیدهد اما در هر حال طرح رفراندوم در شرایط قیام و سرنگونی به ضرر جبهه قیام و قیامکنندگان است. فرجه و فرصت دادن به رژیم است که خودش را از زیر تیغ قیام و سرنگونی در ببرد.
بله این امامزاده رفراندوم کور میکند که شفا نمیدهد.
م. ایمان
مسئولیت محتوای این مطلب برعهده نویسنده است و سایت مجاهد الزاماً آن را تأیید نمیکند