درباره حجم فساد مالی جاری در نظام ولایتفقیه سخن بسیار گفته شده و عددورقم کم انتشار نیافته اما گاهی اوقات در جریان جنگ و دعوای باندی، آماری منتشر میشود که با وجود لورفتگی ماهیت فاسد این نظام، باز هم حیرتانگیز است.
کارگران هفتتپه سوگند میخورند که ۴ـ ۵ماه است دستمزدهایشان را پرداخت نکردهاند، کارگران اراکی مدتهاست برای نجات بقایای بزرگترین واحدهای صنعتی کشور از ورطه نابودی به دست عوامل پاسدار و دیگر نورچشمیهای خامنهای با وحوش نیروی ویژه و انتظامی درگیر هستند، همین وضعیت را کمو بیش کارگران اهوازی و تبریزی و اصفهانی دارند.
همزمان با چنین درگیریهایی، روند غارت منابع ملی توسط باندهای حکومتی با شدت هر چه تمامتر ادامه دارد. این صحنهها نیز یکی دیگر از عرصههای نبرد مردمی است که برای نجات ایران از چنگال فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران سالهاست در جریان است.
در تازهترین نوع از این دست آمارهای برملا شده، اعداد و ارقامی است که یک روزنامه حکومتی به اسم ایران روز ۲۰مهر ۹۸ در گفتگو با یک کارشناس حکومتی اعلام کرد، کارشناسی که حتی خودش هم با اینکه گوشت و پوست و استخوانش از همین نظام سراپا فاسد تشکیل شده، میگوید آنچه که در نظام مقدسش میگذرد چیزی فراتر از «فساد» است؛ او ترجیح میدهد اسم این پدیده را نه فساد بلکه «غارت» بگذارد! همان اسمی که سالهاست مردم و مقاومت ایران به آن دادهاند!
فساد یا غارت؟!
روزنامه حکومتی ایران که برحسب ظاهر روزنامه ارگان دولت هم محسوب میگردد روز شنبه ۲۰مهر ۹۸ در مقالهای که حاصل گفتگویش با یکی از کارشناسهای حکومتی به اسم صفایی فراهانی است نوشت: «امروز (که) حرف از چپاول ۳ تا ۱۲هزار میلیارد تومانی در میان است، دیگر نمیتوان این احجام مالی را فساد نامید، بلکه اسم دقیق آن غارت است»!
همین کارشناس حکومتی سپس در توجیه آنچه بر زبان رانده توضیح میدهد: « اگر کسی ماهانه ۱۰۰میلیون تومان پسانداز کند، در سال میتواند یک میلیارد و ۲۰۰میلیون تومان پسانداز نماید.
اگر کسی ۱۰۰سال متوالی، بتواند این پسانداز را داشته باشد در پایان ۱۰۰سال فقط ۱۲۰میلیارد تومان ذخیره داشته باشد با این وصف، وقتی کسی در یک فرآیند د۲ یا ۳ساله، میتواند ۵هزار میلیارد تومان از منابع کشور را بهدست آورد، آنچه اتفاق میافتد، غارت است».
غارت یا فساد؟
آنچه که همین کارگزار حکومتی در مورد سودهای نجومی غارت درآمدهای نفتی میگوید، نمای دیگری از فساد نهادینه در نظام متبوعش است. نظامی که بنیادش را بر فساد نهادینه قرار دادهاند. وی در مورد غارت درآمدهای نفتی در دولتهای مختلف نظام محبوبش میگوید: «تنها در سال ۱۳۹۰ درآمد نفتی کشور به ۱۱۸میلیارد دلار رسید، یعنی بهطور متوسط ماهیانه ۱۰میلیارد دلار! در تمام طول تاریخ ایران، کشور چنین درآمدی را تجربه نکرده بود، همه درآمد ارزی کشور در دهه ۴۰ به اندازه درآمد آن سال نبود»!
در تکمیل آنچه که این مهره رژیم میگوید باید اضافه کرد که سود حاصل از فروش نفت تنها توسط یکی از پالایشگاههای سپاه پاسداران(پالایشگاه خاتم پاسداران) بنا بر آنچه که پاسدار عباداله عبداللهی روز ۲۸اسفند سال ۹۵ به تلویزیون حکومتی آخوندها گفت روزانه ۶۰میلیون دلار بوده است. درآمد سالانه همین پالایشگاه میشود سالانه ۲۰میلیارد دلار! از درآمدهای مشابه پاسداران در دیگر پالایشگاههایشان خبری منتشر نشده است.
نیازی به جستجو در دیگر آمارهای حکومتی نیست تا روشن شود چه حجمی از پول و سرمایههای مردم ایران توسط آخوندها و پاسدارانشان به غارت رفته است، همین کارشناس حکومتی در همان گفتگویش میگوید: «در سالهای ۶۸ تا ۷۶ مجموع درآمد ارزی کشور کمتر از ۱۳۰میلیارد دلار بود، در ۸سال دولت اصلاحات هم این میزان بهطور متوسط سالانه کمتر از ۲۰میلیارد دلار بود. این اعداد را با درآمدهای نفتی سالهای ۸۴ تا ۹۵ مقایسه کنید»!
همان عددورقمهایی که خودش به یکی از آنها اشاره کرده یعنی: ۱۱۸میلیارد دلار در سال ۱۳۹۰ که خود وی نیز از تکرار عددش به حیرت افتاده است!
و حیرتانگیزتر آن که وی میگوید سالانه ۱۵میلیارد دلار قاچاق کالا وجود دارد و گردش مالی مواد مخدر نیز سالانه به بیش از ۱۶۰هزار میلیارد تومان میرسد.
درآمدهای نجومی، مساوی است با افت رشد اقتصادی؟!
همین کارشناس حکومتی سپس اضافه میکند: «در برنامه چهارم توسعه مصوب شده بود که با یک پنجم درآمدهای دولتهای نهم و دهم، رشد ۸درصدی در اقتصاد ایران تجربه خواهد شد. در عمل ۵برابر آن درآمد پیشبینی شده محقق شد، اما عملاً رشد متوسط اقتصادی به ۳درصد نرسید»!
راستی آن پولها کجا هزینه شد؟ البته روشن است که هیچکس پاسخگو نیست.
این درصد بالا از شاخص فلاکت آیا شامل خامنهای و پاسدارنش هم میشود؟
این پولها کجا هزینه شد؟
آنچه این کارشناس حکومتی میگوید یعنی کسی که خود دستاندرکار این ماجراهاست، براستی دردآور است. یعنی حتی هنگامیکه درآمدهای نظام در عمل به ۵برابر درآمدهای پیشبینی شده بالغ شده باز هم اقتصاد مملکت به جای رشد، افت داشته است!
اکنون در کنار این عددورقمهای فاجعهبار باید اضافه کرد که زندگی مردم پیوسته رو به سقوط میرود، سفرههای مردم خالیتر و معاش ملت روزبهروز تنگتر میگردد. گروههای اجتماعی بیشتری به زیر خط فقر سقوط میکنند و شاخص فلاکت (حاصل جمع نرخ تورم و نرخ بیکاری) به نزدیک ۴۰درصد افزایش یافته است.
روشن است که تمامی درآمدهای مملکت توسط سران فاسد و مهرههای غارتگر نظام به تاراج میرود. خامنهای بهعنوان متولی این نظام غارتگر و سراپا فاسد یک رسالت بیشتر ندارد: پر کردن جیب خود و پاسداران و دیگر باندهای سرکوبگرش و گرم نگهداشتن کوره جنگهای جنایتکارانه و ظالمانه در کشورهای همسایه و تغذیه ماشین ترور رژیم.
و در چنین معادلهای آیا حقیقتاً جز آنچه که کانونهای شورشی در دستور کارشان قرار دادهاند یعنی سرنگونی تاموتمام این نظام سراپا فاسد و غارتگر، هیچ «واجب» دیگری برای مردم این سرزمین متصور است؟!