انقلاب دمکراتیک مردم ایران برای نیل به پیروزی باید با تضادهای عدیدهیی دست و پنجه نرم کند، یکی از آنها غلبه بر سیاستهای مماشات و اپیزمنت از سوی قدرتهای جهانی است که همواره برخلاف مصالح ملی و میهنی ما اتخاذ شده و میشوند.
فاجعهبارترین مدل و محصول این نوع سیاست، از سوی «نیویل چمبرلین»، نخستوزیر وقت انگلستان در برابر فاشیسم هیتلری اتخاذ شد و در عمل آن را در دستیابی به اهداف خود جریتر کرد.
تا آنجا که به مصالح و اولویتهای قدرتهای جهانی برمیگردد آنها تا لحظهٔ آخر سقوط یک دیکتاتور ترجیح میدهند منافع خود را از طریق حفظ آخرین پلهای ارتباطی دنبال کنند؛ مگر اینکه ادامهٔ این سیاست برایشان هزینهآفرین باشد. بهعبارت دیگر آنها از نوعی پراگماتیسم در سیاست پیروی میکنند که مبتنی بر منافع اقتصادی است. در این زمینه دچار یک نوع دوگانگی و دوآلیسم هستند. در عین حمایت رسانهیی از قیام مردم ایران، در پشتپرده روابط خود را با دیکتاتوری مستقر پیمیگیرند (۱).
عنصر تعیینکننده در پسراندن این سیاست و ترغیب جامعهٔ جهانی به حمایت از انقلاب، همانا مقاومت و گسترش قیام از سوی نیروی انقلابی است.
در این زمینه مقاومت ایران با اتخاذ یک دیپلماسی انقلابی مبتنی بر حفظ اصول و استقلال کامل مانع از قرار گرفتن بسیاری کشورها و شخصیتهای بینالمللی در کنار استبداد دینی شده است.
در نقطهٔ مقابل الیگارشی فرتوت خامنهای با آنکه در لفاظیهای لو رفته و فریبکارانه با آمریکا و اروپا میتازد اما برای سرکوب مقاومت و قیام سراسری بهشدت به حفظ رابطه با غرب و چانهزدن بر سر توافق اتمی نیاز دارد. بنابراین در جنگ سرنوشتساز مردم و مقاومت ایران با استبداد دینی، عنصر بینالمللی نقشی قابل توجه دارد و نمیتوان نسبت به آن بیاعتنا بود.
روز شنبه ۲۶آذر کنفرانسی در واشنگتن با حضور شخصیتهای برجسته آمریکایی و نمایندگان جوامع انجمنهای ایرانیان مقیم آمریکا در حمایت از قیام مردم ایران برای یک جمهوری دموکراتیک و آزاد برگزار شد. در این کنفرانس که با عنوان «قیام ایران در چهارمین ماه ـ چشماندازها و گزینههای سیاست درست» برگزار گردید آقایان مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا تا ژانویه۲۰۲۱، گری لاک، فرماندار سابق ایالت واشنگتن، سام براون بک، فرماندار و سناتور سابق ایالت کانزاس، ژنرال جک کین، معاون سابق رئیس ستاد نیروی زمینی ارتش آمریکا، و خانم لیندا چاوز مدیر سابق دفتر روابط عمومی کاخسفید سخنرانی کردند.
برگزاری کنفرانسی از سوی مقاومت ایران برای اتخاذ یک سیاست درست در قبال انقلاب دمکراتیک ایران از سوی آمریکا و کشورهای غربی، گامی ضروری در راستای خنثی کردن سیاست اپیزمنت با دیکتاتوری فرتوت دینی است.
بنابراین زمان آن است که غرب به جای قرار گرفتن در کنار استبداد دینی، شانه به شانهٔ مردم ایران باشد و انقلاب آنان را بهرسمیت بشناسد.
تجارب تلخ تاریخ انقلابهای جهان و ایران مبین آن است که اگر خلقهای بپا خاسته از یک جایگزین دمکراتیک، معتبر و شناختهشده برخوردار نباشند، نتیجهٔ فداکاریهای آنها با حمایت قدرتهای جهانی از یک آلترناتیو وابسته و قلابی به چاه ویل خواهد ریخت. خوشبختانه انقلاب دمکراتیک مردم ایران از این جایگزین شایسته برخوردار است.
در ابتدای جلسه خانم مریم رجوی ضمن تشریح شرایط کنونی قیام ایران و موقعیت لرزان حاکمیت و ضرورت تغییر سیاستهای بینالمللی به نفع مردم و مقاومت ایران گفتند:
«زمان آن رسیده که دولتهای غرب به این سیاست پایان داده و صدای مردم و مقاومت مردم ایران را بشنوند که مشعل مقاومت برای آزادی را طی چهار دهه با پرداخت سنگینترین بها، شعلهور نگهداشتهاند».
سپس سخنرانان حاضر در کنفرانس چند موضوع کلیدی را مورد بحث قرار دادند. موضوعات مهمی که ضمن اثبات آلترناتیو دموکراتیک، ضرورت و اهمیت چرخش سیاست جهانی به نفع قیام سراسری و جوانان قیامآفرین را نشان میدهد.
برخی از محورها و موضوعات کلیدی سخنرانان جلسهٔ واشنگتن به قرار زیر است:
۱ـ استمرار قیام سراسری اثبات میکند که در ایران یک «انقلاب» در حال وقوع است؛ انقلابی که نتیجهٔ ۴۰سال مقاومت سراسری است. این مقاومت ۱۲۰هزار تن از بهترین فرزندان خود را برای در آغوش کشیدن فرشتهٔ آزادی تقدیم کرده است.
۲ـ در این انقلاب تمام مردم ایران و طبقات اجتماعی و همهٔ استانهای کشور حضور دارند. فعالیت کانونهای شورشی در برانگیختن جوانان به قیام نقشی اثرگذار داشته است.
۳ـ مردم ایران نمیخواهند از دیکتاتوری شیخ به دیکتاتوری سرنگونشدهٔ شاه برگردند؛ آنها یک ایران آزاد و یک جمهوری دمکراتیک بر اساس جدایی دین از دولت میخواهند.
۴ـ برنامهٔ ۱۰مادهیی خانم مریم رجوی الگویی برای ایران آزاد است.
۵ـ دولتهای جهان باید در کنار مردم و مقاومت ایران قرار گیرند. الزام این حمایت، بهرسمیت شناختن انقلاب مردم ایران، دفاع مشروع جوانان قیامی و تعطیل کردن سفارتخانهها و مؤسسات وابسته به دیکتاتوری در داخل ایران است.
پانوشت:
(۱) خانم مریم رجوی در بخشی از سخنرانی ویدئویی خود در کنفرانس واشنگتن از این سیاست دوگانه پرده برداشت:
«متأسفانه دیپلماسی آمریکا تلاش میکند، خطوط قرمز خامنهای را رعایت کند.
با اتخاذ خطوطی دوگانه: آمریکا در رویکرد رسانهیی سرکوبگری رژیم را سرزنش میکند و همدردی رقیقی با بخشی از اعتراضات میکند و در سیاست عملی، برای رسیدن به توافق با رژیم تلاش میکند.
در حالیکه خامنهای در سخنرانی علنی هر شکلی از توافق بر سر برنامه اتمی را رد میکند؛ اما مخفیانه، درها را برای تبادل پیامها از طریق واسطهها باز میگذارد.