استعفای رئیس آلمانی اینستکس چند روز بعد از معرفی او بهعنوان رئیس این سازوکار مالی، یک بار دیگر نگاهها را متوجه اینستکس کرد. در داخل رژیم شکوه و شکایت از اینکه از این سازوکار تا بهحال هیچ آبی برای رژیم گرم نشده بالا گرفت و به دعوای میان باندهای رژیم بر سر ماندن در برجام یا بیرون آمدن از برجام دامن زد.
اکنون این سازوکار در چه مرحلهیی است؟
رژیم چه انتظاری از آن دارد؟
متقابلاً اروپاییها چه رویکردی در قبال آن دارند؟
در درون رژیم در این باره چه میگویند؟
رژیم چه خطی را دنبال میکند؟
و چه چشماندازی در رابطه با اینستکس وجود دارد؟
مفهوم استعفای کاندیدای ریاست اینستکس
این فرد که قبلاً سفیر آلمان در تهران بوده، در مصاحبهای گفته بود که برنامهٔ موشکی رژیم اشکالی ندارد و قانونی است. و برکناری سریع او بلافاصله پس از این حرف نابخردانه نشانهٔ آن است که جامعهٔ بینالمللی در این زمینه و در اینکه بساط برنامهٔ موشکی رژیم بایستی برچیده شود، چقدر جدی و بیشکاف است و این برکناری علامتی به رژیم است که نمیتواند برنامهٔ موشکی خود را داشته باشد و ادامه بدهد.
این حرف رئیس برکنار شدهٔ اینستکس در واقع نشانهٔ وجود اتفاقنظر بین اروپا و آمریکا بر سر مسأله موشکی رژیم است زیرا اروپا و آمریکا همانطور که مرکل صدراعظم آلمان گفت ممکن است درباره شیوهها با هم اختلاف داشته باشند، اما در مورد پایههای سیاست در قبال ایران که از جمله نفی توانایی تهدید کنندهٔ اتمی و موشکی رژیم اختلافنظری با آمریکا ندارند. اروپا و همهٔ کشورهای اروپایی در این مورد بیشکاف هستند و از پیش هم شرط همکاری و همراهی با رژیم در برجام را، مشروط به دست برداشتن رژیم از پروژهٔ اتمی، متوقف کردن پروژهٔ موشکی و دست برداشتن از دخالتهای منطقهایش قرار دادهاند. در رابطه با استعفای کاندیدای ریاست اینستکس هم هیچکدام از دولتهای اروپایی درصدد دفاع از او یا توجیه حرفش برنیامدند و فضا آن چنان است که خود او هم درصدد دفاع برنیآمد و بیسر و صدا کنار رفت و وزارتخارجهٔ آلمان هم برای حفظ آبروی دیپلمات خود علت کنارهگیری را مشکلات شخصی عنوان کرد و به هر حال بهنظر میرسد که طرف مربوطه یک گاف سیاسی مرتکب شده و بهای آن را هم پرداخته است.
علت انجماد اینستکس؟
اکنون سؤالی اگر باشد این است که چرا اینستکس بعد از ۷ماه هنوز در همان نقطهٔ اولیه است و حتی یک قدم هم به جلو برنداشته است؟
علت به فاصلهٔ خیلی زیاد انتظارات رژیم با واقعیتهای موجود برمیگردد. ظریف در نشست خبری چند روز پیش که پس از لیستگذاری شدنش برگزار کرد، در بیان خواسته و انتظارش از اروپاییها با اشاره به نامهٔ روحانی به سران اتحادیهٔ اروپا و نامهٔ خودش به موگرینی گفت: «دو اقدام باید حتماً انجام بشود فروش نفت ما برسد به ۲۰۱۸می ۲۰۱۸یعنی قبل از خروج آمریکا که حدود دو و نیم تا ۲و۸دهم میلیون بشکه در روز بوده و منابع مالی آن نیز برگردد در اختیار ایران قرار بگیرد. اینها کف تعهدات اتحادیه اروپا است کف تعهداتی است که در برجام تقبل کردند و کف تعهداتی است که بعد از برجام به عهده گرفتند. البته تعهدات دیگری هم اروپاییها دارند که برای پیشرفت در کار نیاز است آن تعهدات هم اجرا بشود».
این خواستهها البته یک خواب و خیال و یک انتظار ابلهانه است. زیرا اگر این کف تعهدات اروپاست، لابد سقف آن سرنگون کردن دولت آمریکاست! این در حالی است که خود ظریف در همان نشست خبری آه و ناله میکند که «۱۴ماه ۱۵ماه گذشته هنوز هیچ اقدامی نکردند اگر هر اقدامشون بخواهد ۱۵ماه طول بکشد دلیلی نداره با این روش ادامه پیدا بکند».
فاصلهٔ عظیم توقعات و نیازهای رژیم
روزنامهٔ حکومتی آفتاب یزد اخیراً نوشت: «اظهارات اخیر مربوط به راهاندازی خط اعتباری ۱۵میلیارد دلاری درباره اینستکس برای سازوکار مالی اروپا مانند یک آسپرین میماند که میتواند تا حدی دردها را تسکین بدهد. آن هم بهشرطی که اینستکس عملیاتی شود».
جالب است که این روزنامه اعتبار ۱۵میلیارد دلاری را قرص آسپرین مینامد در حالی که کیهان خامنهای (۱۹مرداد) به نقل از زنگنه وزیر نفت مینویسد: «اروپاییها وعده کردند حداقل ۴میلیون یورو اعتبار از طریق اینستکس، برای تجارت با ایران اختصاص دهند!».
واقعیت این است که اروپا نه میخواهد و نه میتواند یک صدم این انتظارات رژیم را برآورده کند. چرا که دولتهای اروپایی که خودشان خریدار نفت نیستند، این شرکتهای نفتی اروپایی هستند که باید نفت بخرند و دولتهای اروپایی هیچگونه هژمونی بر آنها ندارند و نمیتوانند آنها را مجبور به این کار کنند. آن شرکتها هم از ترس قوانین تحریم و جریمههای سنگین هرگز زیر بار ریسک خرید نفت از رژیم نمیروند.
این البته یک وجه از قضیه و مربوط به توقعات رژیم بود، متقابلاً اروپا هم برای راهاندازی اینستکس که چیزی جز نفت در برابر غذا نیست، انتظاراتی از رژیم دارد که برآوردن آنها از نظر رژیم بهقول خودشان بهمثابه خودکشی است.
روزنامهٔ وطن امروز (۱۲مرداد) با اشاره به شکایت ظریف مبنی بر اینکه اروپا تاکنون اقدامی در مورد راهاندازی اینستکس انجام نداده، مینویسد: « خواسته ظریف و سایر مقامات دولتی از اروپاییها برای ورود پول نفت ایران به سامانه اینستکس در حالی است که پیش از این آمریکا به صراحت علیه این موضوع موضع گرفته و با توجه به همگرایی حداکثری اروپا با آمریکا بعید بهنظر میرسد که عملیاتی شود و در همین راستا ۳روز پیش وزارت خزانهداری آمریکا به اروپا درباره وارد کردن پول حاصل از خرید و فروش نفت ایران به کانال مالی اینستکس هشدار داد».
به این ترتیب روشن میشود که اینستکس در همین ابتدای کار با چه موانع متعدد و بزرگی رو به روست و به همین علت است که از آن تا بهحال آبی برای رژیم گرم نشده است.
تاثیر خرید نفت رژیم توسط چین؟
برخی ناظران معتقد هستند با توجه به ادعاهای رژیم مبنی بر اینکه چین به خرید نفت ایران ادامه میدهد، این باعث میشود رژیم بتواند در برابر تحریمها مقاومت کند و این جریان را چنان که در نظر دارد تا انتخابات بعدی آمریکا که ۱۵، ۱۶ماه دیگر است، کش بدهد.
برخی گزارشها هم حاکی از این است که چین بهطور مخفیانه و قاچاقی میزان محدودی از نفت رژیم را میخرد که تأثیر تعیینکنندهای در تحریمهایی که روزبهروز بر گردن رژیم تنگتر و شدیدتر میشود نخواهد داشت. در همین حال خبرگزاری بلومبرگ (۱۷مرداد) با بیان اینکه اقتصاد ایران در سقوط آزاد است؛ جی.دی.پی(درآمد ناخالص ملی) در سال جاری کاهش مییابد و تورم رو به افزایش است؛ همین خبرگزاری خبر داد که صادرات نفت رژیم به ۱۰۰هزار بشکه در روز رسیده است.
اما حتی اگر بر فرض، صادرات نفت رژیم با قاچاقی که این طرف و آن طرف میکند به ۳برابر این رقم یعنی ۳۰۰هزار بشکه هم برسد که رژیم بودجهٔ خود را بر اساس آن مورد تجدید نظر قرار داده بسته است، در مقایسه با صادرات بیش از دو و نیم میلیون بشکه در روز کمتر از یک هشتم یا حدود ۱۲درصد است. یعنی رژیم ۸۸درصد درآمد خود را از دست داده و چشمانداز این است که همین را هم طی ماههای آتی از دست خواهد داد.
چشم انداز
این وضعیت، هر اقتصاد نیرومندی را هم از پا در میآورد چه برسد به اقتصاد محتضر رژیم. بنابراین، این تصور که رژیم بتواند این وضعیت را ۱۵، ۱۶ماه کش بدهد، تنها یک خواب و خیال ابلهانه است. واقعیت این است که جامعهٔ ایران آمادهٔ انفجار است. ارتش گرسنگان، بیتردید این وضعیت را برنمیتابند، بهخصوص که این جامعهٔ انفجاری در عینحال بهخاطر مقاومت سازمان یافته، مقاومتی که با اشرف۳ نمود و تبلور پیدا کرده، برای تغییر و برای گسستن زنجیرهای فقر و سرکوب و نابرابری، سرشار از انگیزه است. رژیم تا کی میتواند این امواج سهمگین را پشت سدبندهای اختناق نگهدارد و مهار کند؟