روز جهانی منع خشونت علیه زنان، تنها یک یادآوری تقویمی نیست؛ بلکه نقطهٔ تمرکز وجدان بشری برای بازاندیشی در وضعیت زنان در جهان و بهویژه در کشورهایی است که تبعیض و خشونت علیه زنان نه یک استثناء، بلکه یک قاعدهٔ سیستماتیک است.
بهرسمیت شناختن این روز توسط سازمان ملل در ۱۹۹۹، تأکیدی جهانی بر این حقیقت است که مبارزه علیه خشونت جنسیتی، بخشی جداییناپذیر از مبارزه برای آزادی و برابری است.
خشونت علیه زنان در ایران اشغالشده: از سیاست تا زندگی روزمره
در ایران اشغالشده، خشونت علیه زنان نه تنها یک پدیدهٔ فرهنگی یا اجتماعی نیست، بلکه بهمثابه ابزاری سیاسی برای حفظ ساختار سرکوبگرانهٔ رژیم ولایت فقیه اعمال میشود. پس از قیام ۵۷ و بهقدرت رسیدن خمینی، سیاستهای زنستیزانه بهسرعت در تار و پود قانون، ساختارهای اجرایی و مناسبات اجتماعی نهادینه شد. اجباری کردن حجاب اولین گام در ایجاد یک نظام کنترلگر بود که زن را نه بهعنوان یک انسان آزاد، بلکه بهعنوان موضوعی تحت سلطه تعریف کرد.
در چنین نظامی، خشونت علیه زنان در ۴سطح بروز میکند: فیزیکی، روانی، اقتصادی و جنسی. قتلهای موسوم به «ناموسی»، قوانین تبعیضآمیز در ارث و شهادت، سرکوب زنان معترض، برخوردهای تحقیرآمیز و جنایتبار تحت عناوینی چون «بدحجابی»، ازدواجهای اجباری و فشارهای اقتصادی مضاعف، همه مصادیق خشونت نهادینه شدهای هستند که زنان ایرانی را هدف قرار میدهد. آنچه این خشونتها را از سطح فردی فراتر میبرد، حفاظت قانونی و ساختاریِ آنهاست که به آزارگران مشروعیت و مصونیت میدهد.
برای بهدست آوردن یک برآورد عینی از این خشونت ساختاری و سیستماتیک کافی است اشاره کنیم که «در ۶ماه نخست امسال قتل و خشونت علیه زنان رشد چشمگیری پیدا کرده است. بر اساس آمار موجود، دستکم ۱۳۲زن در کشور بهقتل رسیدهاند. اگر بخواهیم بهصورت ماهانه آنها را تفکیک کنیم، باید گفت در فروردینماه سالجاری ۱۷، اردیبهشتماه ۳۱، خردادماه ۲۳، تیرماه ۲۳، مردادماه ۲۳ و شهریورماه امسال ۱۵زن توسط افراد مختلف از جمله بستگان نزدیک مانند پدر، همسر و برادر به دلایل گوناگون بهقتل رسیدهاند». [۱]
ایدئولوژی زنستیزانهٔ رژیم ولایت فقیه
یکی از ابعاد بنیادین سرکوب علیه زنان، ایدئولوژی زنستیزانهٔ حاکم است که بقای خود را در گرو کنترل سیستماتیک زنان میبیند. اگر رژیم از سرکوب روزمرهٔ زنان، تحقیر زندانیان زن و خشونت نهادی علیه آنان دست بردارد، بنیان قدرت خود را نیز از دست خواهد داد. تحمیل حجاب اجباری و برخوردهای خشونتآمیز در خیابانها بخشی از سازوکار کنترل اجتماعی است که رژیم از طریق آن جامعه را قفل و از هر تحول سیاسی و اجتماعی جلوگیری میکند. یکی از روزنامههای وابسته به حکومت در این باره مینویسد:
«در کشور ما نهتنها سازمانی وجود ندارد که از حق زنان دفاع کند بلکه قوانین مستحکمی نیز وجود ندارد. لایحه منع خشونت علیه زنان دهههاست که میان ارگانها دستبهدست میشود و مسئولان در تصویب آن تعلل میکنند... در چنین اوضاعی بسیاری از افراد فرصتطلب با مشاهده چنین موقعیتی دست به خشونت علیه زنان میزنند». [۲]
زنان پیشتاز آزادی: از مقاومت تا رهبری
با وجود این خشونت ساختاری، زنان ایرانی نه تنها قربانیان خاموش نیستند بلکه پیشتازان مقاومتاند. تاریخ مبارزات معاصر ایران، از سالهای نخست استیلای رژیم ولایت فقیه تا قیامهای سراسری بهویژه قیامهای ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱، گواهی برجسته بر نقش تعیینکنندهٔ زنان است. آنان با الهام از الگوی زنان مبارز و پیشتاز همچون زنان رزمنده و قهرمان مجاهد خلق، بار سنگین مبارزه علیه فاشیسم دینی را بر دوش کشیده و هزینههای سنگین آزادی را پرداختهاند.
زنان در صحنهٔ قیامها نه تنها شرکتکننده، بلکه میداندار و شتابدهندهٔ حرکت سرنگونیطلبانه بودهاند. این حضور گسترده تنها یک پدیدهٔ اجتماعی نیست، بلکه تبلور یک تغییر فرهنگی عمیق است که در آن زنان دیگر حاضر نیستند نقش حاشیهای یا تحمیلی را بپذیرند.
رهبری زنان؛ تضمین دموکراسی و برابری
مبارزه با خشونت علیه زنان در ایران بهطور جدی با رهبری سیاسی زنان گره خورده است. همانگونه که مریم رجوی بارها تأکید کرده است، مشارکت زنان در رهبری شرط اساسی و تضمینکنندهٔ دموکراسی و برابری است. بدون این حضور، هر میزان از اصلاحات یا تغییرات اجتماعی میتواند بازگشتپذیر باشد. جامعهیی آزاد و برابر تنها زمانی استوار خواهد بود که زنان در جایگاه رهبری، تصمیمسازی و هدایت مبارزه قرار گیرند.
روز جهانی منع خشونت علیه زنان فرصتی است برای بازخوانی وضعیت دردناک زنان در ایران و نیز تأمل بر ضرورت رهبری زنان در مسیر برچیدن فاشیسم زنستیز دینی. این روز یادآور این حقیقت بزرگ است که راه آزادی زنان و راه آزادی ایران ۲مسیر جدا از هم نیستند؛ بلکه دو روی یک حقیقتند. زنان ایران شایسته جهانی عاری از خشونت، تبعیض و تحقیرند و این آینده را با مقاومت و پیشتازی خود رقم میزنند.
پانوشت:
[۱] و [۲] روزنامه جهان صنعت - پویا اصلباغ - «چرخه تبعیض و نابرابری» ۴آذر ۱۴۰۴