«سکوتها شکستهاند، دمادم ستیزش است
نفس، هوای خیزش و سپیدههای توفش است»
برگی و صفحهای دیگر در آلبوم جنایت علیه بشریت در نظام آخوندی ورق خورد. سالهای سال است که بهطور مداوم برگی بر این آلبوم افزوده میشود. سالها سال این برگ خونین در سکوت ورق میخورد و بهای سکوت، خون بیشتر از پیکر آزادی میطلبید و جنایت بیشتر، در آسودگی پشته و انباشته میشد.
حالا ورق خوردن مداوم این آلبوم از تاریکخانههای شیشهای بیرون زده و بدل به ارتعاش پیاپی شده است. حالا در بیرون تاریکخانههای ولایی، «جعبههای سیاه» انبوه شدهاند و صداها به هم پیوسته و سکوتها شکستهاند. حالا «جعبههای سیاه» بدل به دادخواهی ۴۱سال دروغ و نیرنگ و توهین به شعور ملتی شدهاند.
ظهور یک مانیفست قاطع
دانشجویان ایران روز ۲۳دی ۹۸ چنین پلاکاردی را برافراشتند:
«جعبه سیاه وقایع دیگر کجاست؟
اعدامهای دستهجمعی
شکنجه و تجاوز کهریزک
خودکشیشدهها
هدف قرار دادن سر و قلب معترضان
کشتار نوجوانان
کشتار نیزارها...
جعبه سیاههایتان را رو خواهیم کرد!».
حالا هر برگ آلبوم جنایت جمهوری اسلامی آخوندی، خود یک جعبهٔ سیاه پرراز و رمز است. حالا نالههای تنور سینهٔ مردم ایران بر دیوارههای جعبههای سیاه نظام ملایان میکوبند. از این رو اکنون جنگ ملت با حاکمیت بر سر انسانیت است؛ انسانیت توهین شده، سرکوب شده، محصور شده، محروم شده، غارت شده، چپاول شده و قتلعام شده. از خمینی تا خامنهای این همه را کردهاند تا سکوت سنگین مردم هرگز شکسته نشود؛ ولی اشتباه محاسبهٔ همیشهٔ دیکتاتورها این است که حتی یکبار هم از نزدیکترین تاریخ دمدستان نمیشنوند که «زنگار با سنگ مرمر چه تواند کرد؟».
حالا همهٔ نبردهای ۴۰ساله، مانیفست قاطع تبیین مسیر آینده شده و به جنگ یک جامعه با یک حاکمیت رسیدهایم. حالا انبوه «جعبههای سیاه» پیش پای خامنهای و روحانی و درباریان دستگاه ولایت فقیه ظاهر و ردیف شدهاند. مدعیالعموم، لااقل ۹۰درصد ملت ایراناند که هر یک با شاخهای گل سرخ در دست، خواستار راز و رمز جعبههای سیاه جنایت ولایت فقیه از ۴دههٔ پیش به این سو هستند.
با سریال «جعبههای سیاه» چه خواهند کرد؟
خامنهای و درباریانش بیشک مفهوم بسیار متفاوت تظاهرات و شورش دانشجویان ایران را طی ۳روز گذشته دریافتهاند. خامنهای و درباریانش یقین دارند که این طنین، نمایندهٔ میلیونها تن از مردم ایران است که از گلوی دختران و پسران شیردل ایران بانگ و فریاد شده است. برای خامنهای و درباریانش مسلم شده است که شورش دانشجویان که ندای ۹۰درصد مردم ایران را به گوش جهانیان رساندهاند، ندای دادخواهی بر سر «جعبههای سیاه» ۴۱سال دروغ و پشتهماندازی و لاپوشانی و فریب سیاسی است. مردم حالا دیگر خیانت خمینی و خامنهای را فراتر از جنایات و آدمکشی سیاسیشان، در حجم اعجابانگیز دروغ و شارلاتانی برای پوشاندن این جنایات میبینند.
تظاهرات و خروش دانشجویان با تمرکز بر دجالگری و سالوسگری شخص خامنهای، پیام جدی مردم ایران را برای تعیینتکلیف با حاکمیت بنیان گذاشت. رژیم هر چقدر هم تلاش کند که این واقعیت روآمده را دور بزند و از سر رد کند، راه گریزی نخواهد یافت.
خنجر خیانت علاوه بر پیکر مبارزان و مجاهدان پیشتار آزادی طی ۴۰سال، اکنون دیگر به قلب مردم رسیده است. ۴۰سال «شب بود و مادران شهر غمناک / هزاران گل شکفت و خفت بر خاک»... حالا با افشای حجم دروغ پشت دروغ در ماجرای سقوط دادن هواپیمای اوکراینی، زخمی کاری در روح و روان و ضمیر مردمان ایجاد شده است. زخمی که تداعی دقیق آن، رو آمدن سریال «جعبههای سیاه» از دههٔ ۶۰ تاکنون است. حالا همهچیز نزد مردم و کنشگران هوشیار سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ـ حتی برای برخی خودیهای نظام ـ زیر سؤال رفته است. بعضی کارکنان دستگاههای تبلیغاتی و رسانهای رژیم دست به تولید کلیپهای مأیوسانه نسبت به گذشتهشان میزنند و هاج و واج ماندهاند و میپرسند «پس دیگر چه چیزی دروغ نیست؟». بساط دههٔ فجر بهاصطلاح هنری رژیم زیر تیغ تحریم بسیاری شرکتکنندگان سابق رفته است و برخی نوشتهاند «هر که در دههٔ فجر امسال شرکت کند، از روی فرش خون عبور کرده است».
حالا مردم جلو همهچیز این رژیم علامت سؤال میگذارند. اپیدمی زوال اعتماد به درون ساختار نظام هم کشیده شده است و خامنهای و درباریانش در مخمصهٔ سریال خیانتهایشان و «جعبههای سیاه»شان گرفتار آمدهاند.
آنسوی این واقعیت اما شوکی بود که به جامعه ایران وارد شد تا دانههای خاطرههایش را حلقه کرده و پیوند دهد. خاطرههایی که در خانهخانهٔ مرز ایرانزمین از جای پای جنایت سیاسی و دجالیت اخلاقی آخوندها نشانهها دارد.
عزیزم! داغدارم! دست وا کن!
اینک مثل همیشه ضمیر بیدار و هوشیار دانشجوی ایرانی است که از نقد و حسابرسی از حاکمیتهای جائر و جبار و مرتجع در ایران کوتاه نیامده است. تمرکز بر سرچشمهٔ همهٔ تباهیها و دروغها که همانا بیت ولیفقیه باشد، پرتو شورش دانشجویان بر خرابهها و ویرانههای فسادانگیز نظام آخوندی است.
قربانی شدن جگرخراش ۱۷۶وجود گرامی و آرزومند در سقوط هواپیما و بهدنبالش شورشهای ۳روز گذشته، منجر به باز شدن سر کلاف «جعبههای سیاه» حکومت آخوندی شده است.
«عزیزم! داغدارم! دست وا کن
برآور شور شیدای غزلناک».