آخوند اژهای سردژخیم قضاییهٔ خامنهای طی اظهاراتی در جمعه شب (۱۰فروردین) بر سر قبر خمینی، تصویری از درماندگی حاکمیت در قبال بحرانهایی که از درون و بیرون رژیم را احاطه کرده و همچنین هراس سران حاکمیت از شرایط انفجاری جامعه را بهنمایش گذاشت.
اژهای در حالی که بحرانزدگی رژیم را بهبیرون از رژیم نسبت میداد، گفت: «امروز دشمنان و شیاطین برای ایجاد تفرقه، بدبینی، ناامیدی و یاس در میان مردم در حال تلاش هستند» و اضافه کرد که «شیاطین برای ایجاد تفرقه، اذهان را مشغول میکنند و روز بهروز بر ذهنیتهای منفی میدمند».
او در ادامه اظهاراتش به درد بیدرمان بحران درونی و به جان هم افتادن خودیها پرداخت و رو به باندهای نظام گفت: «از سخنان لغو و شایعهپراکنیها و تهمتزنیها و توطئهچینیها اجتناب و احتراز کنیم»! «ما نیامدهایم که به یک کرسی و مقام برسیم و دیگران را تضعیف کنیم... باید اتحاد و انسجام خود را حفظ و تقویت کنیم و اجازه ندهیم شیاطین و جواسیس در صفوف ما رخنه کنند».
سردژخیم قضاییه جلادان سپس مشکل اصلی را، که همانا وحشت از قیام و سرنگونی است، برملا کرد و با از یاد بردن روضهیی که در مورد «اجتناب و احتراز» از جدالهای درونی خوانده بود، تقصیر شرایط انفجاری و خطر به ستوه آمدن مردم را به گردن «حکمرانی» رئیسی انداخت و افزود: » امروز باید حکمرانی خوبی را برای این مردم عرضه داریم و تلاش کنیم که دنیا و آخرت آنها را عزتمندانه تأمین کنیم؛ ما موظفیم وسایل آسایش و آرامش و امنیت مردم را مهیا گردانیم؛ ما نسبت بهمعیشت مردم مسئول هستیم؛ امروز برخی از مردم در فشار و تنگنا هستند؛ این مردم، بهحق انتظار دارند ظلم و فساد و تبعیض نباشد» (خبرگزاری قضاییهٔ رژیم موسوم بهمیزان ـ ۱۱فروردین).
ابراز وحشت از خطر شورش مردم به جان آمده با انگشت گذاشتن بر عواقب شکست دولت رئیسی، به این حرفهای اژهای محدود نمیشود. در هفتهها و روزهای اخیر، مهرهها و رسانههای رژیم با صراحت فزایندهیی اینگونه سخنان را بر قلم و زبان جاری میکنند.
منصور حقیقتپور از مهرههای باند غالب میگوید: «رئیسی از مردم عذرخواهی کند؛ این دولت در شأن ملت ایران نیست... این دولت نمیتواند مشکلات را حل کند... دولت باید مبرا از هر جریانی باشد و بر پایه یک استقلال و عقلانیت کشورداری کند اما دولت رئیسی اینچنین نیست» (سایت حکومتی اعتماد آنلاین ـ ۹فروردین).
مهرهٔ دیگر رژیم بهنام فیاض زاهد با اشاره بهخشم اجتماعی که هر آن ممکن است شعلهور شود، هشدار میدهد: «باید هر چه سریعتر جلو این خشم گرفته شود. دولت رئیسی کمترین لیاقت را دارد و نمیتواند مانع از این خشم شود» (رویداد۲۴- ۶فروردین).
جعفرزادهایمنآبادی نمایندهٔ ادوار پیشین مجلس ارتجاع بر ضعف و ناتوانی دولت رئیسی دست گذاشته و میگوید: «افراد بیسواد و متوهم و کسانی که نمیتوانند با واقعیت کنار بیایند و اصلاً اهل واقعیت نیستند، بر مسند کشور نشستهاند و تصمیمگیری میکنند... فردی که یک کلاس را اداره نکرده، یکباره وزیر میشود». وی با بیان اینکه ما خوشحال نیستیم که دولت موفق نشده، شکستخورده یا کارنامه مثبتی ندارد» میافزاید: «کاش «رئیسی» هیچ وقت رئیسجمهور نمیشد» (خبرآنلاین – ۶فروردین).
کنعانی مقدم که از وی بهعنوان یک چهرهٔ اصولگرا نام برده میشود، طی مصاحبهیی بهوعدههای دروغ و فریبکارانهٔ رئیسی اشاره کرده و میگوید: «دولت پاسخگوی اقدامات خودش باشد. اگر بنا باشد که فقط شعار بدهیم و هیچکدام از مؤلفهها محقق نشود، عملاً داریم مردم را گول میزنیم» (خبرآنلاین – ۵فروردین).
صرفنظر از مهرهها و رسانههای باند مغلوب که از مدتها پیش به وفور هشدار میدهند «اگر با این دست فرمان (دولت رئیسی) پیش برویم، سقوط قطعی است». اکنون اعتراضات و ابراز وحشت در باند غالب نیز از ادامهٔ خط و مسیری که با رئیسی شناخته میشود، در حال گسترش است.
گسترش این هشدارها در درون ولایت خامنهای، همراه با تأکید بر شکست رئیسی یعنی کسی که آخرین برگ خامنهای برای یکدست کردن حاکمیت و مقابله با قیام بوده است، نمود روشنی از پیامدهای شکست بزرگ خامنهای در نمایش انتخابات ۱۱ اسفند و آثار پتک کوبنده تحریم مردمی است.