قانون عام در مورد رژیمهای دیکتاتوری و توتالیتر این است که تا زمانی که تسلط کامل بر قدرت دارند و تهدیدی برای حکومت خود احساس نمیکنند خیلی مهاجم بوده و با توجه به اهرمهای قدرت که در دست دارند احساس آرامش و آسودگی خیال داشته و هیچ خدایی را بنده نیستند.
در مورد رژیم آخوندی بهطور خاص در زمانی که احساس خطر و ضعف میکند، این پارامتر مهاجمبودن ضریب میخورد.
نمونه بارز آن راهانداختن جنگ ۸ساله با عراق بود که یکی از اهداف خمینی برای زمینهسازی شروع این جنگ، فرار از پاسخگویی به نیازهای اقتصادی مردم و سرکوب نیروهای مخالف سیاسی و در صدرشان مجاهدین خلق بود. در همین راستا میشود ورود به جنگ سوریه و اشغال عراق و جنگ یمن را تبیین کرد، به این معنی که دیکتاتور در وحشت از سرنگونی توسط مردم دست به تهاجم و چنگ و ناخن کشیدن به پیرامون خود میکند. تهاجمات تروریستی رژیم در دهه ۷۰ در منطقه و اروپا و... در همین دستگاه انجام میشد که در بعضی موارد نیز پاسخ مثبت هم میگرفت. مثلاً با موج تروریسم و گروگانگیری که در اروپا راه انداخته بود از دولتهای اروپایی باجهای سیاسی دریافت میکرد.
اما آن روزی که شامه آخوندی خطر را در نزدیکی و قریبالوقوع ببیند، بهشدت ترس و سراسیمگی سراپای نظام و عناصر آن را فرامیگیرد.
ناگفته نماند که این عارضه ترس و وحشت و ناامیدی از جمله عوارضی است که منشأ آن در قیام دیماه ۹۶ است.
به چند مورد در همین رابطه توجه کنید:
یک نمونه مربوط میشود به جناب روحانی رئیسجمهور دولت تدبیر و امید که آنچنان ناامیدی بر دستگاهش مستولی شده که همهی ملاحظات را کنار گذاشته و به ناامیدی و یأس در وزرای دولتش اعتراف میکند:
«یک توطئه دشمنان ما امروز علیه ایران ایجاد یاس و ناامیدی برای آینده کشور ما هست حالا آن آقایی که در آمریکا هست اخیراً هم یک سمتی بهش دادن... و نسبت به ایران هم همیشه بد حرف میزنه از مدتی پیش شروع کرده که جمهوری اسلامی ایران چهلمین سال انقلاب خودش رو نخواهد دید». پیدا کنید رابطه آمدن آن آقا را به کاخ سفید با ناامیدی وزرا و...
این ناامیدیها از زمان روی کار آمدن ترامپ و رفتن اوباما شروع شده و مشخصاً بعد از سفر ماکرون و مرکل به آمریکا و ملاقاتشان با ترامپ تشدید شد.
البته سؤالی که روحانی و دیگر ناامیدان نظام باید پاسخ بدهند این است که این آقایان از چه چیزی ناامید شدهاند؟ معمولاً کسی که ناامید میشود از یک واقعهیی یا فردی یا هدفی و بالاخره از یک چیزی ناامید میشود، شک نکنید ته دل آقایان ناامیدی از بقای نظام و چشمانداز سرنگونی است که این نیز ریشه در قیام دیماه ۹۶ دارد. به این اظهار وحشت آخوند جوادی آملی توجه کنید:
«بدانیم که اگر با وجود این مشکلات ملت قیام کند همه ما را به دریا خواهد ریخت به همین جهت حواستان باشد. البته بسیاری از کشور فرار کردند یا جای فرار خود را فراهم آوردند اما ما جای فرار نداریم».
حرفهای جوادی آملی بازتاب حالت درونی کل نظام از پایین تا بالا در محاصره بحرانها میباشد. از وضعیت انفجاری جامعه و تداوم اعتراضات خیزشها تا بحرانهای اقتصای تا بحران برجام و تا فضای بینالمللی علیه جنایات رژیم در زمینه حقوقبشر.
نگاهی به برخی از هشدارهای عوامل حکومتی طی ۲-۳روز اخیر، ابعاد فراگیر اپیدمی ناامیدی در رژیم را روشنتر میکند:
منتظری، دادستان کل رژیم، میگوید ولایت فقیه هدف حمله دشمن قرار گرفته، بعد هم اضافه میکند که حتی در حوزه علمیه قم هم عدهیی در پی نفی ولایت فقیه هستند.
آخوند فاضل میبدی: «میشه با اقدامات امنیتی و قضایی (سرکوب) آتشهای آشکار رو موقتاً فرونشاند؛ اما آتش عظیم نهفته در جامعه را نمیشود خاموش کرد و وقتی زبانه بکشد، کل نظام مانند ساختمان پلاسکو فرو خواهد ریخت».
بعد هم تأکید میکند شدت این انفجار اجتماعی تا حدی هست که قیام ۹۶ با آن گستردگی و شدت، تنها به اندازه بخشی از دود ناشی از آن خواهد بود.
بله موج وسیع و گسترده ناامیدی در درون نظام بیدلیل نیست. بهخصوص وضعیت وخیم اقتصادی و گسترش اعتراضات اجتماعی و اعتلا آن وقتی در کنار فشارهای شدید داخلی و خارجی قرار میگیرد بهخوبی علت ناامیدی از آینده نظام و چشمانداز سرنگونی بهدست لشگر گرسنگان مفهوم میشود.
م. ایمان
مسئولیت محتوای این مطلب برعهده نویسنده است و سایت مجاهد الزاماً آن را تأیید نمیکند