ورود اینترنت ماهوارهیی به شبکهی جهانیِ ارتباطات، بیشک موجب تحولی بزرگ در حیات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خواهد شد. وصل بدون واسطهی وسایل ارتباطی به ماهواره و خارج شدن کنترل این وسایل از حیطه و سیطرهی دولتها ــ خاصه دولتهای تمامیتخواه و دیکتاتور ــ میتواند به گسترش اطلاعات شهروندان، پیوند مخالفتها و میدانی شدن بیش از پیش آنها در قالب مطالبات جدید و راه بردنشان به خیزشها و قیامها بینجامد.
آنچه مسلم است، برندهی اینترنت ماهوارهیی، مردماند و بازندهی اصلیِ آن، دولتهایی که سازوکار خود را بر فیلترینگ یا کنترل اطلاعرسانی به مردم سامان دادهاند.
رژیم ملایان در ۳دههی اخیر در زمرهی حاکمیتهایی بوده است که با فیلترینگ و حتی قطع گاهگاه اینترنت، مانع اطلاعرسانی به مردم شده است. این سانسور بهطور خاص در حین قیامهای ۲دههی اخیر بارها با قطع کامل اینترنت، میدانی و اجرا شده است.
ویژگیِ خاص حاکمیت ولایی، تمرکز آن بر کارگزاران آخوندمحور است؛ آخوندهایی که بهطور سنتی، تنها سرمایهی تاریخیشان اعمال هژمونی یا سلطهگریِ مذهبی بر مردم بوده است. در بیش از ۴دههی گذشته، هژمونی مطلق سیاسی به هژمونی مطلق مذهبی افزوده شد. لذا خارج شدن مردم از حیطهی کنترل آخوند، عظیمترین بلاییست که بر این هژمونی نازل میشود. آخوندها در ۳دههی گذشته بخشی از این بلا را که اینترنت سهمی در آن داشته است، تجربه کرده و بارها از آسیبرسانیهای اینترنت بر حاکمیت و سلطهگریشان نالیده و دست فغان به آسمان بلند کردهاند.
حالا قرار است دامنهی آسیبرسانی به سلطه و هژمونیِ سیاسی و مذهبیِ حاکمیت آخوندی و سامانهی سانسور و فیلترینگ آن گسترش غیر قابل مهار بیابد. پیداست که در مقابل آن، دامنهی ارتباطات و آگاهیرسانی میان مردم ــ خاصه جوانان شورشی و ضد ارتجاع ــ وسیع و فراخ خواهد شد.
بهموازات این تحول، سانسور ویژهی حاکمیت آخوندی بهطور خاص علیه مقاومت ایران بهعنوان کانون و محور اصلی تعادل قوای سیاسیِ داخلی و بینالمللی در مقابل رژیم ملایان، برچیده خواهد شد. گسترش این جبهه در جامعهی ایران علیه حاکمیت، کابوسیست که اتاق فکر نظام همواره طی سالیان از آن وحشت داشته است؛ کما اینکه در چند قیام بزرگ در سالهای گذشته، تمرکز اتاق فکر نظام و خاصه وزارت اطلاعات و سامانههای فناوریِ آن بر بستن راه و صدای مقاومت ایران متمرکز بوده یا با حداکثر شیطانسازی و بهکارگیری اپوزیسیوننماهای خودساخته، تلاش در سانسور و تخطئهی مقاومت ایران داشته است.
میتوان پیشاپیش بنبست اتاق سانسور نظام آخوندمحور و بیچارگیِ آن در مقابل اینترنت ماهوارهیی را تصور نمود. این پیشبینی آنقدر به واقعیت نزدیک است که روزنامه حکومتی اعتماد در شمارهی ۱۰بهمن ۱۴۰۳ به پیشواز شرح یک بحران دیگر در پیش پای نظام رفته است:
«در مصاف با اين فناوری، لابد حاكميت باز سراغ مسيرهای سنتی مانند فيلترينگ، ابداع انواع محدوديت و نيز استفاده از پارازيت برود، اما روزگار و جبر فناوری به ما آموخته كه روشهای سلبی نه تنها در مهار فناوریهای نوين ناكام هستند، بلكه هزينههای اجتماعی و اقتصادی سنگينی نيز به همراه دارند. حتی رفع محدوديتهای جزئی مانند بازگشايی گوگلپلی و واتسآپ نتوانسته است انتظارات عمومی را برآورده كند.»
این رسانه حتی معترف است که آب از سر ارتباط میان حاکمیت و مردم گذشته است و «تأثیرات عمیق بر روابط دولت و مردم گذاشته و شکاف اجتماعی را افزایش داده است». بخوانید که اینترنت ماهوارهیی آوار خواستهها و مطالبات غیر قابل پیشبینی بر حاکمیت را بسا بیش از هماکنون فرود خواهد آورد. گویی توفانیست که شتاب و هجمهی آن را هیچ سامانه و مانعی یارای ایستادن نیست:
«مقابله با اين انقلاب نهتنها امكانپذير نيست، بلكه تنها به تعميق بحرانها منجر خواهد شد.»