728 x 90

ایران ۱۴۰۴؛ بحرانی در دل بحران دیگر

ایران ۱۴۰۴؛ بحرانی در دل بحران دیگر
ایران ۱۴۰۴؛ بحرانی در دل بحران دیگر

«تولد بحرانی از بحرانی دیگر‌»، «بازگشت‌ناپذیری به ثبات» و «تجزیه و تلاشیِ دولت»، ویژگی‌های برجسته‌ی حاکمیت آخوندی در آستانه‌ی سال ۱۴۰۴ هستند. به این توصیف و تصویر توجه کنید:  

«آن‌چه الآن در جریان است، سیاست نیست، نمایش است. مجموعه‌ای از برنامه‌ها، نمایش‌ها و مناسک صورت می‌‎‌‌گیرد؛ مجلس تشکیل می‌شود، دولت جلسه تشکیل می‌دهد، دولت به سفر استانی می‌رود، چند شعر ترکی، کردی و عربی می‌خوانند یا لباس محلی این منطقه و آن محل را می‌پوشند ولی از این دولت و از این سیستم خروجی در نمی‌آید. از این منظر، جلسات سران سه‌قوه نه نماد و دست‌آورد وفاق، بلکه صرفاً نمایش وفاق است. این نمایش‌ها هیچ خروجی‌ای برای کشور ندارد، تبعات آن هم برای ملت است. نیروهای سیاسی هم، طبعاً دچار انفعال و تعلیق سیاست خواهند شد.»[۱]

 

این بخشی از یادداشتی است که به بررسی چشم‌انداز سال ۱۴۰۴ حاکمیت ملایان پرداخته است.  این نشانیِ سالی است که هنوز بهارش نیامده، چشم‌انداز نظام در کف آینه‌ی آن دیده شده است. سالی که «ابررخداد جانشینی»[۲] رهبری، یکی از واقعیت‌های ناگزیر آن است.

حاکمیت آخوندی در حالی قدم به سال جدید می‌گذارد که خروجیِ درگیری‌ِ باندهای درونی‌اش، پاسخ انقباض بیشتر هم از جانب ولی فقیه ندارد؛ چرا که بحران داخلی با بحران دم‌افزون خارجی گرهی ناگسستنی خورده و با سرنوشت نظام عجین شده است. سالی که «عامل اصلی تعیین‌کنندهٔ سیاست داخلی ایران، مناسبات جهانی است».[۳] سیاستی که همواره تلاش شده است با «توهم‌گرایی» و «شعارگرایی» با آن برخورد شود، ولی قضیه آن‌قدر جدی شده است که «تا وقتی پارامتر تعیین‌تکلیف مناسبات ایران با جهان مشخص نشود، عملاً کنشگری میانه‌رو و اصلاح‌طلب، بلاموضوع و ممتنع است. روزبه‌روز هم دایرهٔ تاثیرگذاری نیروهای داخلی بر مناسبات داخلی کاهش می‌یابد.»[۴]

 

مختصات فعلی که خودی‌های نظام می‌دهند، «شائبهٔ بی‌دولتی» در چشم‌انداز سال ۱۴۰۴ است. بخوانید که جهان با دولتی در ایران آخوندزده طرف نیست، چرا که «دولت بیش از ۲۰ درصد قدرت را ندارد و تصمیمات جای دیگری گرفته می‌شود».[۵] 

آن‌چه هم که عنوان «دولت» را یدک می‌کشد، در اعتراف گریان و سنگین حامیان آن، همین الآن چنین حال و روز و سنجش و وضعی در بازار اقتصاد، نگاه جامعه و نیروهای خودی دارد:

  «امروز می‌بینیم سخنان آقای پزشکیان متن‌های بدون محتوا، همان متن‌هایی که معنایی را به مخاطب ارائه نمی‌‎کند و خروجی آن ریزش پایگاه اجتماعی، کنار کشیدن و انفعال آن‌ها، بی‌ثباتی و دلزدگی بازارهای اقتصادی در پی تورم و افول و رکود در بورس و مسائلی از این قبیل است. خروجی همهٔ این‌ها نگاه منفی‌تر و ناامیدانه‌تر جامعه به سیاست و تعطیل سیاست است. تداوم این وضعیت جز انفعال و استیصال معنا و حاصلی ندارد و روزبه‌روز منابع قدرت ملی چه اقتصادی و چه سیاسی چه داخلی و چه بیرونی را می‌فرساید.»[۶]

 

در حین گره خوردن همه‌جانبه‌ی سیاست داخلی نظام با وضعیت متلاطم آن در سیاست خارجی، چشم‌انداز اصلی که «دولت را روزبه‌روز به سمت سقوط می‌برد» و کل نظام را به جانب تعیین تکلیف نهایی سوق خواهد داد، چنین اوضاعی است که همین الآن نظام با «نیروهای اجتماعی و جنبش‌های ناراضیان» و «انفعال روزبه‌روز نیروهای حامی» رو در رو شده است:

«این دولت شکننده با شرایط شکننده و پایگاه شکننده‌‌اش مشخص است در صورت بروز اعتراضات گسترده نیروهای اجتماعی مخصوصاً جنبش‌های خودجوش ناراضیان اقتصادی چه آینده شکننده‌ای را در پیش خواهد داشت. نیروهای حامی روزبه‌روز دچار انفعال بیشتری می‌شوند و دولت را روزبه‌روز به سمت سقوط می‌برند.»[۷]

 

پی‌نوشت:

[۱] روزنامه هم‌میهن، چشم‌انداز سیاست داخلی در سال ۱۴۰۴به‌قلم سردبیر، ۲۰ اسفند ۱۴۰۳

[۲ تا ۷] همان

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/c6c83cd3-1d02-413f-9e49-2b03de4211fd"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات